چهارشنبه، دی ۰۳، ۱۳۹۳
ریشۀ فارسی زمان
Mehdi Fatemi
پارسی میانه: زمان/زمنگ. پهلوی اشکانی: ژمان/ژمن.
Amin Keykha
تِمِن یا تامن هم کردی است که همریشه ی تایم است
Amin Keykha
مثلا تمن دریژ بیت! یعنی سن و سالت دراز باد
Javad Mofrad
تمن/تامن کُردی حلقه واسط بین زمان فارسی و تایم انگلیسی به نظر میرسد.
Javad Mofrad: time (n.) Old English tima "limited space of time," from Proto-Germanic *timon- "time" (cognates: Old Norse timi "time, proper time," Swedish timme "an hour"), from PIE *di-mon-, suffixed form of root *da- "cut up, divide" (see tide (n.)).
دا(4) اوستایی هم به معنی چیدن و بریدن و تقسیم کردن است. جزء مون را میشود در زبانهای هندواروپایی به معنی ماه و از ریشه ما (سنجیدن) گرفت.
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر