مجن (محل چاله و مغاک)، نکارمن (محل مراقبت)، ابرسج (سنگ بزرگ)، قهج (محل کوهی)، میقان (محل واقع در گودی یا ابری)،گرمن (محل کوهی)، خیج (محل گراز یا محل خوب)، مزج (محل بزرگ یا محل می)،جیلان (محل گیاه)، خرقان (محل گود یا محل مِی خواری یا محل بزرگ).
۱ نظر:
ناشناس
گفت...
مجن (محل رها شده و دوردست یا دارای مغاک و گودی)، نکارمن (محل مراقبت)، ابرسج (سنگ بزرگ)، قهج (کهس= قنات)، میقان (به اوستایی به صورت موغان یعنی محل نافرمان یا میغ کان یعنی محل ابری)،گرمن (گرم-مان، محل گرم)، خیج (محل گراز یا محل خوب)، مزج (محل بزرگ یا محل تهیه می)، جیلان (محل گیاه)، خرقان (محل گود یا محل تهیه مِی).
مجن می تواند به معنی مز-جن یعنی محل بزرگ هم بوده باشد. میقان را میشود به معنی محل مِی یا محل درخت تاک (مُو) و نیز به معنی محل عاری از درخت (=مغن اوستایی) یا محل بزرگ (مهی کان) گرفت. خرقان در نام دهخوارگان به معنی محل تهیه مِی و مِی خوارگاه می دهد. این نظریات صرفاً بر اساس ملاحظات لغوی است و با وارد شدن اطلاعاتی از شرایط اقلیمی و جغرافیایی آنها می توانند تغییر کنند.
۱ نظر:
مجن (محل رها شده و دوردست یا دارای مغاک و گودی)، نکارمن (محل مراقبت)، ابرسج (سنگ بزرگ)، قهج (کهس= قنات)، میقان (به اوستایی به صورت موغان یعنی محل نافرمان یا میغ کان یعنی محل ابری)،گرمن (گرم-مان، محل گرم)، خیج (محل گراز یا محل خوب)، مزج (محل بزرگ یا محل تهیه می)، جیلان (محل گیاه)، خرقان (محل گود یا محل تهیه مِی).
مجن می تواند به معنی مز-جن یعنی محل بزرگ هم بوده باشد. میقان را میشود به معنی محل مِی یا محل درخت تاک (مُو) و نیز به معنی محل عاری از درخت (=مغن اوستایی) یا محل بزرگ (مهی کان) گرفت. خرقان در نام دهخوارگان به معنی محل تهیه مِی و مِی خوارگاه می دهد. این نظریات صرفاً بر اساس ملاحظات لغوی است و با وارد شدن اطلاعاتی از شرایط اقلیمی و جغرافیایی آنها می توانند تغییر کنند.
ارسال یک نظر