جمعه، مهر ۱۱، ۱۳۹۳
معنی نام روس و روسیه
معانی روسی نام روس:
ویکیپدیا معنی نام روس را مجهول اعلام کرده و برای آن آلترناتیوهای روس اسلاوی به معنی خرس و واژه روس اسکاندیناوی به معنی پاروزن را پیشنهاد می کند. ولی نگارنده با توجه به شواهد تاریخی و لغوی، کلمه روسی روشیا (بیشه) و واژۀ ژرمنی روس (اسب، اسب پرور) به ترتیب برای سرزمین و ملت روس برای آن مناسب می یابد:
اصحاب سبت و اصحاب ایکه/ایله (صاحبان "سرزمین بیشه= روشیا") قرآن در واقع اشاره به مردم روس و خرسان (روسان) سمت قطب شمال بوده است
اصحاب سبت قرآن که در سورۀ اعراف قرآن یاد شده و در تفاسیر با همان مردم اصحاب ایکه/ایله قرآن یکی گرفته شده است، مربوط به روسیه و نواحی سمت قطب شمال است. چه در نقشه های جغرافیایی و نجومی قدیم اروپا، سپتن تریونال رگیون و سپتن تریو به ترتیب در لاتین به معنی محل هفت ورزاو، نماد قطب شمال و هفت ستاره پرنور خرس بزرگ و خرس کوچک قطبی در نجوم هستند و در روایات اساطیری اسلامی این اخبار سرزمین سمت روسیه (روشیه، یعنی سرزمین بیشه ها) و هفت ستاره نماد قطب شمال را که از قدیم در هم آمیخته در نظر گفته میشده اند، تحت نام سرزمین اصحاب سبت در سمت ایله (سرزمین بیشه ها) آمده است و تصور شده است که این مردم این منطقه خرسان ماهیخوار قطبی به سبب ماهیگیری در روز شنبه (سبت) بر اثر غضب خداوندی به بوزینه یا خوک تبدیل شده اند. ولی در واقع سبت در اینجا صورتی از همان سپت لاتینی به معنی هفت بوده و از بوزینگان/خوکان ماهیگیر مذکور در اساس خرسان شمالی و قطبی و خود روسها (به لفظ اسلاوی یعنی خرسها) منظور بوده اند : لابد از سرزمین ایله (بیشه ها) همان روسیه (روشیه، به روسی یعنی سرزمین بیشه ها) و خود مردم روس (به زبانهای اسلاو به معانی خرس و بیشه) مراد بوده است که در اوستا تحت نام وئوروبرشتی یعنی سرزمین بیشه های گسترده ذکر شده است. یعنی اوستا، روسیه را به معنی سرزمین بیشه ها و قرآن در مجموع آن به معنی سرزمین بیشه ها و سرزمین خرسان ماهیگیر گرفته است.
معنی ژرمنی نام روس
گروهی نام روس rus را سوئدی دانسته اند که در رابطه با نام صرفاَ شباهت ظاهری دارد و اصیل نمی نماید: واژه روس (به فنلاندی روتسی) به قایقرانان سوئدی (وارنگها) اطلاق میشده است و در لغت به معنی به سرعت راندن قایق با پارو است. ایشان خود سرزمین روسیه را "گوردا-ریکه" یعنی سرزمین باغ و بیشه می نامیده اند. این خود به زبان روسی میشود روشیا= روسیه. اما نظر میرسد اصل نام مردم روس از واژه دیگر زبانهای ژرمن به شکل ros به معنی اسب بوده است: مردمی که در اروپای شرقی نامشان به صور اسکیتی تراسپی و اسپالی معنی اسب و اسب پرور را می داده است خود روسهای عهد باستان هستند که نامشان به صورت روس ros در زبانهای ژرمن به معنی اسب است و می دانیم نامهای سکایی کهن ایشان را هردوت به صورت تراسپی (اسب پرور) و پلینیوس و یوردانس به صورت اسپالی (برخوردار از اسب) آورده اند. یک اسطوره کهن روسی که واسیلی نیکیتین در کرد و کردستان آورده بسیار شبیه اسطورۀ کولاکسائیس اسکیتان سومین و کوچکترین پسر تارگیتای است می گوید که اسبان دریایی تزار با رام شدن سه اسب دریایی توسط سومین برادر و کوچکترین پسر تزار اهلی شدند، سه اسبی که در پیشانی آنها ستاره و ماه و خورشید نقش بسته بود. هردوت نام پادشاه اساطیری تراسپیان را هم به صورت آرپوکسائیس ثبت کرده است که آن هم به معنی پادشاه قوم اسب است. هرودوت در آن سمت از وجود گله اسبان وحشی سفید در کنار رود هیپانیس (رود اسبان، بوگ حالیه) خبر داده است که نامش یاد آور نام روسیه سفید است. قوم دیگر آرپوکسائیس (برادر میانی) ، کاتیاران (پیشگویان) یعنی مجارها (جادوگران) /اونگورها (پیشگویان) یاد شده اند. نام قوم مدین (دانا) و شعیب (فرمانروای قبایل) روایات قرآنی هم که در رابطه با نام اصحاب ایله/ایکه آمده اند به وضوح یاد آور نام قوم کاتیاریان و خود کولاکسائیس (پادشاه قبایل) یعنی فرمانروای اساطیری تمامی اسکیتان (از جمله ملل آرپوکسائیس یعنی تراسپیان و کاتیاریان) است. نام برادر بزرگتر کولاکسائیس، لیپوکسائیس (پادشاه سرزمین زیبا= به یونانی ایو-روپه) آمده و فرمانروای اوکاتیان (مردم سرزمین هموار= لهستانیها/پولن ها) به شمار رفته است.
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر