مطلب جدید:نام نیان این شهر بدین شکل خود به معنی محل پایینی است و نیاستر یعنی نام قدیمی دیگر نیاسر می تواند به معنی ایستاده در دامنه و یا به معنی واقع در سر پایینی آب چشمه باشد (نی- آو-ایستر) یا محل قرار گرفتن چشمه آب خالص باشد (ناو-آو-ایستر) یا به طور ساده ایستاده در پایین و سرپایینی (نی-ایستر). خود نیاسر هم می تواند به معانی محل واقع در سر پایینی (نی-ای-سر) یا نیازسار (محل آوردن فدیه) یا ناو-آو-سار محل آب خالص معنی دهد. لابد روستاهایی که در کردستان به اسم نوه سار هستند به همین معنی محل آب خالص یا محل واقع در سراشیبی می باشند. توضیحات کتاب تاریخ قم هم ممد این نظر است: "چون اردشیر بابکان به چشمه نياستر رسيد آن چشمه را ديد که آب از سر آن کوه می جوشيد و به دامن آن فرو می ريخت پس چون بسياری از آن آب پديد آمد و آن موضع را بغايت خوش يافت بفرمود تا بدان موضع نزول کردند..."
جمله پهلوی کتاب قم در توصیف نیاسر و چشمه و معبد آن یعنی " هرآییند خُرن آفرینان سر" را می توان به معنی محل تجمع اشراف صاحب فّر شمرد که لابد این مفهوم در رابطه با معبد و چشمه میترایی آن بوده است. اگر نام نیاسر را به صورت نیوَ-سر به معنی محل عبادت و کرنش سران بگیریم عبارت پهلوی مذکور همانا معنی خود نیاسر خواهد شد.
مطلب کامل کتاب تاريخ قم ( تالبف سال 378 هجری قمری ) درباره وجه تسميه نياسر و بنيانگذار آبادی و آتشکده آن مطابق سایت کانون مجمع فرهنگی اهلبیت (ع) نیاسر از این قرار است.
« نياستر (محل به عبادت و بزرگداشت ایستادن)، اردشير بابک آن را بنا کرد و آنچنان بود که چون او از اصفهان باز گرديد و ملک اصفهان و اشراف اهل بيت او و سرهنگان او را کشته بود و فرمود تا سرهای ايشان در جوالها نهاده و همراه وی می آوردند چون به چشمة نياستر رسيد آن چشمه را ديد که آب از سر آن کوه می جوشيد و به دامن آن فرو می ريخت پس چون بسياری از آن آب پديد آمد و آن موضع را بغايت خوش يافت بفرمود تا بدان موضع نزول کردند و از آنکه کسی از پس او آيد ايمن شد بعد از آن سر و تن بشست و مجلس شراب ساخت و بفرمود تا اسباب آن مهيا کردند و مشتهيات از انواع لهو و لعب و اصناف اسباب طرب و فرح به مجلس خود دعوت کرد و حاضر گردانيد وبدين چشمه بنشست و با اصحاب شراب خورد ومجلس او را به انواع رياحين پرکردند افريدون گفت :
که اين رياحين ، رياحين اصحاب حرب نيست و مناسب حال ايشان نيست پس فرمود تا آن سرها که از اصفهان آورده بودند برابر او بنهادند و گفت به زبان عجم « هراييند خرن آفرينان سر » يعنی مجلس خود را به سرهای شجاعان و دليران و ابطال بياراييد و ساخته گردانيد پس چند روز آنجا مقام کرد و بفرمود تا بر آن شهری بنا کردند با آتشکده و آن شهر را نيان سر نام نهادند به سبب قول اردشير که گفت هراييند خرن آفرينان سر پس تخفيف کردند و گفتند نياستر ».
لابد موضوع سر های بریده اردشیر بابکان در نیاسر از وجه اشتقاق عامیانه نیاسر (نیا- سر) عاید شده است.
"
مطلب قدیم: در باب چارتاقی میترایی بودن معبد خورشیدی نیاسر قبلاً اطلاعات درستی داده شده است. نگارنده صرفاً به عنوان اسطوره شناس و محقق نامهای جغرافیایی کهن، نظریاتی در سه بند در تکمیل نظریات دیگران بر آنها اضافه می نماید:
1- نام نیاسر را به سادگی می توان تلخیص واژه مرکب نیاز سار (محل عبادتگاهی) شمرد.
2- از نام اسکندر هم که با چشمه و معبد نیاسر مربوط گردیده است باید در اساس نه اسکندر مقدونی بلکه خود ایزد مهر (میتره) ایزد جنگ و خورشید ایرانیان باستان مراد بوده باشد چه کلمه سکندر را در زبان اوستایی می توان به معنی شکست دهنده (از ریشه سکند=شکستن) گرفت که این مفهوم معنی یکی از القاب مهم و شناخته شده ایزد مهر دشمن شکن یعنی همان خورشید شکست ناپذیر و خورشید جنگاور آریائیان سکایی بوده است. در واقع همین سکندر خدای (میثره، مهر) جاودانی بوده است که پرستش با چشمه های صخره ای و چشمه خورشید مربوط بوده است ولی در روایات اساطیری کهن خاورمیانه به خطا با اسکندر مقدونی یکی گرفته شده است.
3- در عبارت پهلوی کهن منسوب بدانجا یعنی " هرآیند خرن آفرینان سر" باید مفهوم مهمی از سنن مهرپرستی پارتی نهفته باشد که کتاب تاریخ قم آن را با وجه اشتقاقی عامیانه به معنی "بیارایند مجلس ما را پسر شجاعان" گرفته و با نام نیاسر مربوط ساخته است. این نام مرکب پهلوی را به سادگی می توان به معنی عبادتگاه شاداب پرستندگان ایزد خورشید گرفت در ترکیبی ازهرایند (هورام-مند=خّرم، شاداب)، خُرن آفرینان (پرستندگان خورشید) و سار (محل).
برای اطلاع از مجموعه اماکن چارتاقی نیاسر در اینجا مطالبی را در این باب به اختصار از سایت شهر سر سبز نیاسر ذکر می نماییم:
باب نیاسر و چارتاقی آن: چارتاقي نياسر بنايي باستاني از اواخر عصر اشكاني و يا اوايل عصر ساساني است.
اين بنا جزو كهنترين و بزرگترين نمونههاي چارتاقي ايران و سالمترين آنها است.
بنا با قاعدهاي مربعشكل، اما درواقع ذوزنقهاي با اضلاع تقريبي 12 متر است كه براي ساخت آن تنها از سنگهاي آهكي رسوبي و ملات گچ استفاده شده است.
سبكي سنگهاي متخلخل و سختي اندك و انعطافپذيري ملات آن، موجب تحمل زمينلرزهها و پايداري بنا در عمر نزديك به دوهزار سال آن شده است.
چهار سوي اين بنا همانند ديگر چارتاقيها كاملاً باز بوده و هيچگونه در يا پنجره و بازدارندههاي ديگري براي ورود به آن، وجود نداشته است.
تا مدتها بر پايه روايتهاي داستانگونه كتاب (قمنامه) احتمال داده ميشد كه اين بنا آتشكدهاي از زمان اردشير ساساني باشد؛ اما تاكنون شواهد باستانشناختي و منابع مكتوب آنرا تائيد نكرده است.
از اين بنا نخستين بار توسط هوتوم شيندلر گزارشي مختصر منتشر شد و سپس آندره پ. هاردي بررسي كوتاه مدتي پيرامون آن انجام داد كه در مجموعه "آثار ايران" توسط آندره گدار منتشر شد.
گدار در توضيح گزارش شيندلر، كاركرد آتشگاهي اين بنا را رد ميكند.
در سال 1380 كاربرد اين بنا و نيز ديگر چارتاقيهاي ايران، بهعنوان يك تقويم آفتابي يا شاخص اندازهگيري زمان با استفاده از تغييرات ميل خورشيد، توسط رضا مرادي غياثآبادي شناسايي شد.
آنگونه كه در نقشههاي آن ديده ميشود؛ ساختار تقويمي اين بنا به گونهاي است كه در آغاز و ميانه هر يك از فصلهاي سال، پرتوهاي خورشيد بامدادي به شكلي خاص از ميان پايههاي بنا ديده ميشده و هنوز نيز ديده ميشود.
غار آييني نياسر، شكوه و شگفتي: غار رييس نياسر با درهاي ورودي آن در باغتالار، معبدي بوده متعلق به پيروان آيين ميترا (خداي ايران باستان).
به احتمال زياد قدمت اين معبد به اوايل دوره پارتها بر ميگردد.
غار تاريخي نياسر درون توده سنگي از جنس تراورتن، در زير باغ تالار و باغهاي مجاور آن تا زير محله سركمر گسترده شده است.
در بلندترين نقطه نياسر واقع در باغتالار، ورودي اصلي اين غار وجود دارد كه تا صخرههاي بالاي آبشار كشيده شده است.
غار نياسر به طور كامل ساخته دست انسان است به جز يك يا دو اتاق كه در نزديكي در ورودي قرار دارند.
شكي نيست كه اين غار معبد ميترا بوده است و پيدايش آن ممكن است به دوره اشكانيان (پارتها) مرتبط باشد.
بيشتر معبدهاي ميترا مانند غار نياسر در تاريكي كامل ساخته ميشده است.
اين غار وروديهاي ديگري نيز دارد.
تعدادي از آنها در داخل صخرهاي وجود دارند كه قسمت بالاي نياسر را از همسايگان پايين جدا ميسازد.
اين وروديها كه رو به شرق قرار دارند در امتداد آبشار منظره زيبايي از نياسر را به نمايش گذاشتهاند.
نشانههاي فرسايش آب بر روي صخرهها و سنگها دربر دارنده و گواهي اين حقيقت است كه غار خوش منظر اين ناحيه از زمانهاي بسيار قديم وجود داشته است.
آبشار نياسر مدرك ديگري است كه غار، معبدي بوده متعلق به پيروان آيين ميترا.
در زير آبشار دو سنگ آسياب وجود دارد كه به طرز شگفتآوري شبيه به يك يا دو سنگ آسيابي است كه در اعماق داخل غار ديده ميشود.
شكي نيست كه وجود اين سنگها در داخل غار تاريك و هيجانانگيز به منظور آرد كردن گندم نبوده است بلكه بر اساس آداب و تشريفات مذهبي آيين ميتراييسم در مراسم قرباني دادن استفاده ميشده است.
گفته ميشود، از اين سنگها به عنوان سرپوشي براي بستن وروديهاي اتاقهاي كوچك غار استفاده ميشده است.
هواي مطبوع و گردش هوا در سراسر غار وجود دارد.
يكي از عميقترين چاههاي داخل غار 10 متر عمق دارد و هوا حتي در آن قسمت نيز جريان دارد.
به منظور طي كردن راه در داخل غار، راهروها و حتي اتاقهايي وجود دارد كه بهوسيله ليزخوردن يا سينهخيز رفتن و در جاهاي ديگر، بهصورت خميده ميتوان از آن عبور كرد.
غار داراي يك ورودي بزرگ ميباشد كه در سال 1358 بر اثر زلزله خراب شده است.
قسمتهايي از غار نيز كه متلاشي شده و از بين رفته، زير آوار زلزله قرار دارد.
بيشتر ظروف سفالي در داخل غار مربوط به دوره ساساني بوده و مقداري نيز متعلق به دوره پارتها ميباشد.
با اين وجود مقداري ظروف سفالي از دوره اسلامي نيز در اطراف وروديهاي غار ديده شده است.
پیشینه تاریخی نیاسر : نیاسر دارای پیشینه تاریخی به قبل از اسلام و زمان ساسانیان می رسد که به نقل کتاب تاریخ قم و تاریخ کاشان اینچنین نوشته اند: {و در تاریخ قم بوصفی دیگر} وجه تسمیه نیاسر و بنا و بنیاد آنجا ناطق است که اردشیر پادشاه عجم بعد از فتح و غلبه اصفهان بر سر این چشمه آمد.
محلی رفیع و خوش آب و هوا یافت.
گفت همانا سه روز عشرت کنیم، چه این محلی است یا روح و فضا و از وفور گل و لاله و ریا چین «نگار خانه (نگار نامه) چین است و نقش ارتنگی». بزمی ملوکانه آراستند.
افریدون که سردار لشکر اردشیر بود چنین گفت که گل دریا حین بزم شراب اهل رزم سرهای شجاعان است.
گویند سیصد سر از ابطان و شجاعان اصفهان همراه داشت، حاضر ساختند.
گویا به این زبان و لغت بیان نمود که «هرایند خرن آفرینان سر» یا هرآئیند خرن آفرینان سر (تاریخ قم ص 77) و بدین جهت به نیان سر (تاریخ قم ص 78) موسوم شد و از کثرت استعمال نیاسر میگویند.
زیرا که «فی» بزبان فارسیان عجم بعضی شجاع است و «نیان» جمع «نی» است و «افر» کلمه رابطه است که به زبان فرس «بر» میگویند و «هرایند» یعنی «آرایند» و «خرن» یعنی «مجلس» است.
ترجمه این جمله آنکه بیارایند مجلس ما را پسر شجاعان.
خلاصه بعد از سه روز فرمان داد تا بر فراز کوه همان باغ و تالار را بنا کردند و در اطراف و نشیب آن ریهی بزرگ بنیاد نمودند و در سمت غربی چشمه نیاسر چهار طاقی آتشکده ای از سنگ تراش بنا نمادند.
چهار ده ذرع در چهارده ذرع که بالفعل بدون خرابی و در سمت برپا و معروف است به آتشکده اردشیر } تاریخ کاشان ص 89، 88}.
نیاسر چندین محله داشته است که موسوم به درب کوشک- باب قصر – تالار – سرقلعه – سرکوجه – سرکمر – بیشه – بیدکاب – رود آب – چالقاب و غیره است که دلیل بر بزرگی آن و جلالت قدر نیاسر میباشد.
تاريخچه و وجه تسميه چشمه و آبشار نیاسر:و در تاريخ کاشان در مورد تاريخچة چشمه و آبشار نياسر نوشته شده است که :« اما چشمة مزبورة نياسر را چشمة اسکندريه می نامند . گويند اسکندر بن فيلقوس به علم کشف الاسرار که از دانيال پيغمبر به او رسيده بود چون عبورش به آن قريه رسيد دانست که در دل سنگ آبی بزرگ و مستور و پنهان است . حجاران را طلبيد و در يک شبانه روز اين چشمه را احداث و احيا نمود و آن موضع که بالفعل باغ تالار است آن روز مضرب خيام و محل قيام اردوی کيوان پوی بود . نظر به آنکه جايي بسيار رفيع و با روح و صفا و از اطراف و جوانب بقدر دويست ذرع مشرف بجلگه و همواری است و قاف تا قاف عالم در منظر نظر است فرمان داد که باغ و عمارت و تالاری بنا کنند و چنان بوده که همة آن آب به جدولهای عريض از خيابانهای آن باغ گردش کرده و به حوض خانه و از آنجا فرو رفته در پای تالار هفت ذرع کوه را به اندازة بيست ذرع در پانزده ذرع تراشيده و پست و هموار نموده حوضی بزرگ در دل سنگ تراشيده در وسط آن فواره ای که همة آن چهار سنگ آب به قدر يک ذرع جوشيده و از لب آن کوه از موضعی که تقريباً يکصد ذرع مسقط الحجر آن است مانند عمودی از بلور به پايين می ريزد و به نوعی آن آب صاف روشن از آن آبشار به نشيب ريزد که از دو فرسخ راه نمايان و صدای آن مانند رعد پردة گوش را پاره می کند».
از توصيفاتی که ازکتاب تاريخ کاشان ذکر شد می توان حدس زد که قدمت اين محل به دورة اسکندر برمی گردد.
و در تاريخ قم بوصفی ديگر در مورد تعداد آسيابها در آن زمان و در مسير آب اين آبشار چنين می نويسد :
« من جمله ده باب آسياب معظم که يکی از آنها بواسطة وفور آب و عمق و ارتفاع تنوره و خوبی آلات و ادوات که در اوايل ابداع و احداث داشت شبانه روزی يکهزار من بوزن شاه گندم خرد می نمود».
مشخص می شود شهر نیاسر در قديم دارای 10 آسیاب بوده که سه آسياب ديگر به آنها اضافه شده و هم اکنون فقط دو تا از آنها باقی مانده است.
آبشار نياسر از چشمة تالار ( اسکندريه ) واقع در کنار چارتاقی سرچشمه می گيرد به گونه ای که دو سوم آب چشمه به سمت آبشار و از آنجا به دشتهای نياسر و يک سوم آن به محلة نو میرود . آب جاری شده از آبشار به بعضی از مزرعه های اطراف از جمله مزرعه خاتون ، دولت آباد ، سيف آباد و یرقون نيز می رسد . البته پیشتر که آب بیشتر بوده به سمت مزرعة سورآباد هم می رفته است .ولی به علت کم شدن آب چشمه دسترسی آب به اين مزرعه منتفی می باشد .
آنگونه که از از بقايای خزه های قديمی و آبراهه های موجود و همچنين گفته های اهالی محل مشخص می شود مسير آب در قديم عوض شده است . آبی که از آبشار پایین می ریزد در فصل پاییز کمترین و در فصل زمستان بیشترین مقدار را داراست . به دليل پديده های انحلال سنگ آهک توسط جريانهای زيرزمينی و گذشت ساليان دراز بافت بسيار زيبا و چشم نوازی مانند استالاکتيت ها و استالاکميت ها در بدنة آبشار به وجود آمده است که می توان از آنها برای جذب گردشگر استفاده کرد.
سنگی که آبراهة آبشار در آن ايجاد شده و سنگهايي که بدنه مزبور را تشکيل می دهند از نوع سنگهای آهکی و رسوبی می باشد.
در محيط اطراف آبشار درختانی از جمله بيد شيرين ، بيد تلخ ، نارون يا پشه ، عرعر ، ون يازبان گنجشک ، توت بی دونه ، توت شمرونی ، انجير و مو رشد کرده اند . چند درخت کهن و قطور ( توت و بيد ) هم در پاي آبشار وجود داشته که به علت خطر وارد کردن آسيابهای احتمالی به حمام و آسياب حدود 7 الی 8 سال پيش آنها را قطع کرده اند .
از گياهان دارويی اين محل نيز می توان موارد زير را نام برد:
در مورد جايگاه آيينی آبشار گفتنی است در کتاب" آيين ميترا "نوشتة مارتين ورمازرن نقل شده است که :
« پورفير در کتابش از شخصی به نام اوبولوس روايت ميکند که ستايش مهر در غارهای طبيعی انجام می گرفته است . نزديک غار می بايست رودخانه ای جريان داشته باشد .
و در کتاب" آيين مهر"نوشته شده که:
« آب در آيين ميترا دارای اهميت فراوانی است ، يکی از آداب مهری دينان شست و شو و غسل بوده و برای شرکت در مراسم ستايش مهر ، افراد ملزم بودند تا مدت چند شبانه روز ، مطابق با آدابی خود را شستشو دهند و محتمل ضربات تازيانه گردند . در مهرابه ها يا چاه آب وجود داشت و يا چشمه های جوشان ، به همين دليل کف مهرابه ها جوی حفر می کردند».
آبشار نياسر مدرک ديگری است بر اين نظريه که به احتمال غار معبدی بوده متعلق به پيروان آيين ميترا.
هر ساله در روز عيد قربان اهالی محله سرکمر و برزه دون در قدیم در کنار چشمة اسکندريه و در حال حاضر در محوطه مسجد امام حسن (ع) ،گاوی قربانی کرده خون آن را بر آب می ريزند و همراه با آب از آبشار پايين ريخته و به باغها و مزارع برود زيرا اهالی اعتقاد بر اين دارند که اين خون باعث پر برکت شدن آب شده و از کم شدن آب جلوگيری می کند.
توده سنگی که آبشار بر آن واقع شده است به شدت در معرض ريزش می باشد که علاوه بر از بين رفتن آثار متعدد تاريخی و طبيعی واقع شده در آن برای گردشگران نيز خطر آفرين است و می بايست اهتمام جدی از طرف تمامی ارگان های مرتبط در اين مورد صورت پذيرد . پله های احداث شده از پای آبشار تا نزديک عمارت کوشک نيز در بعضی از نقاط محتاج به تعميرات اساسی است و همچنين به اين مورد نيز توجه شده است که در مواقع بارانی و برفی سطح پله از اصطکاک کافی برخوردار نيست و عابر را با خطر جدی مواجه می سازد .
16- ذکر منابع و مآخذ گزارش:
1- مهندسان مشاور ايوان نقش جهان: طرح توسعه كالبدي-گردشگري شهر نياسر، نياسر، شهرداري نياسر، 1384
2- سازمان نقشه برداري كشور: عكسهاي هوايي سال 1377 به مقياس 1:10.000
3- سازمان نقشه برداري كشور: نقشه راههاي ايران در سال 1380 به مقياس 1:2.500.000
4- مجموعه اسناد و عكسهاي شهرداري نياسر
5- مجموعه اسناد و عكسهاي پايگاه ميراث فرهنگي شهر تاريخي نياسر
6- کتاب" آيين مهر" ( جلد دوم ) نوشته و پژوهش هاشم رضی ، انتشارت بهجت
7- کتاب" آيين ميترا " نوشتة مارتن ورمازرن ، ترجمة بزرگ نادرزاد ، نشر چشمه
8- کتاب" تاريخ قم " تأليف حسن بن محمد بن حسن قمی ، انتشارات توس
9- کتاب" تاريخ کاشان " تأليف عبدالرحيم کلانتر ضرابی( سهيل کاشانی ) ، انتشارات اميرکبير تهران
۲ نظر:
عبارت "هرآیند خرن آفرینان سر" بهتر است به معنی "همه آیند فر ستوده شدگان بزرگ" یعنی به معنی "محل تجمع بزرگان صاحب فر و شوکت" گرفته شود.
به احتمال بیشتر به معنی محل تجمع سران طالب و پرستنده فر=خورنه است.
ارسال یک نظر