سهشنبه، شهریور ۰۲، ۱۳۹۵
خورَد گاو نادان ز پهلوی خویش
در سر معنی این مصرع فردوسی بدون مراجعه به لغات سانسکریت و پهلوی بحث کرده اند. در واقع پهلو در اینجا همان پهَله سانسکریت (پاداش و جزا) و پوهل پهلوی (پُهل) به معنی پاداش و جزا و پاداش اُخروی است. در مجموع یعنی مجازات شود گاو نادان به پاداش نادانی خویش. و این معنی با مفهوم مصرع قبلی همخوانی دارد: نباشی بس ایمن به بازوی خویش.
واژه پول را بر گرفته از اوبول یونانی می دانند ولی این معنی هندوایرانی مصداق دار و نزدیک به اصل پُهل (پاداش آخر کار)، آن نظر را به چالش می کشد.
در این اشعار پهلو به معنی پاداش (پُهل پهلوی) مناسب می افتد:
سعدی:
بمرد از تهیدستی آزاد مرد
ز پهلویِ مسکین شکم پر نکرد
ابن یمین:
میخورم خون جگر از بیدلی
وین جگرخواری ز پهلوی شماست
کلیم کاشانی:
باریک بینیات چو ز پهلوی عینک است
باید ز فکر دلبر لاغرمیان گذشت
واعظ قزوینی:
ز درویشان بیقدر است رفعت اهل دولت را
ز پهلوی پَری یابد هما اوج سعادت را
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر