چهارشنبه، فروردین ۳۰، ۱۳۹۱

کلاغ سبز (گوو قارقا)

در اراضی روستای چیکان دره نسبتاً جدیدی به نام تِش تِشی است که بسیار گود است و گودی آن لابد زمانی بدین شکل در آمده است که از حدود یک و نیم قرن پیش مردم روستای ورجوی آب رودخانه موردی چای را از مسیر آن به باغهای خود برده اند. در سوراخ دیواره این دره گود، پرندۀ سبز رنگی (بزرگتر از سبزقبا) لانه میکرد که زنان روستا پر آن را درمان گلودرد کودکان خود می دانستند. شاید در زبان فارسی بدان زاغ سبز گفته اند چون مردم آذربایجان خود زاغ را قره قارقا(کلاغ سیاه)می نامند به سبب اینکه لغت نامه دهخدا از این نام زاغ سبز اسم برده گرچه آن را کنایه از آسمان دانسته است: "سبز زاغ .[س َ] (اِ مرکب) کنایه از آسمان. || کنایه از دنیا. (برهان) (آنندراج)."

۷ نظر:

موسيقي و ادبيّات گفت...
این نظر توسط یک سرپرست وبلاگ حذف شد.
موسيقي و ادبيّات گفت...

با سلام
استاد فكر نمي‌كنين اصل واژه‌ي ورجوي «ورائوي» باشد؟ چه، آن به معني محل يا خانه‌يي كه در كنار شهر بنا شده باشد و يا اينكه محلي براي روشن كردن آتش «ور» بوده باشد؟
در ضمن جواب ايميلم هنوز مونده استاد.
با احترام
مراغه
31 فروردين 1391

ناشناس گفت...

با درود بر همشهری جوانمان
آره فکر می کنم وروی یا ورائوی درست باشد. تا آنجاییکه از مطالعات ایرانشناسی دریافته ام. در عهد مادها امتداد دریاچه اورمیه در دره مراغه به پای وروی می رسیده است. آنجایی که گفته میشود غارهنگ افراسیاب (معبد مهری ورائوی مادیای اسکیتی) جنب آبهای آن قرار داشته است. بنابراین ورائوی به معنی بر و جنب آب یا گسترده (=وئوروی اوستایی) برای ریشه مناسب می افتند.
منظورتان از جواب ایمیل را متوجه نشدم. آیا قبلاً سؤالی و درخواستی بوده است؟

ناشناس گفت...

سلام و خسته نباشید
استاد ظاهرا سکه هایی متعلق به دوره سامانیان در سوید پیدا شده است.خواستم نظر شما را در مورد این جریان و ارتباط سامانیان با کشور و سرزمین سوید بدانم.
ممنون

ناشناس گفت...

با درود.
ویکینگهای سوئدی در عهد سامانیان در خاک روسیه کولونی ها داشته و در آنجا فرمانروایی کرده اند و ارتباط زیادی با ملل مجاور روسیه یعنی ایرانیان و چینی ها داشته اند و این سکه ها و مجسمه ها و اشیاء عتیقه از آنجا به سوئد آورده شده اند. گفته میشود ویکینگهای سوئدی نام روسی خود یعنی روس (دوستان= سوئد)را به سرزمین روسیه داده اند. گرچه روسیه از قبل معنی محلی سرزمین بیشه ها و سرزمین اسب و ارابه را هم می داده است. در قرآن و حدیث از مردم روسیه تحت اصحاب ایکه(بیشه) یا ایله به معنی سرزمین بیشه ها به عنوان قوم پیامبر شعیب (دارای شعبه ها) یاد شده است که همان کولاکسائیس (پادشاه عشیره ها) در فرهنگ اسکیتان است.

ناشناس گفت...

ممنون.کامل و قانع کننده بود.استاد اگر امکان دارد مقاله ای نیز در مورد اسامی و الفاظ و تاریخی که در قرآن بکار رفته همراه با تطابق های باستانشناسی و تجربی ارایه دهید.
با تشکر

ناشناس گفت...

با درود اسامی اقوام و پیامبران مذکور در قرآن را ضمن 9جلد تاریخ اساطیری تطبیقی قرآن آورده ام. مثلاً قوم عاد (مردم انجمنی) منظور مغان و هود همان سپیتمه هوم است. ثمود (قوم معدوم) همان مغان پیرو گائوماتای مغ بوده اند که در واقعه ماگوفونی (مغ کشی) کشتار شده اند. صالح دارنده شتر مقدس، رهبر دینی ایشان همان زرتشت (دارنده شتر زرین) است. اگر سؤالی در این باب به نظرتان رسید فکر میکنم که بتوانم جوابگو باشم.