شنبه، مهر ۱۰، ۱۳۹۵
معنی نام تازی به عنوان نام ایرانی اعراب
به نظر می رسد که در کلمه تازی "تا" (در یسنا، هات47 بند 3) به معنی پدر و ازی پهلوی (اژی اوستایی و زیه/شیه سانسکریت) به معنی پدر است؛ چون از آنجاییکه نام و نشان قبیله بنی طیّ (تازی) با توتم مار ربط داشته است لذا نام ایرانی تازی را میشود در اصل به صورت تا-ازی گرفت یعنی کسانی که پدر توتمی شان مار است و این نام ایرانی قبیلۀ بنو حیّه (اولاد مار) بوده است: "در میان اعـرا ب باسـتانی از چنـد قبیلـه تـوتمی، ماننـد بنو حَیّـه کـه در سالهای نخستین آغاز اسلام طبقه حاکم بر طی بودند، و بنو افعی و بنو خش کـه از شاخه های قبیله اوس (دارنده توتم گرگ) هستند، نام برده شده است، چنین بر میآید که مار نیز یک تـوتم قدیم سامی بوده است" (جفری، /۲۸۲). خود نام عرب (اَرَ-بو، اَرَ-اَبو) را میشود به معنی آنانی گرفت که پدر توتمی شان شیر درنده است. مطابق احمد قلقشندی (قرن پانزدهم میلادی) "قبیلۀ طیّ (طایی) موجب بیرون راندن بنی اسد (اَرَ- ابو) از مساکن قبلی شان در شبه جزیره عربستان شده بود". گرچه مطابق روایات دیگر در قرون بعد بنی اسد از خود در مقابل بنی طّیَ دفاع کرده بود. لذا در مجموع خود کلمۀ عربی طَیّ (پیچیدن با چین و شکن در نوردیدن) اشاره به مار (حَیّه) داشته است که در فرهنگ عربی به صورت طَوَط/طَوَت (مار/چنبره زننده) باقی مانده است. پس نام ایرانی تازی ترجمه بنی طیّ است نه تلفظ ایرانی طیّ که به سهو به قیاس رازی (در واقع رِی زی= زندگی کننده در ری) گمان شده است. بر این اساس معلوم میشود مرتبط شدن نام اژی دهاک (دارندۀ سمبل مار سمّی= مردوک) با تازیان (دارندگان توتم مار) به سبب وجود عنصر مشترک مار در نام آنها بوده است. گزنفون در کوروشنامه از فردی تاریخی-اساطیری به نام ماراگ دوس عرب به عنوان متحد کوروش (فریدون) نام می برد که می توان نامش را منسوب به مار سمّی (اژی دهاک/مردوک) معنی نمود.
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
۶ نظر:
عجب وبلاگ توپی -خسته نباشی
سپاس دوست گرامی. لطف دارید.
بسیار جالب و خواندنی بود استاد. سپاس
سپاس از لطفتان.
درود، وبلاگ خیلی مفید و خوبی دارید خسته نباشید و تندرست و پیروز باشید
درباره تاری من نیز مطالبی در لینک زیر نوشته ام
http://arqir.com/245
سپاس دوست عزیز. الان به وبلاگ تان مراجعه می کنم.
ارسال یک نظر