هادی خرسندی در گفتگو با محمد محمدی (کیهان آنلاین)
مذهب نقش ترمزدستی را در فرهنگ ما دارد
س 1: از نظر شما نقطه عطف یا سرآغاز انقلاب 57 چی بود؟
ج: نقطه فرمودید؟ نه. نقطه نبود، خط بود. خطی که از دورها می آمد. از کنار مزار میرزاده عشقی و نعش زمیندارانی که خفهشان کرده بودند و جنازه دولتمردی که چکمه شاه به کمرش خورده بود. خطی که از احمدآباد می گذشت و از کنار کشتههای 28مرداد رد می شد و شلاق استوار ساقی را طی می کرد و به خون کشتهگان تودهای رنگ می شد و چادرهای ابریشمین سران کشورها را در تختجمشید زیارت می کرد و به نور جشن هنر روشن می شد و از دانشیان و خسرو گلسرخی می گذشت و می رفت از حلبیآباد خیز برمی داشت به قلههای برفی کوههای سوئیس و مثل اسکی سر می خورد پائین و می آمد از قزلقلعه و قزلحصار می گذشت و مارپیچ می شد و به موازات اتوبانهائی که قیمت زمینها را بالا می برد می رفت تا شمال تهران و می رسید به هفدهم دیماه 2537 شاهنشاهی و با بدبختی حروف چاپی میشد مینشست توی روزنامه اطلاعات به اسم "احمد رشیدی مطلق"! اینجا بود که موجوداتی کوچکتر از نقطه با مغزهای تکیاختهای در امتداد آن قرار گرفتند و با گندهگوئی ادعا کردند که نقطهاند و نقطه عطفاند. در حالی که از نظر دستوری حرف اضافه بودند…….
ترانه آذری معروفی در شناختی احساسی و عاشقانه این فرضیه "مذهب نقش ترمزدستی را دارد"در فرهنگ دینی کنونی ما را کاملاً قبول ندارد و مسئولیت اصلی را به عهده خود عاشقان به بن بست رسیده مذهب می داند که انصافاً بدین وظیفه شان هم خوب عمل میکنند:
گدون دیون اوزی گلسین اوستمه هئچ دمیین دشمن مه دوست مه گلسین منه بو یارایی آچان یار، آچان یار، آچان یار دئیب دئیب ائل دن اله قاچان یار.
ترجمه:
بگوئید خود یار به بالینم بیاید به هیچ دوست و دشمن دیگر نگویید بیاید آن یاری که این زخم کاری را بر من وارد ساخته است آن یاری که داد سخن داده و دست به دست فرار کرده است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر