یکشنبه، شهریور ۳۱، ۱۳۹۸
واژۀ هِزَبر (هُژبر، شیر بیشه) معرّب از فارسی به نظر می رسد
مطابق فرهنگنامه های فارسی هُژبر که در اشعار شاعران ایرانی زیاد به کار رفته بر گرفته از کلمۀ هِزبر عربی است در صورتی که بر عکس به نظر می رسد این کلمه از هَزَ اوستایی یعنی نیرو و ستم و بَر (برنده، درنده) ساخته شده باشد در مجموع یعنی درندۀ نیرومند. جزء بَر (بَرو اوستایی، بُریدن، دریدن) در نام بَبر (بئو-بره= درنده باشنده) هم به کار رفته است.
در شاهنامه در مورد خفتان رستم برای تمایز ببر درنده از ببر (بَوری= قهوه ای رنگ، جند بیدستر) صفت بیان (ترسناک) را بدان افزوده اند:
भयानक adj. bhayAnaka horrible
भयानक m. bhayAnaka tiger
مطابق فرهنگنامه های فارسی:
هِزبر (هُژبر) چابک و ماهر، دلیر، سخت و درشت و ستبر
(اسم) ۱- شیربیشه : ((زان هزبران که نام او بردند و ز سر عجز پیش او مردند...)) (هفت پیکر) توضیح این کلمه ظاهراَ به صورت ((هُژبر)) تصحیف شده. ۲- پهلوان دلیر. یا هزبر وغا. دلیر میدان جنگ.
بکوشید و اندر میان آورید
خروش هزبر ژیان آورید.
فردوسی.
نظر به این کلمات سنسکریتی نام هرات نیز که در قاموس لغات عربی از اسامی شیر درنده به شمار رفته است بر گرفته از زبانهای هندوایرانی است. در نقوش تخت جمشید خراجگزار هرات (هریوه) پوست شیر بر تن دارد:
शुर m. shura lion
हरि m. hari lion
हीर m. hira lion
हरित m. harita lion
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر