احتمال بسیار دارد چاکِ شمالیها (زمین پر آب و علف) از ریشه سانسکریتی آن به معنی سیر کردن و سیر بودن، بوده باشد. بنابراین کلمه چاق فارسی به معنی فربه از همین ریشه است. ریشه ترکی (سکایی؟) آن در اصل سالم و تندرست (=ساغ یا ساق) است که -تداعی گر معنی فارسی آن هم هست -با معنی ایرانی آن قاطی شده است. چاق بدین صورت در ترکی معنی عهد و دوران را می دهد. معادل چاق فارسی در ترکی آذری کئوک و در عثمانی شیشمان است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر