سهشنبه، بهمن ۰۱، ۱۳۹۲
موضوع داماد کیاخسار بودن کوروش نیای کوروش
ویلهلم کونیگ باستانشناس آلمانی معتقد است که "کوروش سردار و داماد کیاخسار (هوخشتره)" در کوروشنامه گزنفون همانا کوروش نیای کوروش می باشد". پس این امر هم که کوروش هخامنشی فرزند دختری شاه ماد به شمار آمده می تواند از اینجا ناشی شده باشد، چه نابونید در کتیبه خود به نواده دختری آستیاگ بودن کوروش اشاره نکرده است.
کوروش نیای کوروش هخامنشی با سپهسالار توس از خاندان نوذری، سردار کیخسرو در شاهنامه مطابقت دارد چه در اوستا هوتس (آتوسا دختر کوروش) و ویشتاسپ (ویشتاسپ هخامنشی) هم از نوذریان (خاندان فرمانروایی جدید) به شمار رفته اند. هرودوت در مقابل خاندان فرمانروایی ماد را فرتریان (پیشترین ها) آورده است.
قبلاَ تحقیقی داشته ام مبنی بر اینکه از مقابله اساطیر توراتی کتاب روت تورات با روایات تاریخی عهد مادها و هخامنشیان دایی کیخسرو کیانی بودن توس و گستهم نوذری در شاهنامه نتیجه میگردد. چه هرتل و هرتسفلد معتقدند که نوذریان (فرمانروایان جدید) همان هخامنشیان هستند که با فرتریان (پیشترین ها) در خبر هرودوت یعنی مادها (به نظر من همان کیانیان) وصلت کرده بودند. لذا اگر کیاکسار (کیاخسار) خبر هرودوت و گزنفون را همان کیخسرو بدانیم، معلوم میشود که فرائورت هنگام اتحاد با پارسها دختر خود را به عقد چیش پیش دوم هخامنشی در آورده بوده و کوروش دوم (توس) و آریارمنه (گستهم) نتیجه این وصلت بوده اند. چنانکه اشاره شد گزنفون خود کوروش دوم (سپهسالار توس) را داماد کیاکسار آورده است ولی نظر به امر اتحاد مادها و پارسها در عهد فرائورت (فرود سیاوش) این موضوع که توس و گستهم خواهرزاده های کیاخسار (کیخسرو) بوده باشند، محتمل تر و منطقی تر به نظر می رسد. چه به نظر می رسد نواده دختری فرمانروای ماد بودن کوروش سوم (فریدون) از همین موضوع نواده دختری فرائورت (فرود سیاوش) بودن خود کوروش دوم (سپهسالار توس) بر خاسته است. چون کتیبۀ نابونید و شاهنامه فردوسی کوروش سوم/فریدون را نواده آستیاگ (آژدهاک) نمی دانند.
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
۳ نظر:
منطقی بنظر میاد! یادم میاد همیشه به خودم میگفتم این فرد نشیحت کندده کوروش دیگه کی بوده و چه عظمتی داشته که تازه کوروش رو پند میداده! غافل ازینکه پای کیخسروی بزرگ و مبارک بقول سهروردی، در میونه...
احتمالا در رابطه با وجه تاریخی کوروش سوم(فریدون) نباید از تاثیرگذاری کوروش کوچک برادر اردشیر هم غافل بود. درسته جناب مفرد!؟؟
میلاد عزیز فکر میکنم. دو کوروش سردار و کشورگشا در ایران معروف بوده اند و کوروش کوچک در یونان معروف بوده است. احتمالا لشکرکشی او با سپاه یونانی به داخل ایران برای مردم داخل کشور پسندیده نبوده است، گرچه اگر او پیروز جنگ بود ایرانیان با مدنیت یونانی آشنا می شد و تاریخ ایران به مسیری دیگر می رفت. من در اساطیر ایرانی اثری از کوروش کوچک ندیده ام. در حالی که از مردان آن عهد پیسوتن پسر ویشتاسپ و پدر آمورگ والی لیدیه در اساطیر ایرانی به نام پشوتن جزء جاودانی ها است.
بویژه که هدف شاه کشی و برادر کشی هم بوده باشه... با توجه به قداست مقام شاه... حق با شماست... سپاس
ارسال یک نظر