Flag this messageRe: nazarTuesday, January 10, 2012 7:06 AM
From: This sender is DomainKeys verified"Abolghasem Esmailpour"
من اصولا با یکی پنداشتن شخصیت های اساطیری و تاریخی موافق نیستم
چون سر تا پا خطاست و ره به جایی نمی برد.
کلا چه اصراری دارید که کی اپیوه کدام پادشاه تاریخی است؟ اصلا اثبات این یکی پنداری چه سودی دارد؟ جز راه به بیراهه رفتن . بروید وقت و انرژی خود را صرف یک کار علمی بکنید مثلا تحلیل اسطوره شناختی از شاهنامه داشته باشید که جایش در پژوهشهای ایرانی خالیست هنوز ما یک کتاب آکادمیک و کامل پیرامون اساطیر ایزان نداریم. فراموش نکنید که شاهنامه اثری تاریخی نیست بلکه اثری حماسی و اساطیری است.
پیروز باشید
www.esmailpour.ir
--- On Mon, 1/9/12, Javad Moftrad
From: Javad Moftrad
Subject: nazar
To: esmailpour2@yahoo.com
Date: Monday, January 9, 2012, 11:22 AM
امیدوارم "گزارش زادگاه زرتشت و تاریخ اساطیری ایران" چاپ نگین را برای مطابقت نام پادشاهان مادی و کیانی بخوانید. در اینجا صرفاً برای مقدمه اسامی-القاب هر دو سلسله تاریخی و اساطیری را ذکر می نمایم:
پادشاهان ماد:
دایائوکو (715-765 ق.م)، اوپیته یا اوپیس (؟660-715ق.م) [دارای چهار اولاد ذکور]، خشثریته (647- ؟ 660 ق.م)، فرائورت (625-647 ق.م)، کی آخسارو (585-625ق.م) و آستیاگ (؟555- 585ق.م).
پادشاهان کیانی:
کی قباد، کی اپیوه[دارای چهار اولاد ذکور]، کیکاوس (یعنی پادشاه سرزمین چشمه ها= کاشان)، فرود-سیاوش، کیخسرو و آژدهاک (که نامش با اژی دهاک بابلی= یعنی خدا- پادشاه ماروش بابلی یعنی مردوک مشتبه شده و از رده پادشاهان کیانی خارج شده است).
ادامه سلسله کیانیان در شاهنامه و کتب پهلوی و اوستا در هیئت لهراسپ (ائوروت اسپ، یرواند قصیر السلطنه خبر موسی خورنی، سپیتمه جمشید داماد و ولیعهد آستیاگ) و پسرانش مگابرن ویشتاسپ (تیگران) و زریادر سپیتاک (زرتشت سپیتمان، گائوماته بردیه، سپنداته، اسفندیار) هستند که این دو فرد اخیر نوادگان دختری آستیاگ و پسر خواندگان یا برادر خواندگان کورش سوم (فریدون) بوده اند که آخری داماد کورش و شوهر آتوسا دختر کورش نیز بوده است.
۳ نظر:
درود بر شما جناب کهلان...
نظرات و آرای شما پیرامون تطبیق شاهنشاهان ماد و کیانیان شاهنامه فوق العاده هستند و حقیر رو که بشدت جذب و پیگیر پژوهش های شما نمودن، طی دو سال اخیر... قطعا روزی پی به ارزش و اهمیت تلاش بی وقفه شما خواهند برد، چه عوام و چه خواص... با سپاس فراوان
ممنون میلاد عزیز. 20 سال پیش انتظار داشتم "گزارش زادگاه زرتشت و تاریخ اساطیری ایران" شور و شوقی در میان ایرانیان پدید آورد. ولی آتشکده ها را خاموش یافتم. ولی میلاد شما جوانان امیدهای جدید پدید می آورد.
آقای مفرد من همیشه شمارو با اریک فون دانیکن مقایسه میکنم از لحاظ انقلابی بودن دیدگاه ها...
شما نوری بر تاریخ ایران تابانیده اید که شدت اون خیلی هارو کور کرده.قطعا سالیان آینده و دهه های آینده بسیار بیشتر از شما یاد خواهد شد... فراتر از زمان خود... ذهن ملت هنوز شاهنامه رو اسطوره تلقی میکنه تا همون شاهنشاهان ماد... ذهن من شب و روز درگیر نوشته های شماست.
ارسال یک نظر