سه‌شنبه، بهمن ۰۴، ۱۴۰۱

معنی محتمل هون، خزر، قزاق، اوغوز، اویغور و ارانی

نظر به نقش آتشدان در سکهٔ کیدارشاه از هونهای کیداری، نام هون را می توان به صورت هَوَن، به سنسکریت و سکایی به معنی منسوبین به ایزد آتش گرفت. لابد آتش در استپهای سرد اوراسیا برای ایشان بیشتر از بقیه، عنصر حیاتی بوده است:
हवन m. havana god of fire
हवन m. havana fire-receptacle
हव m. hava fire or the god of fire
हायन m. hAyana flame
نام خزرها (کوز-اَرها، دارندگان زغال بر افروخته، ایش-کوزها، منسوبین به آذر) نیز در این رابطه است.
نظیر خزرها، آتش اجاق خانوادگی نزد قزاق ها نیز به نام الههٔ مادر تقدیس میشده است. بر این پایه نام قزاقها را نیز می توان به معنی بر افروزندهٔ آتش و درخشندگی (کوز-اک) گرفت:
काशते{काश्} verb 1 kAshate[kAz] shine
نظر به هیئت اسلاوی اوگول (معادل اوگوز، زغال بر افروخته) نام اوغوزها (غُزها) هم می تواند در اصل به معنی گرامی دارندهٔ آتش مقدّس (اوی-غوز) باشد. به سبب اینکه نام دیگر آنها اویغور (اوی-گور) هم معنی گرامی دارندهٔ آتش را می دهد. در این رابطه نام اساطیری قفقازی ده ده قورقود (در اصل به معنی پدرحامی حیوانات وحشی، معادل ولس اسلاوها) را به صورت ده ده گور-کوت ترکمنها می توان معادل اوغوز خان به معنی پدر آتش مقدّس در نظر گرفت. گرچه ده ده قورقود نه در مقام نیای اساطیری ترکان بلکه به مانند ولس اسلاوها در مقام شاعر و نوازندهٔ خدایگانی و مقدّس معرفی شده است.
نام اران (آران) نیز در سکایی-کُردی به معنی آذری (منسوب آتش) است و زبان آذری که مسعودی آن را در کنار زبان پهلوی و دری از زبانهای مردم آذربایجان ذکر کرده همان زبان ارانی است. از این جاست که در کتاب پهلوی شهرستانهای ایران، اران تحت نام شهرستان آتورپاتکان در سمت ولایت آتورپاتکان و ساختهٔ اران گشسب سپهبد آتورپاتکان یاد شده است.
مقاله ای در باب سنت تقدیس آتش نزد مردمان قدیمی استپها ضمیمه میگردد:
کیش آتش
اولگا آبیشوا* – ترجمه از: رحیم کاکایی
کیش آتش بین ترکان قدیم ریشه‌های بسیار کهنی دارد که به اعماق هزاران سال، بطور مشخص – تا عصر کیش الهه اومای (۱) – می‌رسد و نگهبان آتشِ خانه است.
احترام به آتش در اشکال و اعمال آیینی و عبادی متنوع تجلی می‌کند. در روایتها و افسانه‌ها مالک آتش مالکی در سیمای انسان واره است و نگهبان اجاق، خانواده، طایفه و قبیله است. چنانکه در زبان قزاقی تا کنون مرد و رئیس خانواده را«اُتباسی» می‌نامند که در درک کنونی به معنی «رئیس خانواده» و در ترجمهٔ تحت‌اللفظی – «رئیس اجاق، حا‌فظ آتش» است.
پژواک کیش آتش در مراسم آیینی نوروز حفظ شده است. در باره آیین آتش مراسم آیینی – اسطوره‌ای رایج در روستاهای تاجیکستان حکایت از آن دارند که: «شب پیش از سال نو در حیاط هر خانه‌ای یا روی تپه‌ها آتشهای جشن را می‌افروختند. در این شب در کنار آتش‌ها گردش‌های جمعی ترتیب می‌دادند، ترانه‌های جشن را می‌خواندند و شادی می‌کردند. صبح روز بعد به قدر امکان هدایا رد و بدل می‌شد و به طور کلی سکه‌های نقره، شکر و غیره به یکدیگر هدیه می‌دادند، بازی‌ها و سرگرمی‌های محتلف ترتیب می‌دادند. ویژگی‌های الزام آور مراسم جشن و آیین‌ها آتش، آب و اشیاء سفید رنگ
بودند».(۲) فرهنگ آیینی قزاق‌ها همچنین پژواک پرستش آتش را در بر دارد. با آتش کارکرد‌های آیینی جادویی که خصلت نگهبان و محافظ را داشت مرتبط بودند و انسان را از نیروهای مرگ محفوظ می‌کرد. کاربرد آتش را باستان‌شناسان به آنکه آتش نزد ترکان حامی خانه و کاشانه، معبد و عبادتگاه خانه به شمار می‌رفت تلقی می‌کنند. به عنوان مثال آتش نقش مهمی را در مراسم زناشویی بازی می‌کرده است. «عروس هنگام ورود به یورتِ (چادر سیاه.مترجم) پدر شوهر در برابر اجاق زانو می‌زد، سپس عروس را نزدیک اجاق می‌نشاندند و روی اجاق روغن می‌ریختند. عروس در این زمان چندین بار سجده می‌کرد، و زیر لب می‌گفت: «مادرِ آتش و مادرِ روغن به من مهر و محبت ارزانی دار». زنان دستها را برروی آتش گرم نگه داشته سپس روی صورت
عروس می‌کشیدند…(۳) در فرهنگ قزاق همچنین رسم کهن پاک و تمیز کردن دام به پرستش و آیین آتش مربوط بود. در روستاهای قزاقستان در بهار معمولا دام‌ها را تقسیم می‌کردند و بین آنها گاوان و گوسفندان و شترانی را که گمان می‌رفت بهترین وسیله دفع دام‌ها از نیروهای شیطانی است بیرون می‌راندند … مراسم طرد و بیرون راندن «روح شیطانی»، هنگامیکه آتش را دور سر مریض و ناخوش می‌گرداندند وجود داشت…
در قرون وسطی در خانه‌های قزاق‌ها اجاق‌های ویژه و محراب‌هایی برای روشن کردن آتش موجود بودند.(۴) مراسم و آیین‌های جادویی توصیف شده بین خلق‌هایی که به گله داری اشتغال داشتند شناخته شده بودند. در روستاهای ترکمنستان همچنین مراسم و آیین‌های آمرزنده که با کوچ آنها در بهار و تابستان به چراگاه‌ها مرتبط بودند وجود داشتند. با زمستان همه چیز در حیات دامداران تیره و تار و ملال انگیز مسجم می‌شد.
از این رو در آستانه کوچ به «پاک شدن» آنگونه که می بایست سعی می‌شد. برای این امر معمولاً دو آتش بزرگ بر می‌افروختند و از بین آنها رمه‌ها را می‌راندند و دامداران خود با خانواده و اثاثیه
خانه، که برروی شتران بار شده بودند از میان این دو آتش بزرگ عبور می‌کردند.(۵) ان.پ. لوباچوا می‌نویسد که پرستش و آیین آتش در مراسم عروسی ازبکی قریهٔ خوارزم مشاهده می‌شود. این مراسم کاراکتر و خصلت حامی را داشت… آیین این عنصر مقدس در مراسم و آیین‌های ترکمن‌ها غارا چارشنبه (چهارشنبه سیاه) بود که جزیی از آن را تشکیل می‌داد. ماهیت اعمال آیینی در پرش از روی آتش به منظور پاک شدن عبارت می‌شد، تا گناهان را در آتش بسوزانند.(۶
) پژوهشگران معاصر به در آمیختگی سنت‌های فرهنگی – مذهبی باستانی و اسلامی‌، به ویژه بازتاب آیین آتش در اسلام اشاره می‌کنند: «زِمارکوس فرستاده بیزانس که در سال ۵۶۸ به وادی تالاس در جنوب قزاقستان سفر کرد، گزارش داد که ترکها برای آنکه، به حضور ایستامی‌خان ترکان غربی برسند.»، «خود را با آتش پاک می‌کنند».
آیین آتشی که در شولپان – آتا(چاپان آتا – شهری در کشور قیرقیزستان.مترجم) اجرا می‌شد مرتبط با صوفیان قزاق بود. چنانکه در دیرهای صوفیانه پیروان احمد یسوی آتشِ مقدّس شب و روز روشن است. صوفی هر بار هنگام ترک دیر، دستان خود را بسوی آتش دراز می‌کرد و سپس آنها را روی صورت خود می‌کشید.
پژوهشگر فرانسوی کریستوفر بائومر در کتاب خود می‌نویسد: این مراسم پاکسازی و آمرزندگی همچنین نشان می‌دهد که اسلام نظریات مذهبی پیش از اسلام را پذیرفته
است».(۷)
*: پروفسور و دکترعلوم فلسفه و زبان شناسی منابع:
۱- الهه اومای کهن ترین خدای زن ترکها که هم حا‌می روح کودکان و زنان باردار و حافظ مادر و نوزاد است و مقام دوم را پس از تنگری (تانگری) دارد که در بین ترکان آلتایی، خاکاسی و هم چنین بین باشقیرها، قیرقیزهای تین شان و قزاق‌ها و ازبک‌ها شناخته شده است. اومای به لحاظ ژنتیکی با پرنده هما (همای) یا مرغ سعادت ایرانی مرتبط است. دانشنامه شوروی.
۲-
آ.ان. نغمتی. جشن‌های تقویمی کشاورزی تاجیک‌های باستان و اجداد آنان – دوشنبه. نشر دانش. ۱۹۸۹ – ص.۶۴ ۳- بایپاکف ک.م. پرستش آتش در سیردریا- نشریه آکادمی‌علوم جمهوری شوروی قزاقستان. مجموعه علوم اجتماعی.- ۱۹۸۷٫ شماره پنچ.ص.۶۱-۶۲٫ / سن بیله سنبی.http://www. kazakhistory.ru/ post9.php4 –
۵-
مطالبی در بارهٔ مردم نگاری تاریخی ترکمن‌ها. مجموعه مقالات. مدیر مسئول آننا دوردی اورازف- عشق آباد. نشر علم.۱۹۸۷. ص.۲۴٫ ۶-
ان.پ. لوباچوا. از کتاب تاریخ باورها …ص.۲۵٫ ۷-
رد پاها در صحرا. کشفیات در آسیای مرکزی. – ۲۰۰۹

هیچ نظری موجود نیست: