یکشنبه، دی ۱۵، ۱۳۹۸
اتیمولوژی واژهٔ بدونِ
واژهٔ بدونِ تلخیص واژهٔ مرکب فارسی و اوستایی بی-تو-ن (بدون این و آن) به نظر می رسد. ترکیب اوستایی تو-ن [این و آن بعلاوه علامت نسبت اون] نظیر واژۀ مشابه ایدون (ایتون، چنین) است که از ایت اوستایی یعنی این ساخته شده است. خود آلترناتیو بی-ایدون (بی چنین) برای واژهٔ بدونِ بسیار محتمل تر است.
دهخدا واژهٔ بدونِ را فارسی دانسته ولی وارد بحث وجه اشتقاق آن نشده است: بدون. [ ب ِ ن ِ ] (حرف اضافۀ مرکب) ۞ به غیر. به جز. (آنندراج) (ناظم الاطباء). بی. بلا. (یادداشت مؤلف): بتلاء؛ عمرۀ بدون حج. (منتهی الارب). اراضی بدون مالک؛ یعنی بی مالک. بدون او این کار میسر نیست؛ یعنی بی او. (از یادداشت مؤلف).
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
۳ نظر:
با درود
استاد اگر امکان دارد تفاوت ریشه ای این 9 واژه ی تقریبا هم ردیف را بیان بفرمایید.
با سپاس
افغان _زاری_زوزه_ژخ_شیون_گریه_لابه_مویه_ناله_ونگ
با سپاس، 10 واژه شد
فکر میکنم افغان و شیون و زوزه و ونگ برای گریه با صدای بلند به کار می روند بقیه لزوماً گریه با صدای بلند نیستند.
ارسال یک نظر