دیروز در موقع بازگشت از کتابخانه در میدان وسط شهر لینشوپینگ سوئد، گارنیک را دیدم. پیر مرد ارمنی ایرانی مریض، ولی سرحالی که غالباً روزها را در همانجا پرسه میزند. دندانهایش به شدت سائیده شده اند ولی از عجایب هست که سرجایشان هستند. کمی از قرص خواب و اعصابم گفتم. توضیح جالبی داد و گفت: "ما مثل کرم خاکی در گل و لای مناسب خود در سرزمین مان می لولیدیم. حالا از آن محیط طبیعی خود دور شده و روی مخمل می غلتیم که جای طبیعی مناسبمان نیست."
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر