شنبه، بهمن ۰۵، ۱۳۹۲
آیا مازندران به معنی سرزمین جنگلی بزرگ نیست؟
قبلاَ نام مازندران را با مه زن داران (بزرگ دارندگان مقام زن)، مئذن اوستایی (به معنی محل دارندگان خوشی) و مزن داران (محل درنده بزرگ) از این میان نظر اول که آن را در سالهای دور مطرح کرده بودم بیشتر در فضای مجازی پخش شده است.
امروز به نتیجه دیگری رسیده ام آن اینکه سرزمین وَئوروبَرِشتی (سرزمین درون بیشه های گسترده) که در اوستا مکانش به همراه وَئورجَرِشتی (سرزمین درون چراگاههای گسترده) که در شمال ایران قرار گرفته است به ترتیب "مازندران و گیلان" و "خراسان و گرگان" هستند. بر این اساس به مطابقت وئووبَرِشتی (سرزمین درون بیشه های گسترده) با مازندران و گیلان می رسیم. از این میان نام گیلان را به سادگی می توان از گیا (گیاه) و لان یعنی محل گیاهان و نام مردم گیل را "منسوب به گیاه" گرفت. می دانیم منابع یونانی در این سمت در مجاورت آذربایجان از مردمی به نام داریان (مردم منطقه درختان) یاد کرده اند. در مورد مازندران هم همین معنی با تأکید بر بزرگی جنگلهای آن صادق است؛ چه نام مازندران را به سادگی می توان مرکب از مزن (بزرگ)- دار (درخت)- ران (لان، محل) یعنی "منطقه جنگلی بزرگ" گرفت که مترادف و معادل همان وئووبَرِشتی (سرزمین درون بیشه های گسترده) است. در نام محلی مازندران یعنی مازرون تنها دار (درخت) به تلخیص حذف شده است.
وئوروجَرِشتی (کشور شمال شرقی) و وئوروبَرِشتی (کشور شمال غربی) دو اقلیم از هفت اقلیم اوستایی هستند، پنج اقلیم دیگر عبارتند از اَرِزهی (سرزمین روشن و سفید) در شرق (خراسان)، سَوَهی (سرزمین سیاه) در غرب (سواد عراق)، فرَدَذَفشو (سرزمین چهارپاپرور) در جنوب شرقی (پاکستان/هندوستان)، ویدَذَفشو (سرزمینی که چهارپاپرور نیست) در جنوب غربی (عربستان) و سرانجام خونیرَث (سرزمین ارابه های درخشان) که خود داخل فلات ایران است.
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
۲ نظر:
درود...
جناب مفرد در رابطه با معنای واژه خونیرث کاملا اطمینان دارید؟
منو یاد اریک فون دانیکن و ارابه های خدایان و ارابه های پرنده و درخشان انداخت!
در مقاله خونیرث همان آریاورته است. آن را مطابق با نام سرزمین باستانی آریائیان در شمال دریای سیاه دانسته ام. گرچه کمی عجیب به نظر می آید.
ارسال یک نظر