پنجشنبه، مرداد ۲۹، ۱۳۸۸

نشانه های واضحی از اساطیر خدایگانی مصری در تورات و اساطیر یونانی و ایرانی

از آنجاییکه تاریخ تدوین اساطیر یونانی و توراتی که در دوسوی شمال و شمال شرقی جوار سرزمین پر اسطوره فراعنه صورت گرفته اند، بسیار قدیمی بوده و به عهد خود فراعنه میرسند، لذا بی شک باید در آنها رد پای اساطیر مصری را بتوان پیدا نمود ولی تا آنجاییکه نگارنده خبر دارد چنین دیدی ریشه نگر با اساطیر توراتی و یونانی چندانکه باید و شاید صورت نگرفته است. چنانکه نامهای شیث (بخشیده شده) پسر آدم ابوالبشر، آدم تورات (معدوم شونده و فناپذیر= گیه مرتن و مشیه اوستا) و تیتان یونانیان که به مثابه اظهر من الشمس به وضوح ما را به سوی ایزد مصری سیث (نیزه اندازنده با نور خیره کننده، کاین تورات=نیزه زن) فرزند خدای زمین گب (قاب-ئیل، قابیل) و قاتل اوزیریس (هابیل= دریغ فرزند اصلی) ، آتوم (کامل و پایانی) و تاتنن (ایزدان سرزمین ویران) مصریها معطوف میدارند. نوح تورات به عنوان پدر سام (سآ، یاور دانای ایزد خورشید در هنگام گذر کشتی او از جهان زیرین) و حام (حا، ایزد صحرا) و یافث (آپوفیس، یاپت اساطیر یونانی) به جای الهه زمین نوت (مادر اوسیریس اریکه نشین، هوروس دوردست و ست- آپوفیس ایزد ماروش) و همچنین نون ایزد آب دریاهای نخستین مصریان باستان است که در مقام پدر خدایان است و تصویرش وی را در حالی نشان می دهد که قایق خدای خورشید (رع) را بر روی سر او قرار گرفته است. مطابق باورهای مصری روزی طوفان آبهای نون و همسرش نونیت جهان را به خود غرق کرد و جهان بعد از ویرانی کامل دوباره شکل گرفت.
در اساطیر یونانی اثر آسیب زدن پسران آپوفیس (به معانی خزنده، صدف ریز، همان یافث تورات، یاپت اساطیر یونانی) به ایزد شو (خلاً) را در روایت یونانی اپی مته ئوس (یعنی پس اندیش، پسر یاپت و برادر پرومته ئوس) و همسرش پاندورا (هدیه عمومی) در می یابیم که جعبه اهدایی ایزدان را از سر کنجکاوی باز میکنند و در خلاً و ته آن امید باقی مانده و امراض از آن بیرون به درون جامعه انسانی سرایت میکنند. از آنجایی که هیئت آپپ نام آپوفیس در زبانهای سامی مطابق میشده است با کلمه حبیب و محبوب، لذا نظر به معنی لفظی نام آپوفیس یعنی صدف ریز مسلم به نظر میرسد که نام دیوکالیون (محبوب خدایان) در اساطیر یونانی که سنگهای پرتابی اش (لائوس) تبدیل به انسان (لَس) شده است، در اصل اشاره به همین آپپ (آپوفیس) است.
سزیف اساطیر یونانی (دارای وظیفه بی پایان و بی فایده) همان تایو-سف (دیروز- امروز) یا همان آکر (خمیده قامت) است که ایزد افقها با سمبل دو شیر پشت به هم نشسته است و با ایزد خورشید رع پیوند دارد. لذا از سنگ هر روزه غلتان از بلندی سزیف همان خورشید افقها منظور بوده است.
کارون قایقران فرتوت جهان زیرین یونانیها که تصور میشده است مردگان را از رود استیکس (رود ناله ها)جهان زیر زمین عبور می دهد همان ایزد خرتی (کهرتی= زیرین) قایقران جهان زیرین و نگهبان مقابر فراعنه و حامی ایشان در جهان زیرین است. گرچه نام کارون شباهتی هم به خپری (کهپری-ون= پیش آورنده) مصریان دارد که به معنی سرگین غلتان است که حتی تصور میشده است قایق ایزد خورشید را در آسمان به پیش می راند و این خپری هم مطابق مندرجات کتب کهن مصری "جهان مردگان" و "چگونگی جهان زیرین" اساسی ترین نقش را ایفا میکند. در غالب معابد مصری مجسمه ای از خپری قرار داده میشده است. امّا نام خیرون (دست) اساطیر یونانی بی شک باید مأخوذ از همین خپری باشد. خیرون از نیمه انسان و نیمه اسبان اساطیری کنتاور (سنتور= ساکن خط مقدم) به شمار رفته است. خود نام کنتاور (سنتوئور) به وضوح یاد آور نام ایزد کهن مصری خنتیامنتیو (ایزد مقدم سمت غروب گاهان) از ایزدان جهان زیرین است.
تاورتیس الهه غربی مصریان متصف به بانوی افق و دارای فرزندان زیاد حامی کودکان و دایه فرعونها بی شک اساس نام تتیس الهه بارداری دریا و همسر اقیانوس یونانیان است. تتیس مادر سه هزار فرزند به شمار رفته و جایگاهش در اقصای غرب عالم تصور شده است. شکل تاورتیس را در ترکیبی از اشکال انسان، اسب، تمساح و شیر نشان می داده اند.
نام هراکلس یونانیها را می توان بر گرفته از "هوره ختی (–لس)" یعنی عنوان ایزد رع مصریها گرفت که معنی لفظی آن این است: "او هست هوروس (خدای آسمان) در دو افق". هوره ختی با الهه ای به نام "آمنت- (لس)"، "آمنت-(ئوس)" مسئول سخت کوش در دوردستهای سمت غرب (لیبیا) پیوستگی دارد که این خود یاد آور نام پسران دیگر یاپت یعنی هم اطلس (متحمل) و هم منواِتئوس (دارای سرنوشت پر مشقت) است.
نام خدای مصری آتوم (آتِم) به معنی ایزد کامل و پایانی است. وی خدایی است که خود را می آفریند و سرانجام هم جهان را به سوی جهان دیگر ترک میگوید. این ایزد که گاهاً به صورت مار نشان داده شده است و همسرش یوساست (الهه بزرگی که فراتر می رود) است که با درخت زندگی مصری آقاقیا پیوند دارد، مسلم به نظر می رسد اسطوره های همینان است که در تورات با اسطوره آداپای بابلیها (پدر میرای تقدیر انسانی) در آمیخته و به صورت داستان آدم و حوا ظاهر شده اند. در اساطیر یونانی آتوم و همسرش یوساست با راهب آدمته ئوس (نافرمان) و هرا-آلکستیس (الهه قهرمان خانه) با داستان انباشته شدن بستر الهه همسر از مار و تغییر تقدیر مرگ آدمته ئوس به زندگی دوباره توسط آپولون حفظ شده اند. در اینجا رد پای اسطوره بابلی آداپا (پدر تقدیر فناپذیری انسانها) و ائا (ایزد زمین) هم به وضوح دیده میشود. به عبارت ساده است. اسطوره مربوط به نخستین زوج بشری خاورمیانه در اشتراک اساطیر آتوم و یوساست مصری با آداپا و ائای بابلی پدید آمده است.
لابد نویسندگان تورات یا راوی و واسط مصری آنها مار و سیب اهدایی آن در داستان آدم و حوا از تصویر الهه یوساست الهام گرفته اند. جالب است که خود نام حّوا (هّوا) را می توان مترادف با یوساست به معنی آنکه فراتر می آید و نیز به معانی آنکه به هوس می اندازد و آنکه موجب سقوط میشود و همچنین به معنی منسوب به حیات گرفت. نام همسر آتوم-رع جای دیگر هاسور (کدبانوی هوروس ایزد آسمان) خوانده است و وی دست آتوم و چشم رع به شمار می رفته است که لابد همین عنوان است در باب حوای تورات تبدیل به دنده آدم شده است. خود آتوم-رع (ایزد کامل و پایانی) که خدای آفرینش انسانها به شمار میرفته است در شمایلش گاهی به صورت مار نشان داده شده است. مطابق اساطیر از نطفه بر زمین ریخته اتوم-رع انسانها پدید آمدند که در این خصوص وی منشأ اسطوره پیدایی انسانها از نطفه گیه مرتن اوستا (موجود مارشکل یا موجود ناپایا) است. هاسور همسر آتوم-رع به شکل گاوماده نشان داده میشده است و لابد از اینجاست که گیه مرتن (کیومرث) همزاد گاو نخستین به شمار رفته است.



)Atum( )Iusaaset, Atum's wife(

هیچ نظری موجود نیست: