چهارشنبه، فروردین ۲۸، ۱۳۹۲
نام و نشان هخامنشیان در روایات ملی شاهنامه و کتب پهلوی و اوستا
نام هخامنشیان با در روایات ملی با فریدون (فری-ایت-ون) شروع میشود که مترادف با هخامنش و هخامنشی (لقب کوروش سوم) به معانی دوست منش و منسوب به دوست منش می باشد. در واقع یک فریدون سر سلسله داریم که همان هخامنش است و یک فریدون دیگر که همان کوروش هخامنشی است و این فریدون باید در مقام فرزند کیوجی کتاب پهلوی بندهش (کمبوجیه) قرار می گرفت که برادر کیانوش (کتایون، کمبوجیه) و برمایون (بردیه) به شمار رفته است. چون این دو فریدون یکی گرفته شده اند و در نتیجه کوروش در مقام فریدون و مخاصمش آستیاگ (اژیدهاک) از جایگاهشان در تواریخ ملی عقب برده شده اند. کیانوش (کتایون) و برمایون از سویی به جای نام پسرخواندگان یا برادر خواندگان کوروش یعنی مگابرن ویشتاسپ و سپیتاک بردیه (گائوماته) قرار دارند از سوی دیگر در مقام کمبوجیه و وه یزداته بردیه که پسران کوروش سوم (ثراتئونه اوستا یعنی پناه دهنده) بوده اند. اگر نام هخامنشیان کامل در روایات ملی آورده میشدند از این قرار می بودند:
پیشدادیان پارسی: فریدون اول، ایرج (منسوب به دوست یا نجیب)، ماه آفرید(؟)، منوچهر (در واقع از نژاد منش/هخامنش)، نوذر (فرمانروای نو) که در واقع شمار پیشدادیان پارسی هستند. اینان به ترتیب به جای هخامنش، چیش پیش اول، کمبوجیه اول، کوروش اول و چیش پیش دوم. نام ماه آفرید لابد با در نظر گرفتن نام زنانه کتایون و یکی گرفته شدن منوچهر با مامی تیارشو مادی است که به احتمال زیاد از خاندان دایائوکو (کیقباد) و بوده و همزمان با خشثریتی (کیکاوس) حکومت می کرده است و از خاندان هخامنشی نبوده است. داستان تیر آرش زمان منوچهر از لحاظ رابطه با تورانیان مربوط به همین منوچهر مادی بوده است. ولی اگر آرش از خود خاندان منوچهر هخامنشی به شمار بیاوریم آن مطابق آرشام خواهد بود که نامش را به معنی "نیرومند همچون خرس" گرفته اند.
پیشدادیان نوذری: نوذر، توس نوذری (سپهسالار کیخسرو)، برادرش گستهم نوذری (سردار کیخسرو) که عبارتند از چیش پیش دوم، کوروش دوم (سردار کی آخسارو، هوخشتره) و برادرش آریارمن.
نوذریان شاخه توس که در روایات ملی در این مقام فراموش شده اند می توانستند به ترتیب با این نامهای اساطیری بیان گردند: توس، کیوجی دوم، فریدون دوم (ثراتئونه)، کیوجی سوم.
نوذریان شاخه گستهم: گستهم، آرش [که از قلم افتاده به جای آن لهراسب آمده است که در واقع لقب سپیتمه داماد ولیعهد آستیاگ است)، ویشتاسپ نوذری/ به سهو ویشتاسپ کیانی، دارای اول/ سپنداته (در واقع لقب رقیب وی گائوماته بردیه)، بهمن اسفندیار، اردشیر بهمن، [بهمن دوم]، داراب (دارای دوم)، [اردشیر دوم]، [اردشیر سوم]، دارای دارایان (دارای سوم).
این شاخه نوذریان از آن جهت کیانی هم خوانده شده اند که لقب یا یک اسم مگابرن برادرخوانده یا پسر خوانده کوروش که پسر سپیتمه (داماد و ولیعهد آستیاگ) و نواده دختری آستیاگ از خاندان کیانی (مادی) ویشتاسپ بوده است که ابتدا حاکم ارمنستان و بخش غربی ماد بعد در عهد کوروش حاکم گرگان و معاصر و معاند ویشتاسپ هخامنشی (نوذری) بوده است. این همانی این دو نام و یکی گرفته شدن آنها سوای اینکه ویشتاسپ هخامنشی/ نوذری را در مقام ویشتاسپ کیانی قرار داده است، عنوان معروف برادر کوچک وی زریادر (گائوماته) یعنی سپنداته را در جای نام رسمی داریوش (دارای اول) قرار داده است. در واقع این سپنداته گائوماته (زریادر، زریر) و برادرش مگابرن ویشتاسپ بوده اند که بنیانگذار و مروج آیین زرتشتی بوده اند.
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
۱ نظر:
به نظر می رسد کیوجی بندهشن در اصل کبوجی بوده است موقع خواندن حرف "ب" با حرف "ی" اولی مشتبه شده است چون در حروف پهلوی حرف "ب" بسیار با حرف "ی" مشابه است. اگر لبه آغازین رو به پایین و محدب "ب" کوتاه نوشته شود در این صورت آن "ی" خوانده میشود.
ارسال یک نظر