جمعه، مهر ۱۵، ۱۳۹۰

نظری به نام کهن برخی جزایر و بنادر ایرانی خلیج فارس

کیش :اصل این نام به لغت ایرانیان جنوبی به معنی مقنعه زن و میل زنی است، نام قدیمی آن را که یونانیان اُآراکتا آورده اند که به سادگی می توان به معنی "دارای رختها و کالاهای فراوان و رسا=محل حریر" گرفت.می دانیم شهری به نام حریریه در آن وجود داشته است. در این سمت نام بندر سیراف را که در نزدیکی این جزیره در سواحل خلیج فارس قرار داشته است باید لغتی فارسی شمرد به معنی دارای اسکله مرکب رف/پله های سنگی که لابد برای بار گیری کالا ها بوده است. چنانکه می دانیم نام برخی دیگر از جزایر خلیج فارس لااقّل از عهد تسلط مسلمین به عربی است که از آن جمله است نام قشم که به لغت عربی می توان آن را آبراهه گرفت. کیش همان آُآرکتا (دارای رختهای خوب) عهد باستان است که به معنی محل حریر است. نام لارک (لا- رقّ) به معنی سرزمین بدون برگ درخت است. در دوره اسکندر هنگام سخن از منطقهً بندرعباس (سورو) نامی از هرمیرزاد (میناب) به میان آمده ودر همین دوره هنوز هرموز کهنه (میناب) که در سفر نامه نئارخوس سردار اسکندر «هور موز» (ارمزس) آمده، بسیارآباد بوده است و این سردار در سفر دریایی خود وارد آن شده و خبر موفقیت خود را به اسکندر رسانده است. نئارخوس در آن حوالی همچنین از جزیره ای غیر مسکونی به نام بارکانا یا وارکانا (محل واقع در آب دریا) نام می برد که با جزیرهً هندرابی (ابرون=اندر آب) قابل تطبیق است. نئارخوس علاوه بر بندرهرمز در سواحل خلیج فارس همچنین از بنادری به نامهای دیلمون، تائوکه، گوگانه (به اشتباه با بندر لنگه مقابله گردیده) و آپستانه نام برده است که به ترتیب با بنادر کیش، طاهری (تاروای کتیبهً بیستون)، کنگان و بستانه مطابقت دارند. یونانیان باستان در دهانه رود میناب از جزیره هرمز و از بیابان (سیریک) به ترتیب تحت نام نئوپتانه (محل دژ اصلی) و بادیس (محل بادگیر) نام برده اند.

هیچ نظری موجود نیست: