یکشنبه، آذر ۰۳، ۱۳۹۸
اتیمولوژی واژۀ هوا
در کتاب پهلوی مینوخرد فصل 2 فقرۀ 115 از وای وَه (باد خوب) و وای وَتر (باد بَد) نام برده شده است. بر این اساس خود واژۀ هوا ترکیب هَئو (خوب) و وای (باد) است. نام اوستایی دیگر ایزد وایو (وای) یعنی اندروای را می توان به معنی ایزد ساکن هوا گرفت. میر جلال الدین کزازی هم در نامۀ باستان هوا را ریختی از وایو (وای) شمرده است. بر این مبنا واژۀ هوا بر گرفته از زبان عربی نیست. در قاموس قرآن واژۀ هوی موجود هست ولی در اساس به معنی فرود آمدن است:
هوى (قاموس قرآن تبیان)
هُوى (به ضم هاء و فتح آن) به معنى فرود آمدن است «هَوَى الشَّىْءُ هُوِيّاً وَ هَوِيّاً: سَقَطَ مِنْ عُلُوٍ اِلى اَسْفَلٍ» چنانكه در قاموس و اقرب الموارد و در مجمع ذيل «وَالنَّجْمِ اِذا هَوى» گفته است. به قول راغب: هُوى (به ضم اول) فرود آمدن به فتح اول بالا رفتن است قاموس و اقرب آن را در مرتبه دوم گفتهاند. در مصباح معناى اول را از ابوزيد نقل كرده است و گويد: هُوى به معنى بالا رفتن فقط به ضم اول آيد. ناگفته نماند: فعل هر دو از باب ضرب يضرب است [طه:81]. هر كه غضب من بر او واقع شود هلاك گشته. سقوط در آيه همان هلاك و بدبختى است. [نجم:53]. شهر زيررو شونده را هلاك كرد و ساقط نمود راغب گويد آن را به هوا بلند كرد و ساقط نمود. * [نجم:10]. هوى را در آيه پائين آمدن گفتهاند ولى به احتمال قوى مراد از آن بالا رفتن است كه ستارگان از حين طلوع تا وسط آسمان پيوسته در صعوداند و آن با آيات بعدى كه اشاره به معراج آن حضرت است بهتر مىسازد گرچه پائين آمدن نيز با نزول جبرئيل كه در آيات بعدى نقل شده مناسبت دارد رجوع شود به «نجم». * [انعام:71]. اِسْتِهْواء مثل اِهْواء به معنى ساقط كردن است و اعتبار طلب در آن صحيح است گوئى شياطين سقوط او را طلب كردهاند و آن در آيه به معنى لغزش دادن و ساقط كردن است. يعنى مانند كسى كه شياطين در زمين گمراهش كردهاند و سرگردان مانده است. *** هَوى: ميل نفس. [نجم:3-4]. از روى خواهش نفس سخن نمىگويد و آن فقط وحى است كه به او مىشود. در قاموس تصريح كرده كه در ميل مذموم و ممدوح هر دو به كار رود. اما در قرآن مجيد بيشتر در خواهشهاى مذموم به كار رفته و گاهى در غير آن، مثل [ابراهيم:37]. جمع آن اهواء است [انعام:150]. به نظر مىآيد: خواهش نفسانى را از آن هوى ناميدهاند كه انسان را به عذاب آخرت و مهلكه دنيا ساقط مىكند چنانكه راغب آن را از بعضى نقل كرده است. *** [ابراهيم:43]. هواء را در آيه و لغت به معنى خالى گفتهاند يعنى: پلكشان به هم مىخورد و قلبشان (از تعقل) خالى است. مثل [حج:2]. راغب گويد يعنى در خالى بودن مثل هوا است. شخص ترسو را هواء گويند زيرا قلبش از جرئت خالى است.
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
۴ نظر:
سلام.
البته من واژه واتَ را نیز دیده ام، و در زبان لکی به ریخت وا برجای مانده.
وات اوستایی (باد) و وَئتر روسی به معنی باد وزنده اند. وا-ئیتی، وا-تَرَ
در این زبان، به هوا و باد، وا می گویند.
اکنون که خوب فکر می کنم، می بینم تنها معنی باد را می دهد. هوا را همان hawa می گویند.
ارسال یک نظر