سهشنبه، مهر ۲۲، ۱۳۹۳
توتمهای قبایل ماساگت (آلان)، قزاق، خزر، ووسون، یوئه چی، هون و ترک
در سفرنامه ابن فضلان از توتمهای ماهی، مار و درنا (کراکی) در میان مردمان سمت قزاقستان صحبت نموده است. یعنی جایی که قبلاَ جولانگاه ماساگتها، ووسونها/آسیانی ها و خزرها و آلانها بوده است. در قبرهای پازیریک نیز نقوش گوزن و پرنده افسانه ای (در حال نبرد با گوزن بالدار) و ماهی پیدا شده است. نام ماساگت را بر اساس نام بعدی ایشان آلان (یلن= گوزن) می توان برگرفته از مه سکا (گوزن بزرگ) گرفت. توتم یلن (آلان) یعنی گوزن بزرگ شمالی در نزد آلانها شناخته شده است. مسلم به نظر میرسد آن گروه پازیریک یا همان دسیم ساها (مردم سمت بالایی) که گوزن زرین را ستایش میکرده اند گروهی از آلانها بوده اند. منابع چینی نام دیگر آلانها را در رابطه با سرزمین شان خوارزم به صورت یِن تسایی آورده اند که می توان آن را در سانسکریت به معنی منسوبین به ارابۀ درخشان گرفت. ارابۀ درخشان معنی نام خونیرث اوستا هم هست.
نام قزاق هم به صورت غاز- آغ به همین معنی دارنده توتم غاز سفید گرفته اند یعنی آنانکه سرورشان غاز (غاز-آک) یا غاز سفید (غاز-آغ) است. مطابق ابن فضلان در آن سمت پرستش توتم دورنا (کراکی) رواج داشته است. نام خزر را نیز از ریشه واژه قاز میگیرند ولی آن را با غاز مقایسه نکرده اند، در صورتی که نام خزرها را هم به سادگی می توان به معنی دارنده توتم غاز گرفت. بر این پایه نام گروه آغ-خزر (آغ- قاز-اَر) خزرها را می توان پرستنده غاز سفید معنی کرد. اصطخری در مقابل آغ خزر ها از کارا خزر ها (پرستندگان غاز سیاه) نیز نام برده است. احتمال دارد پرنده افسانه ای به صورت نیمه عقاب و نیمه شیر مشکوفه از پازیریک می تواند مأخذ نام ووسون باشد که در هیئت وایو-سون به معنی سگبالدار آسمانی است که در چین به معنی کلاغ گرفته شده است. مطابق هندوان، سگبالدار شعار سکائیان مهاجرت کرده به سمت دره سند بوده است. لذا می توان گروه آسیانی ها (متعلق ها به پرنده آسمانی) را که دره سند رفته بودند، همان ووسونها تصور کرد.
نام یوئه چی را در سانسکریت می توان اسب پرور یا ارابه ران معنی کرد. مطابق منابع چینی شکست هونها در سال 121 پیش از میلاد در سرزمین یوئه چی های کوچک اتفاق افتاد، لذا می توان تصور کرد که در مهاجرت هونها به غرب یوئه چی های کوچک ایشان را همراهی کرده اند. می دانیم بعدا گروهی از هونها در شمال خزر هون سابیری (سُوار/سَوار، برخوردار از اسب) خوانده میشده اند، به نظر میرسد نام ترکی ایشان بیات (سرور اسب) بوده است که گروههایی از ایشان تحت این نام از قفقاز به ایران مهاجرت کردند.
اگر هون را نامی توتمی بپنداریم در این صورت آن را می توان به سانسکریتی دارنده اسب یا با توجه به واژۀ سَئنه در اوستایی و شیِنه shyena در سانسکریت به معنی عقاب و قرقی و شاهین هستند و از آنجاییکه واژۀ خیون (هیون، هون) را در این رابطه می صورتی از سَئون (منسوب به عقاب و قرقی) شمرد، لذا می توان نام قرقیز (از اعقاب اصلی هونها) به معنی قوم قرقی-باز-عقاب را گواه آن گرفت که عقاب و قرقی توتم هونها بوده است. گفتنی است باستانشناسان شکل عقاب کهن آلمانی را بر گرفته از سنت هونها می پندارند. در اوستا از قومی به نام سائینی در نزدیکی ایران صحبت شده و به فروهر مردان و زنان پاک آنجا درود فرستاده شده است که به نظر میرسد در این مورد منظور ارامنه (هایکها= عقابان) بوده باشند
.
سرانجام نام ترک را با توجه به نام مغولی توتمی کهن ایشان یعنی آشینا (گرگ سرور) و تور (رمنده) و توره (شغال، تور کوچک) در زبانهای ایرانی، می توان به معنی دارنده توتم گرگ گرفت.
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر