کَرتَن کَله آذری از ریشه پهلوی است چه کَرتان در کُردی از ریشه کَرِتَ اوستایی به معنی بریده و کَله به معنی پایۀ پل و دُم است. بنابراین در مجموع یعنی دارای دم قابل بریده شدن و کنده شدن. این معنی را قبلاَ در کَرپوک (کَر-پی-اوک= دارای پی قابل بریده شدن) و کرپسه / کَرپَسو (کَر- پس-و= دارای پس قابل بریده شدن) هم ملاحظه کرده بودم. چلپاسه علی القاعده صورتی از کرپسه / کَرپَسو است.
۴ نظر:
با درود
سپاس از زحمتتان،می خواستم درباره واژه کلپاسه بپرسم که شما زودتر مطلب گذاشتید.اگر لطف کنید درباره ریشه واژه (موسا کو تقی ) هم بنویسید شمار زیادی از خراسانیان را خرسند می کنید،گمان کنم این همان پرنده ایست که تهرانیها آنرا (یاکریم) میگویند،پیشتر شنیده بودم دوستی در بخارا نیز آنرا (موساچه) می خواند.
به نظر می رسد یاکریم عربی به معنی آشکارا مهربان و با گذشت مترادف میثاکو-تاکی (موسی کو تقی) آشکارا دوست و هم پیمان بوده باشد.
با درود
استاد اگر لطف کنید و ریشه واژه موثاکوتاکی را هم بنویسید سپاسگذار خواهم بود.
میثه= عهد و پیمان ریشه اوستایی و پهلوی دارد. آک علامت پسوند اسمی پهلوی،تاکی به معنی آشکارا در زبان کُردی باقیمانده است.
ارسال یک نظر