جمعه، دی ۱۳، ۱۳۹۲
مطابقت دقوقی اساطیری با ایزد مهر و مؤبد مهرپرستی
قبلاَ دو سه بار تلاش ناموفقی در مقایسه دقوقی با زرتشت و کی آخسار (کیخسرو، هوخشتره) نموده ولی سرانجام به آن نظریات متقاعد نشده بودم. الان بعد از سالها پشت سر چهرۀ اساطیری عبدالمنعم محّمد ابن ابی المضاد دقوقی، یک مؤبد آیین مهرپرستی سمت کردستان و خود ایزد مهر را می بینم:
ابتدا معرفی دقوقی و کراماتش را از نوشتۀ محمد جعفر مصفا می آوریم و بعد به مقابلۀ دقوقی با مؤبد آیین مهری و ایزد مهر می پردازیم:
"قصۀ دقوقی و كراماتش
پنج خرداد 1378، 26 May 1999 محمد جعفر مصفا روزنامۀابرار
www.mossaffa.com
داستان "دقوقی" یكی از موضوعات مهم و قابل بحث مولانا در قالب قصه است كه از لحاظ فلسفی و مبانی خودشناسی و سیر و سلوك معنوی انسان همواره تازه و موضوع روز بشر است.
ابتدا خلاصهای از این داستان را نقل میكنیم: دقوقی عارف باتقوایی است كه ظاهراً با اشتیاق همه جا به جستجوی حقیقت است. یك روز در ساحل دریا با منظرهای خارقالعاده و شگفتانگیز روبرو میشود. هفت شمع فروزان را میبیند كه شعلهء آنها به آسمان میرود. در همان حال میبیند كه هفت شمع تبدیل به یك شمع شد. آنگاه شمعها به صورت هفت مرد نورانی درآمدند، كمی پیشتر میرود، میبیند كه هر یك از مردان به صورت تك درختی نمایان شد. باز هم جلوتر میرود و میبیند هفت درخت به یك درخت مبدل شد؛ و لحظهای بعد باز به هفت درخت. آنگاه میبیند كه درختان میخواهند نماز جماعت برپا دارند. به نظرش میرسد كه درختان استعداد قیام و ركوع و سجود نیز دارند. سپس میبیند كه باز آن هفت درخت تبدیل به هفت مرد نورانی میشوند. نزدیك میرود و به آنها سلام میكند. دقوقی میگوید جواب سلامم را دادند و مرا به نام صدا كردند. و گفتند ما دوست داریم تا با تو نمازی به جماعت اقامه كنیم؛ و تو به امامت ما بایستی، و من قبول كردم.
در اثنای نماز دقوقی متوجه كشتیای میشود كه گرفتار طوفانی سخت است و شیون و فریاد كشتی نشستگان را میشنود. از روی ترحم برای نجات آنهادعا میكند. دعای او مورد اجابت واقع میشود و اهل كشتی به سلامت به ساحل میرسند. در همان موقع نماز آنها نیز پایان مییابد.
در پایان نماز دقوقی متوجه میشود كه بین نجات یافتگان نجوایی در جریان است و از یكدیگر میپرسند: این كی بود كه در كار حق فضولی كرد. همه آنها میگویند من كه دعا نكردم. عاقبت یكی از نجات یافتگان میگوید دعا كار دقوقی بود. با شنیدن این مطلب دقوقی سر به عقب برمیگرداند و میبیند هیچكس پشت سر او نیست؛ و گویی جملگی به آسمان رفته بودند.
دقوقی بعد از آن واقعه، در آرزوی یافتن آنان همه جا در سیر و سفر است؛ ولی هنوز آنها را نیافته است."
در اینجا نام و نشان دقوقی و با مهر و مؤبد مهرپرست مقابله می نمائیم:
دقوقی با هفت شمعش می تواند اشاره به ایزد مهر باشد که در سنتش هفت منصب برای سیر و سلوک و رسیدن به پیش ایزد مهر وجود داشته است. ایزدی که یاور مردم بوده است.
در اوستا فقره پنجم مهر یشت در باره مقام دادرسی و یاوری ایزد مهر می خوانیم:
بشود که او (ایزد مهر) به یاری ما آید بشود که او برای گشایش کار ما آید
بشود که او برای دستگیری ما آید بشود که او برای دلسوزی ما آید
بشود که او برای چاره ما آید بشود که او برای پیروزی ما آید
بشود که او برای سعادت ما آید بشود که او برای دادگری ما آید
در فقره 45 این یشت همچنین از هشت یاور ایزد مهر سخن رفته است که برای حمایت مردم در بالای برجهای بالای کوهها نشسته اند. می دانیم که سرانجام هفت مرحله سیر و سلوک پیروان آیین مهری نیز در مقام هشتم به خود ایزد مهر می رسیده است.
بر این اساس دقوقی در اساس داغو-کی بوده است یعنی سرور گدازنده (خورشید) یا سرور گداخته (مهری دین داغ نشان شده). نام ایزد مهر هم به صورت مَه- اتهَر َ در سانسکریت به معنی آتش بزرگ (خورشید) است. دقوقی و هفت شمع پیشگاه دقوقی با ملک طاووس هفت خدای یزیدی مربوط به وی همخوانی دارند. از آنجاییکه ملک طاووس (سرور زیبا) با شیطان مقابله شده است، لذا به نظر می رسد عناوین یزیدی و شیطان پرست از معنی اوستایی و کُردی و سانسکریتی یَزَ- دی (پرستنده خدای سوزان و درخشان) عاید شده است. این مفهوم ویژگی خدای آتش و خورشید یزیدیان (شیطانپرستان) بهتر از معنی خدا و خداپرستِ (ایزدی) آن می رساند.
امّا معنی اصلی نام دقوقی چیست؟ ریشه این نام در عربی به معنی کوبنده و شکننده یعنی یکی از ویژگی های ایزد مهر است. آن به صورت داگو-کی در کُردی به معنی سرور میانی و میانجی و یاور و پشتیبان یکی از القاب ایزد مهر است باز آن در معنی کُردی اش یعنی شخص منسوب به شادابی نشانگر ایزد مهر، ایزد مهر و شادی و نشاط است و در معنی سرور داغ شده یادآور نشان مهر، مهرپرستان است که بر پیشانی مهری دینان داغ میشده است. عنوان ابی مضادِ (پدر مخالفت و ضدیت) دقوقی هم یاد آور نام و نشان و سنت شیطان پرستی و یزید دوستی یزیدیان است. ولی نام دقوقی در معنی سرور گدازنده (داغو-کی) مترادف نامهای ایزدان اسلاوی نور و خورشید یعنی یاریلو و داژبوگ است. بر پایه برداشت دوم می توان تصور کرد که چنین تصویری از ایزد مهر یاریگر همچنین دارای منشأ سکایی بوده است. سکائیانی که هم در کردستان و هم در سرزمین اسلاوها حضور داشته اند.
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر