جمعه، اردیبهشت ۰۷، ۱۳۹۷

معنی واژۀ شنبه و آدینه

معنی نامهای ایرانی شنبه و آدینه
مطابقت معادل آسیایی ساتورن یعنی کیوان (زحل) با ویونگهونت اوستا:
نظر به مفاهیم زحل عربی (دور دست) و ویونگهونت اوستا (دور درخشنده، ویوَسوَت سنسکریت) نام معادل آنها کیوان را می توان در سنسکریت سرور درخشان دوردست معنی نمود:
काय m. kAya principal, वन n. vana ray of light.
ستارۀ زحل در نزد هندوان باستان شَنی نام داشته است که به نظر می رسد جزء اول شنبه (شنبت، شمبت) از این نام معادل ساتورن گرفته شده باشد. بر این اساس جزء دوم واژۀ شنبه (شنبت، شمبت) به عنوان روز ساتورن (کیوان) را کلمۀ سنسکریتی و اوستایی بها (بهاته) به معنی درخشان تشکیل می دهد. در مجموع یعنی روز کیوان درخشان (کیوان شید).
शनि m. shani Saturn [planet], भात adj. bhAta {bhA} shining.
به نظر میرسد شَنی سنسکریت به معنی پیر (سَنه) گرفته میشده است چون کیوان ملقب به پیر فلک و پیر هندی است. به صورت شونی به معنی بزرگ و گسترده است.
सनय adj. sanaya old
نام سنسکریتی روز شنبه یعنی شنی واره (روز شنی) نیز حاوی نام شنی (ساتورن) است: शनिवार m. shanivAra Saturday
واژۀ سنسکریتی بهاته هم در ترکیب پرَ-بهاته (آغاز روز، صبح) به معنی روز به کار رفته است.
واژۀ اَزَن در اوستایی به معنی روز است و اَسنی به معنی وابسته به روز که مصدر آنها هیئت سنسکریتی آن، اَشا/اَزا به معنی در روشنایی بودن است . بنابراین واژۀ شنبه (اِشنبۀ آذری) به طور ساده در ایران به مفهوم روز روشن (روز) درک می شده است که در تقویم میترایی با شید (درخشان) جایگزین شده است:
अशा prep. azA (ashA) in the light of
ریشۀ ایرانی و لاتینی نام شنبه
یک منبع چینی از قرن هشتم میلادی از وجود ایام هفته به نام یو شمبت، دو شمبت، سه شمبت، چر شمبت، پنج شمبت، شش شمبت و شمبت در ایران (به احتمال زیاد در بلخ بودائیان که چینیان به سبب مراودات دینی بدانجا آمد و رفت داشته اند) نام برده است. این نشانگر و گواه آن است که کلمۀ شمبت با صرف نظر از منشأ آن، به دلیل تکراری شدنش در نام روزهای ایرانی، برای آن ریشه و مفهوم ایرانی روشنی در عهد اشکانیان وجود داشته و واژه ای بومی به شمار می رفته است لذا بسیار جالب است که لفظ سوای هیئت "شَن[ی]-با" (شنی-بهاته، روز کیوان درخشان) به شَم-پَت به اوستایی معنی انداختن و کاشتن دانۀ خوردنی می دهد یعنی به همان معنی روز شنبه رومیان یعنی ساتورن (روز ایزد کشت دانه) و لابد ترجمۀ ایرانی آن است (شَم در فرهنگ لغات اوستایی به معانی خوردن و نوشیدن و چکه آمده است). پس با توجه به نام های دیگر روز شنبه در زبانهای اروپایی کهن یعنی روز ساتورن saturn-di و same-di (روز دانه) مسلم به نظر میرسد که نام روز شنبه (سَمباتی لاتین) در اساس نه بر گرفته از شبات عبری (به معنی استراحت) بلکه بر گرفته از سِمِ-بهاتی seme-bhati خود زبان لاتین به معنی روز ایزد چیدن دانه (ساتورن) است که با گسترش مسیحیت در امپراطوری روم آن را با شبات عبری مطابقت داده اند و شمبت (شنبه) ایرانی -بلخی نیز با توجه به ترجمه و معادل هندوایرانی این نام لاتینی به وجود آمده است. همزمانی و تشابه ظاهری سمباتی لاتین به شبات عبری موجب سوء تفاهم و یکی گرفته شدن آنها گردیده است. پی گیری اتیمولوژی کلمات زیر از اتیمولوژی آنلاین انگلیسی ما را بر ریشۀ لاتینی آن رهنمون می گردد:
Saturn
Old English Sætern, a Roman god, also "most remote planet" (then known), from Latin Saturnus, originally a name of an Italic god of agriculture, possibly from Etruscan. Derivation from Latin serere (past participle satus) "to sow" is said to be folk-etymology.
sow (v.)
saian), from PIE root *sē- "to sow," source of semen, season (n.), seed (n.). Figurative sense was in Old English.
seme (adj.)
"covered with a small, constantly repeating pattern," 1560s, from Middle French semée "strewn, sprinkled," past participle of semer, from Latin seminare "to sow," from semen (genitive seminis) "seed" (from PIE root *sē- "to sow").
bat (n.1): ...Late Latin battre "to beat;" all from PIE root *bhat- "to strike."
اسامی روزهای هفته در آیین میترایی (ویکیپدیا)
هفته نسبت داده شده در گاهشمار میترایی در تطبیق با اجرام سماوی:
شنبه= کیوان‌شید (زحل(Saturn=
یکشنبه= مهرشید (خورشید(Sun=
دوشنبه= مه‌شید (ماه(Moon=
سه‌شنبه= بهرام‌شید (مریخ(Mars=
چهارشنبه= تیرشید (عطارد(Mercury=
پنجشنبه= اورمزدشید یا هرمزشید (مشتری(Jupiter=
جمعه= ناهیدشید (زهره(Venus=
ریشۀ واژه ی "آدینه" چیست؟
روز تعطیل آدینه را در سنسکریت می توان معادل روز تعطیل شبات عبری به معنی روز استراحت گرفت . امّا فرامرز میرشکار در وبلاگ خود آورده است: "آدینه : این واژه در ایران باستان ati-ayanaka بوده است که به معنای حرکت به سویی و جمع شدن در آن نقطه می باشد (فرهنگ ریشه شناختی زبان فارسی، دکتر محمد حسن دوست، ناشر: فرهنگستان زبان و ادب فارسى، ۱۳۸۳) که دقیقا معادل عربی آن "جمعه" می باشد و این دقیقا بیان می سازد که جمع شدن در نقطه ای برای عبادت و در روزی خاص، ریشه ای باستانی دارد." اگر واقعاً آدینه ترجمه ای متأخر برای کلمۀ جمعه عربی بوده باشد، در این صورت با معنی سنسکریتی آدهینه یعنی وابسته، تابع، مطیع و منقاد (یاد آور عبادت و بندگی) و آدهیانه (تفکر، عبادت، نیایش) مربوط میشود که به نظر می رسد این دومی نشانگر ریشه کلمۀ آیدانۀ پارسی هخامنشی یعنی عبادتگاه نیز هست. نام سنسکریتی روز جمعه یعنی شُکرَ-وارَ (به ظاهر یعنی روز شُکر) هم گواه آن است.
چنانکه دوستمان مهدی فاطمی یاد آور شدند "احتمالا مسلمانان این سنت عبادی جمع شدن روز جمعه را از یک دین یا فرقه باستانی تر گرفته اند. زیرا واژه آدینه پیش از اسلام وجود داشته و در تقویم مانویان و مسیحیان ایرانی به کار می رفته است." بر این پایه معنی روز استراحت آدینه بر معنی روز اجتماع برای عبادت آن ارجحیت پیدا می کند. چون مانویان به جای روز جمعه روز دو شنبه را بیشتر نه برای اجتماع خویش بلکه به عنوان روز مقدس و استراحت خود انتخاب کرده بوده اند. گر چه این دو معنی متناقض هم نیستند. یعنی روز استراحت می توانست روز عبادت هم بوده باشد. به هر حال کلمات سنسکریتی آدهیانه (عبادت) و ادهینه (استراحت) حاوی این هر دو معنی هستند.
आध्यान n. AdhyAna meditation.
अधीन adj. adhina subordinate
अदीन adj. adina noble-minded
अधीन adj. adhina resting on or in
अधीन adj. adhina dependent on
अधीन adj. adhina docile
अधीन adj. adhina depending on
अधीन adj. adhina subservient

هیچ نظری موجود نیست: