پنجشنبه، بهمن ۰۲، ۱۳۹۳
ریشۀ واژۀ خربزه
خشیار پازوکی
درود بر دوستان و سروران گرامی
(puz) در پایان واژه قرپوز ( هندوانه به ترکی) چه می تواند باشد؟
این میوه در پارسی میانه har.bičak است.
Mehdi Fatemi
ممکن است قرپوز یا قارپوز صورت دیگری از خربزه باشد که صورت پارسی میانه اش xarbizag است.
Ahmed Yaqoub Houti
بلوچی : کیتگ/کوتگ کتیخ kíttag kattíx kúttag
خشیار پازوکی
درود جناب فاطمی ، خودم هم چنین دیدگاهی دارم . در زبان اردو و کشور افغانستان هم تربزه به هندوانه روایی دارند .
Amin Keykha
سپاس خشایار جان
Javad Mofrad
ریشه هندواروپایی مشترک قارپوز را به معنی دارای بریدگی ها و خطوط متعدد آورده اند که این معنی هندوانه (میوه راه راه) هم میباشد(از مصدر هند فارسی به معنی راه در فرهنگ فارسی معین): کهَرَ-بوس/بوجَ در سانسکریت هم که همان خربزه است یعنی بریده شده به تقسیمها و سطوح. کوتگ بلوچی هم را در سانسکریت می توان دارای بریدگی ها گرفت. بر این پایه خر-بیچک فارسی میانه باید در اصل کَر-بیچک باشد یعنی تخمه و میوۀ بریده بریده و تربزه را می توان به معنی میوۀ آبدار گرفت.
نظر جدید:
ریشۀ گوون (خربزه به آذری) و قارپوز و خربوزه
घोणा f. ghoNA beak (منقار، پوزه)
جزء پوزه در قارپوز (پوزه بریده بریده و شیار دار) و خربزه (پوزه بزرگ یا بریده بریده بزرگ= خر-بیذَ ) هم دیده میشود.
بیچک پهلوی که در نام هر-بیچک (خربزه) به کار رفته در اوستایی به صورت بیذ به معنی بریده است.
اتیمولوژی خربزه و قارپوز (هندوانه)
نظر به اطلاق واژۀ تربزه (میوۀ آبدار) به هندوانه، خربوزگ (هربیزگ) فارسی میانه می تواند به معنی میوۀ بزرگ و لذیذ و قارپوز (هندوانه= میوۀ راه راه) می تواند به معنی میوۀ آبدار باشد:
हार adj. hAra delightful
गर m. gara fluid
प्सा f. psA food
भुज्यु adj. bhujyu food
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر