سهشنبه، مرداد ۱۲، ۱۳۹۵
رَدِ پای اُرُد و سورنا و کراسوس در اوستا و شاهنامه
چنانکه گفته میشود سورِنا در معنی پهلوان جنگی که سردار تاج بخش سمت سیستان بوده است وجه اشتراک نیرومندی با رستم سیستان (پهلوان سیستانی کشنده ستمگران) دارد. به نظر می رسد این نقش وی تحت تأثیر رستم/کِرِساسپ هفتخوان کاسپیانه (سگیستان) قرار گرفته و با آن ترکیب شده است: در اوستا یسنا، ها بند ۲۴ نام اُرُد (خوب رُسته) و سورنا/رستم (در معانی پهلوان رُسته و گیاه خوب) در رابطه با کراسوس (کرسانی= راهزن) بدین نحو مجمل وارد متون اوستای کهن شده است: "هوم (مِی خوب= ساکه سانسکریت)[بود] که کرسانی (راهزن) را از شهریاری برانداخت، کسی که از حرص سلطنت خود می نالید [و] می گفت از این پس آتربان (مؤبد آتش) در مملکت من از برای منتشر کردن آیین نگردد، آن که ترقی را در هم شکند، همه ترقی را بمیراند".
در اساس هوم (گیاه مِی خوب) یا همان ساکَ (سکا) در سانسکریت در این جا هم به جای سو-رِنا (گیاه و علف خوب) و هم اُرُد (هئو-رئودَ، خوب رُسته) بوده و کِرِسانی (راهزن) نیز به جای کراسوس فرمانروای رومی است. نام کِرِسانی یاد آور گرشیوز برادر افراسیاب در شاهنامه است که او نیز در سمت دریاچه ارومیه دستگیر و اعدام شده است. این موضوع نشانگر آن است از جانب دیگر در اینجا هوم با سپیتمه هوم و کرسانی (گرشیوز، کراسوس) با افراسیاب (مادیای اسکیتی) ربط داده شده است. لذا لقب هومِ سپیتمه گودرز در اساس متعلق به سورنا بوده است. در واقع عنوان کِرِساسپ اوستا که به قول مارکوارت به جای همان رستم شاهنامه است، در ترکیب کِرِسا-سپ به معنی سرکوب کننده و کشندۀ راهزن هم در مقام رستم هفتخوان مازندران و هم به جای رستم سیستان (سورنا) است که در اینجا تحت عناوین عام رستم (پهلوان) و کِرِساسپ با هم آمیخته و یکی شده اند.
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر