جمعه، دی ۱۳، ۱۳۹۲
تفسیر تصاویر بشقاب ساسانی (با الهه برهنه در چنگال شهباز که دو جنگجوی تبردار دستار بند و کمانگیر در پای آنها به نبرد مشغول هستند).
Yadollah Rezvani
گروهی از کارشناسان، بانوی این نگاره را "آناهیتا" میدانند. چنانچه برداشت درست یا نادرستی باشد، به دید شما، جایگاه شهباز در روزگار ساسانی و اسطوره های آن روزگار چیست؟
Yadollah Rezvani این بشقاب در موزه آرمیتاژ در سنت پیترزبورگ نگهداری میشود. طراحی بالا برعکس نگاره روی خود بشقاب است!!
Javad Mofrad این شهباز و زن نگهداشته شده در چنگالهایش زن و شوهر به نظر می رسند. لابد اسطوره ای داشته است.
Yadollah Rezvaniجواد مفرد،اگر پرنده را در حال پرواز بدانیم (که بالهایش گشوده نیست و نباید در حال پرواز باشد)، دو مرد برهنه هم روی زمین هستند که یکی از آنها تبر به دست دارد و دیگری کمانی را کشیده. دو درخت هم در دو سوی کارزار دیده میشوند. اگر بخواهیم در باره یک تصویر انگاره ای بگوییم به گمانم بهتر است همه اجزا و ارتباط انها را با هم ببینیم. به نظر شما با انگاره ای که آورده اید، مردان و درخت و گل و پرنده های کناره بشقاب چه جایگاهی دارند؟
Javad Mofrad لخت بودن زن و تبردار و کمانگر و وجود گل حکایت از داستان عاشقانه دارد. شاید اشاره به یکی از داستانهای عاشقانه عهد ساسانیان باشد که در عهد اسلامی اشاره مختصری بدانها شده است. الان اسم شان را به یاد ندارم. دنبالش میگردم. در یکی از آنها از دو جنگاور و عشق شان به یک بانو سخن به میان آمده است. ولی در آن شرح مختصر از شهباز سخن نرفته است.
Javad Mofrad داستان بزمی مد نظرم "شروین و خُرین" است که با زنی جادوگر به نام مریه مربوط بوده اند، خُرین کمانگر و شروین دستار بر سر است. یادداشتهایی که در این باب بر روی نت موجود است، از این قرار است: شروين، فرزند برميان (شايد: نريمان) از اهالي قزوين (دشتبي)، از سرداران ايراني بود كه در زمان يكي از شاهان ساساني (يزدگرد پدر يزدگرد اول به روايت حمزه اصفهاني و مجمل التواريخ، يا شاپور دوم ساساني به روايت حمدالله مستوفي، يا انوشيروان به روايت دينوري و سيرالملوك و نهايه الارب) مي زيست. پادشاه روم از او خواست كه كسي را به قيمومت فرزند صغيرش بگمارد. شروين بدين سمت مأمور گرديد و رهسپار روم شد و پس از بيست سال، به فرمان شاه ايران، مملكت روم را به شاهزاده رومي سپرد و به ايران بازگشت.(13) نويسندگان دوران اسلامي به داستان «شروين و خرين» (يا خورين) اشاره كرده اند. دينوري خرين را بنده (=ملوك) شروين خوانده و او را با صفات «سواركار جوانمرد و دلير» توصيف كرده است. در شعري عربي شروين و خرين با صفات «شير شجاع و دلاور و دلير» ذكر شده اند و در شعري ديگر، در شرح تصويري بر ديوار، شروين «دستار بر سر، نشسته» و خرين «تازان در حالي كه با تيري بچه حيوان زيبا و زبان بسته اي را نشانه گرفته» توصيف شده است.(14) در مجمل التواريخ آمده است: «اندر عهد يزدجرد بن هرمز، قصه شروين و خورين بوده است، و آن كه روم خوانند، نه روم بوده است و شنيده ام روم را حلوان خوانده اند و آن تا... كه خورين او را بكشت، راه (=فاصله) داشته است، آنجا كه اكنون طاق گرا خوانند و شروين را آن زن جادو دوست گرفت كه مريه خوانندش و او را مدتي ببست، چنان كه در قصه گويند و خداي داند كيفيت آن.» از اين روايات معلوم مي شود كه داستان شروين از زمره رمانهاي تاريخي بوده است. از سوي ديگر «ابونواس» داستان شروين را هم تراز «ويس و رامين» آورده است. از اين رو، مي توان تصور كرد كه اين داستان داراي حوادث عاشقانه نيز بود. اين تصور را روايت حمدالله مستوفي نيز تأييد مي كند كه مي نويسد: «نام شروين در اشعار پهلوي(15) بسيار است. كتابي است در عشق نامه او، شروينيان خوانند.» حمزه اصفهاني در شرح شروين كه در يكي از «فارسيات ابونواس» آمده، مي نويسد كه داستاني (=احدوثه) بوده كه آن را با آواز مي خوانده اند.
Yadollah Rezvani سپاس فراوان جناب مفرد. حالا دیدگاه خودتان چیست؟
Javad Mofrad حال تصورم این است که خانم سوار بر عقاب همان مریه جادوگر، شروین دستبی (همان تبردار دستار بند) و خُرین همان کمانگر است. این سه ویژگی تصویر یکجا با توصیفات داستان بزمی معروف عهد ساسانی یعنی "شروین و خُرین" همخوانی دارند.
Yadollah Rezvani خوب تکلیف شهباز چیه؟ چرابانو برهنه است؟ چرا مردان برهنه هستند؟ آن چیزهایی که دست بانو هستید چه معنایی دارند؟
،Javad Mofrad @ Yadollah Rezvaniجناب مفرد، به نظر شما نماد عقابی که در جام حسنلو بانویی را در بر دارد میتواند در پیوند با نگاره ساسانی باشد؟ البته میدانید که برخی آنرا در پیوند با اسطوره ای در سوریه میدانند. برخی در پیوند با ....
Javad Mofrad من از آن اسطوره سوریه ای مورد نظر اطلاعی ندارم، ولی نام مریه با مِیّرا الهه فنیقی- سوری شباهت دارد که با ایزد-فرمانروای آن دیار نزدیکی نموده و از دست وی فرار کرده و به شکل درخت میرهه در آمده و آدونی را متولد شده بود. نامهای مریه و میّرا با ماریا (قدیسه به زبان آرامی) شباهت دارند. اسطوره "شروین و خُرین" هم مکانش نواحی حوالی بین النهرین و هلال خضیب در بین ایران و روم است. شهباز این بشقاب می تواند آشّور (خدای ملی آشوریان) بوده باشد که سمبلش عقاب است. جالب است که آشّور در مقام خدای باد همسر ایشتار نینوا (باکره/مقدس، بانوی سیاره ناهید) است. بر این پایه خدای عقاب شکل این بشقاب همان آشّور شوهر الهه /جادوگر مریه بوده است. بر این اساس شروین و خُرین از نظر تاریخی به ترتیب با نبوپلسر و کیاکسار، ویرانگران آشور مطابق میگردند.
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر