سهشنبه، آبان ۲۷، ۱۳۹۳
معنی محتمل کاسپی و کادوسی
بارتولد عقیده دارد که "نام کاسپی جمع واژهٔ کاس است و پسوند «پی» علامت جمع عیلامی است. بنابر این کاسپیان همان کاسیان هستند، به عبارت دیگر کاسپیان تیرهای از کاسیها هستند که کرانههای دریای خزر را به کوهستانهای غرب ایران و زاگرس مرکزی ترجیح دادند و به همراه سایر تیرههای این قوم به غرب کوچ نکردند". کاشّو و کاشیتو ایزد و الهۀ گیاه مستی آور (هوم) بوده اند.
نظر شخصی من با توجه به اینکه والری فلاک، کاسپیان را سگپرست نامیده این است که این نام ترکیبی از واژه های اوستایی "کا" (دوست داشتن) و "سپه" (سگ) است. در مقابل نام کادوسیان (کاتوزیان شاهنامه) مرکب از "کا" (دوس داشتن) و "توزی/توژی" (کوه زی/ بزکوهی) است. آئلین، هرکانیان و استرابون، آلبانیان را نیز سگپرست معرفی نموده اند. ولی از نویسندگان قدیم کسی کادوسیان را سگپرست معرفی نکرده است. نظر به معنی لفظی سکا (شاک کُردی و شُکای مازندرانی به معنی بزکوهی) کادوسیان را می توان از مهاجرین سکایی شمرد.
راجع به ریشه و معنی واژه توژی (کوه زی) گفتنی است، کسروی معتقد است پسوند "تی" (تو) در نام کوههای آذربایجان به معنی کوه بوده است. تهه سانسکریت و تاو قفقازی و تبر مازندرانی به معنی کوه و تپه فارسی (تَپ/تَو کوچک) درستی این نظر را تأیید می کنند. به نظر می رسد کوتی مازندرانی به معنی تپه در اصل کوه کوچک ( کِه-و- تی) بوده باشد.
احتمال اینکه توژی در اصل تو- ژی یعنی مار نیرومند هم درک میشده است، زیاد است چه هم در سمت نواحی کردنشین و هم سمت گیلان و هم سمت خراسان و بلخ با تقدیس اژدها مواجه میشویم: موسی خورنی ازویشاپازوننر ها (اژدها نژادان) سمت کوه آرارات - منظور کُردان- سخن گفته و در بلخ سکه ای با تصویر اژدها کشف شده و کوه البرز در اساطیر با آژی دهاک تازی پیوند خورده و نقش اژدها بر درفش پارتیان سمت خراسان نقش بسته بوده است. مطابق هرودوت، اسکیتان، الهۀ مادر زمین خود را به صورت نیمه زن و نیمه مار تجسم می نمودند. لذا بی جهت نیست که یونانیان نام کیمریان سکایی را به شکل شیمِریا به صورت بزکوهی-شیر-مار به تصویر کشیده اند.
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر