یکشنبه، آذر ۳۰، ۱۳۹۳
عِراق به معنی سرزمین سرسبز
Mehrdad Malekzadeh
اگر نام-واژۀ عَراق (عَراق عجم/عَراق عجمی) همان عِراق (عِراق عرب / کشور همسایۀ کنونی مان) نباشد، و برخاستۀ از شکل نخستینۀ ایرانی-فارسی به مانند اَراک باشد [کمااینکه چنین کردیم و اَراک را همچون نام بر شهری نوبنیاد (سلطان آباد) نهادیم]، برای این "اراک" چه ریشه شناسی را پیشنهاد می کنید؟ (بسیار گنگ یادم می یادم که شاید در این باره در همین صفحه پیشترها گفتگویی شده باشد؛ ندانم!)
Hamid Reza
به گمانم ریشه سامی دارد. صورت اراک مانند ایلام به جای عیلام تنها سره نویسی و ایرانی سازی است. محمد ملایری چه ریشه ای برای آن پیشنهاد می کند؟ امیدوارم که مانند تحلیل ایشان از واژۀ ادب نباشد!
Erridu Pizir
به هرتسفلد ارجاع داده و واژه ی ایراگ به معنی سرزمین پست...
Erridu Pizir
من هم به گمانم ریشه سامی دارد ولی هر ریشه ای داشته طبق نوشته های دوره اسلامی نخستین ، تلقی مسلمانان از آن نه به صورت جغرافیایی عراق امروزی بلکه به عنوان معادل سرزمین ایرانشهر بوده و دلیل آن هم مرکزیت جغرافیایی ایران در جغرافیای ساسانی به عنوان دل و ناف زمین بوده . اما عراق امروزی در واقع نام کاملش سواد العراق بوده یعنی سرسبزترین جای ایرانشهر که معادل دل ایرانشهر یا به قول مسعودی لب العراق . من با این تعبیر کاملا موافقم. طبق اوستا کناره ی سرزمین اساطیری وه دائیتی دارای بهترین های همه چیزند جایی که مردمانشان ازائیریه هایند.....جغرافیای ایران ساسانی بر اساس همین تفکر شکل گرفته لب جهان ایرانشهر است و لب ایرانشهر پایتخت آن است که همان عراق امروزین باشد....جالبه که از دوره خسرو اول به بعد ساسانی ها ازعراق بیشترین خراج کشور رو دریافت می کردند و گفته شده که آغاز مساحی زمین ها برای اصلاحات مالیاتی از همین عراق و در زمان قباد انجام شده تو آثار جغرافیایی اسلامی هم مرکز عالم عراقه و تقسیمات مغرب و مشرق بر اساس مرکزیت عراقه و جغرافی دانان اسلامی هم دلیل این کارشونو پیروی از سنت ایرانیان می دونند.
Sajad Amiri
شاید با استفاده و استناد به منبعی که تا به حال به آن توجهی نشده است بتوان تا حدی به جواب رسید. به نظر من نیز واژه عراق به عنوان یک نام جای، صورتی معرب از واژه ایرانی "ایرگ ērag "(سرزمین پست )است. این فرضیه با تکیه بر متن آرامی بابلی یک کاسه سفالین یافت شده از حفریات محوطه باستانی نیپور، متعلق به اواخر دوره ساسانی به شدت تقویت میشود (اینک در موزه بریتانیا با شماره IM 76107 ). در این متن فهرستی از اسامی جغرافیایی سرزمین فعلی عراق ارائه شده است و ما در اینجا احتمالا قدیمی ترین منبعی که نام عراق را به عنوان نام جغرافیایی استفاده کرده است آن هم به صورت اصیلش یعنی ایراگ روبرو هستیم. متن آرامی سطر ششم این کاسه جادویی که در واقع یک طلسم است به قرار زیر است:
אשׁבעית עליכונ רוחי בבל וערב רוחי אירג ומישׁונ רוחי פרת ודגלת נהרה תדיזעונ
ʼšbʻyt ʻlykwn rwḥy bbl wʻrb rwḥy ʼyrg wmyšwn rwḥy prt wdglt nhrh tdyzʻwn
من قسم میدهم بر شما، ارواح بابل و عرب ، ارواح ایرگ و میشان، ارواح رودهای فرات و دجله که خاموش شوید ....
همانطور که مشخص است ما در اینجا فهرستی از اسامی جغرافیایی محدوده بین النهرین شمالی و جنوبی را داریم. واژه عرب در اینجا اشاره به سرزمینی دارد که دردوران ساسانی با صورت Arbāyistān آن را می شناسیم. بابل و میشان نیز نام هایی آشنا هستند، همچنین دجله و فرات. تنها می ماند نام جای ایراگ: ʼyrg : אירג ، در این متن. بی تردید اگر در اواخر دوران ساسانی صورت " ایراگ " نام جایی در سرزمین بین النهرین بوده است، که بر اساس این متن ظاهرا اینگونه است، عراق صورت معرب این واژه است. مطمئنا متن آرامی این کاسه از مهمترین منابع برای بررسی ریشه نام عراق به شمار می رود که متاسفانه اصلا هم منبع شناخته شده ای نیست.
Erridu Pizir
راستی دوستانی که عراق را با کناره و خارج یکی می دانند شاید ریشه شو بتونن در ترکی پیدا کنند!
http://forum.wordreference.com/showthread.php?t=2336345
IRAQ Etymology - WordReference Forums
Is this the correct etymology of Iraq? Or is there another one? Proto-Turkic: *ɨra-k Altaic etymology: Altaic etymology Meaning: far, distant Russian meaning: далекий Old Turkic: ɨraq (OUygh.) Karakhanid: jɨraq (MK, KB) Turkish: ɨrak adv.
FORUM.WORDREFERENCE.COM
Javad Mofrad
ایراک در ترکی آذری هم در اصطلاح "ایراخ جانوندان" یعنی "دور از جان شما" به صورت ایراخ به کار می رود. در این که هم در عربی و هم در ترکی هست لذا بعید است این وسط در زبانهای ایرانی نبوده باشد.
Javad Mofrad
معنی اکدی و آسوری اِراک، ناحیه سرسبز و رنگی را نشان میدهد. نظر به همراهیش با میشان در کاسۀ جادویی احتمالاَ کسکر (ناحیه سر سبز؟) بوده باشد. یک کسکر (دولاب) دیگری در گیلان بوده است
:
erāqu
[Colors]
to be(come) yellow, to be(come) green (D), to turn pale
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر