جمعه، بهمن ۰۳، ۱۳۹۳
ریشۀ فارسی کلمات تکیه گاه و تُشک
سمراد عباسی
بنگر شما تکیه و تکیه کردن عربیست ؟ من هر چه در فرهنگ عرب گشتم چیزی ندیدم.
Javad Mofrad
جای تحقیق دارد از قرار معلوم از فارسی به عربی رفته است. در بخشی از لغت نامه دهخدا هم چنین نظری آمده است: تکیه|| (اِ) بمعنی متکا نیزآمده و بمعنی چیزی که بر آن پشت گذارند... و در بهار عجم نوشته که تکیه بالش و چیزی که بر آن تکیه زنند. و این فارسی است و مأخوذ است از تکاه بر وزن کلاه ۞ که در عربی بدین معنی آمده. (غیاث اللغات) (آنندراج). در هند تکیه بالش را گویند و در فارسی بالش و نازبالش و بالین و نازبالین وپشتی. (آنندراج). چیزی که بر آن پشت گذارند و پشتی و لشن و صندلی و کرسی دسته دار... و ساده و بالش. (ناظم الاطباء):
مرد نه محتاج به یاری کس است
همت او تکیه ٔ پشتش بس است .
سمراد عباسی
گویا که در اسپانیایی به متکا و بالش میگن الموادا
Javad Mofrad
از قرار معلوم تکیه گاه در اصل توشکه/ توشکا از ریشه اوستایی توش به معنی آرمیدن بودن است، لابد کلمه فارسی توشک/تُشک نیز از همین ریشه است.
Javad Mofrad
ک گاه بدل به «ش » گردد:
کولا = شولا.
کالی پوش (گالی پوش ) = شالی پوش .
ک در تعریب نیز گاه بدل به «ش » شود:
پَرَک = افراشه. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا).
ش گاهی بدل به «ک » شود:
شالی = کالی (گالی ) (رجوع کنید به حرف ک).
شولا = کولا (بارانی):
در بیابان بدید قومی کُرد
کرده از موی ، هر یکی کولا.
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر