پنجشنبه، مهر ۰۴، ۱۳۹۸

ریشۀ ایرانی و عربی واژۀ وجدان

اگر ترکیب اوستایی ویج-دئنَ به وِجدان قائل شویم آن به معنی وجدان اصلی و فرمان درونی اصلی خواهد شد.
बीज n. bija (vija) origin
نظر محمد رضا نظری دارکولی در مورد ریشهٔ واژهٔ وجدان:
"ریشه ی کلمه ی " وجدان " در زبان لکی.
وجدان در زمان پیش از اوستا " وژزان " بوده است.
وج = وژ (wež) به معنای فارسی "خود" دان نیز پیش از اوستا " زان " بوده است، به معنی "دانش".
وجدان = وژزان
وژزان = خوددان یا دانش درونی خود."
ظاهراً جزء اول را یعنی وژ (خود) درست دریافته است ولی نه جزء دوم را که از ریشۀ دئنَ (وجدان) است: چون در کلمه کُردی وژدان (وجدان) وژ (از ریشه سانسکریتی vijAvan) به معنی خود است و کلمه دئن به صورت دَئنا در فرهنگ لغات اوستایی احسان بهرامی به معنی دستور دینی، کیش، وجدان و فرمان درونی آمده است و دَئنا در کتابهای پهلوی به صورت همزاد انسان در جهان دیگر بعد از مرگ ظاهر شده است. بر این پایه هم وژدان/وجدان، ضمیر خود آگاه خود شخص و یا همان وجدان اصلی خود شخص معنی میدهد. در قاموس قرآن خود واژۀ وجدان نیامده است ولی در تفاسیر قرآنی آن را با کلمۀ وَجد (پیدا کردن) ربط داده اند:
وَجد - جِدَة ، وُجْد - وُجُود - وِجْدان به معنى پيداكردن، رسيدن، دست يافتن وغيره است. آن درخدا چنانكه راغب گفته به معنى علم است مثل [اعراف:102]. در بسيارى از آنها وفايى به عهد نيافتيم و دانستيم كه وفايى به عهد خدا ندارند. [طه:115]. گاهى مراد از آن تمكن است مثل [توبه:5]. [بقره:283]. * [طلاق:6]. وُجْد (بر وزن قفل) به معنى تمكن است زنان مطلقه را در بعضى از آنچه قادر هستيد و سكنى گزيده ‏ايد ساكن كنيد و ضررى به آنها نرسانيد.
این واژهٔ سنسکریت هم در باب قابل توجه است که وجدان با خلوص و پاکی مرتبط می سازد:
वीशोधन adj. vizodhana purging
वीशोधन adj. vizodhana cleansing

هیچ نظری موجود نیست: