جمعه، خرداد ۰۹، ۱۳۹۳
ریشۀ نام زنبور عسل و عسل
سمراد عباسی
درود استاد خواستم بدونم برای زنبور عسل در ادبیات پهلوی و فارسی واژه ای دیدید. البته من دو واژه در پهلوی دیدم یکی مگسی انگوبین و دیگری "وپز" یا "وبز"بود. گیرا اینکه "وپز" که در فرهنگ فره وشی اومده، دیدم که ناخواسته از پس "پ"، واک "ز" ، "س" خونده میشه!!! البته مکنزی "وبز" آورده که از پس "ب" واج "ز" آسان تر خونده میشه!!!برای من جای پرسش بود که دو واژه زنبور و عسل که در قرآن بکار نرفتن!!! بُنشون از کجاس؟ عسل = "דבש""دِوَش" هبری/ ܕܶܒܫܳܐ "دِبشُ" سریانی/ زنبور = "דבורה""دیوُغَ""دیوُرَ" هبری / "ܕܶܒܽܘܪܳܐ" "دِبورُ" سریانی/ دبور و زُنبور عربی/ عسل = "puSpAsava" ، "madhu" ، "sRpra" ، "sAragha" سانسکریت/ زنبور = "dvirepha " large black beeسانسکریت/ زنبور = "bhauṃrā" هندی/ زنبور = "برَوَرَ " اوستایی / "bhramara" سانسکریت.
Javad Mofrad
فکر میکنم خود نام انگوبین (انگپین) حاوی نام زنبور عسل باشد. انگ را به معنی زنبور عسل گرفته اند ولی با توجه به نامهای انجیر و انگور می توان انگ را به معنی شیرینی و شهد و عسل گرفت. جزء پین را میشود به معنی منسوب به پیه = غذا گرفت. در مجموع غذای شیرین یا آنکه غذایش عسل است . آنجاییکه غذای خرس هم عسل است لذا نام مگس را بدان افزوده اند. از نام زن-بور را میشود نیش زننده زرد یا بروره نیش زننده گرفت. فکر میکنم نام برَ-وره را میشود خوراک دهنده معنی کرد که از نظر معنی با نانک کُردی یعنی زنبور عسل همخوانی دارد. تصور میکنم واژۀ عسل از asa-lal سومری به معنی شهد (عسل خالص) گرفته شده است.
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر