ما اطلاعات خود را در داخل پرانتزها به متن نزهة القلوب حمدالله مستوفی می افزائیم: " و عبادان (آوان عهد عیلامیان، آبادان) که ورای آن عمارت نیست (معنی درتلفظ پهلوی آ- وان= نَه مکان) و در این معنی گفته اند مصراع "لیس قریه وراء عبادان". طول از جزایر خالدات قد ک و عرض از خط استوا کط ک و فضیلت عبادان حدیث بسیار وارد است او را از ثغور شمارند که سر حد مسلمانی است با کفار هند حقوق دیوانی بصره و ولایت چنانچه در این عهد پیش از این فترات بود. چهل و چهار تومان یک هزار دینار رایج بود. بندنیجین (محل ساخته شده از بند نی، قصبه جنه عراق در جنوب غربی دهلران) در دفاتر دیوانی آن را لحف می نویسند و در تلفظ بندیان (مندیان) می خوانند شهرکی کوچک است و به آب و هوا و محصولات مقابل بیات حقوق دیوانش هفت تومان و شش هزار دینار است. بیات (سروران سوار کار، آغاجری= لشکریان سرور، واقع در جنوب دهلران) قصبه است و بادرایا (به عربی یعنی محل با برکت یا اموال زیاد، بدره واقع در شمال غربی مهران در خاک عراق) و باکسیا (یعنی محل بالنده و با برکت، وخشیا= قصبه برزه=محل بلند واقع در غرب دهلران) دو قصبه دیگر است و با چند موضع از توابع بیات است و در محصول و آب و هوا مانند دیگر ولایات عراق عجم است و در بیات آب روان نیز تلخ است (رود زهره) و اما آب کاریزش که بر یک فرسنگی بیات است خوش طعم بود و حقوق دیوانی آن چهار تومان و شش هزار دینار رایج است و در بادرایا قسب بسیار است. سورق (سورگ) خبر یاقوت حموی در سمت خوزستان به لغت پهلوی به معنی شادی و نشاط معادل نام شادگان است. نام کهن دیگر آنجا یعنی دورق هم به پهلوی به معنی پیمانه شراب است. یعنی سه نام شادگان و سورق و دورق با همدیگر همخوانی دارند.
لابد مردمی را که قباد ساسانی بدین نواحی کوچانده بوده است همان بیاتهای قفقازی بوده اند که نامشان یعنی بیات (سروران سوارکار) بر روی نام ترکی آنجا باقی مانده است. شهرهای بادرایا-باکسیا و بند نیجین (جنه) از اعمال واسط به شمار رفته اند. شهر واسط به فاصله پنجاه فرسنگ هم از کوفه و هم از بصره قرار داشت. این شهر واسط ساخته حجاج بن یوسف بر دو سوی دجله در عهد امویان پایتخت عراق عجم به شمار می رفته است. به نظر می رسد این شهر واسط همان عماره کنونی (اماره = محل حکمران) در خاک عراق بوده باشد.
سوای بادرایا (قصبه عراقی بدره واقع در شمال غربی مهران) در نواحی شمالی و جنوبی عراق عجم، بین بصره و ناصریه شهرکی به نام بدره واقع است و در قسمت شرق خود استان ایلام نیز دهستانی به نام بدره وجود دارد. ولی بادرایا و باکسیا که همراه نام عبادان (آبادان) و بیات ذکر شده اند علی الاصول باید بدره و برزه مذکور واقع در استان ایلام و جوار غربی آن باشند.
بادرایا. [ دَ ] (اِخ ) قریه ای است از اعمال واسط. (سمعانی ). رجوع به بادرایایی شود. قریه ای است به نهروان و آن شهر کوچکی است نزدیک باکُسایا میان بندنیجین و نواحی واسط و محصولش خرمای قسب خشک است که در نهایت خوبی و خشکی است . گویند نخستین قریه ای که از آن برای آتش ابراهیم علیه السلام هیزم گرد آوردند این قریه بود. (معجم البلدان ). بادرایا و باکسایا، دو قصبه ٔ دیگر است و با چند موضع از توابع بیات است و در محصول و آب و هوا مانند دیگر ولایات عراق عرب است و در بیات آب روان نیز تلخ است اما آب کاریزش که بر یک فرسنگی بیات است ، خوش طعم بود و حقوق دیوانی آن چهار تومان و شش هزار دینار رایج است و در بادرایا قسب بسیار است . (نزهة القلوب چ 1331 هَ . ق . لیدن ص 39). از آنجاست کامل الفتح بن ثابت بن شاپور، ابوتمام الضریر. (مجمل التواریخ ص 208). رجوع به بادآورد و بادرایه شود.
باکسایا. [ ] (اِخ ) شهری است بین بندنیجن و بادرایای بغداد و از نواحی نهروان . (ازمعجم البلدان ) (مراصد الاطلاع). قصبه ایست بین بغداد و واسط. (از قاموس الاعلام ترکی ج 2 ص 205) و گویند قباد برای تعمیر آن شهر عده ای را بدانجا کوچانید. (از معجم البلدان). بادرایا و باکسایا دو قصبه است و با چندین موضع از توابع بیات است و در محصول و آب و هوا مانند دیگر ولایات عراق عرب است . (از نزهة القلوب ج 3 ص 39).
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر