شنبه، آذر ۰۹، ۱۳۹۸
ریشۀ واژه های پرگار و پرگاله و فنجان و پینه و پیاله و پنبه و پیمانه و باتمان
وواژه های پرگار و پرگاله (وصله) بر گرفته از واژۀ مرکب اوستایی پئیری-گر (پیرامون کشنده) و پَرَکاله سنسکریت (بعداً افزوده شده) هستنند و فنجان از ریشۀ سنسکریتی پیندا (کروی) به نظر می رسد. پینۀ فارسی (پیوند جامه) از پی اوستایی به معنی پروردن و ستبر کردن به نظر می آید. پیاله (پالهٔ سنسکریت) که برخی آن را بر گرفته از phiale یونانی می دانند، در فارسی ميانه به صورت پیگال (پَیَ-گال، پت گال) به معنی منطقی وسیلهٔ نگهدارندهٔ مایع (جام) است. گَر (۶) در فرهنگ واژه های اوستا و گرَب (ریشهٔ واژهٔ معرّب قرابه) در فارسی باستان هاشم رضی و گَرِبا در فرهنگ واژه های اوستا به معنی استوار گرفتن و نگهداشتن آمده اند و می رسانند که منظور جامی بوده که در دست نگه می داشته اند. یادگار در واقع به معنی نگهداشتن یاد است. گَرَ/گَر (ریشۀ واژۀ معرب جَرّه) در زبانهای هندوایرانی به معنی مایع (۴) و جام نیز آمده است.
واژۀ پنبه با توجه به امکان تبدیل حرف ل به ن در فارسی می تواند به معنی نرم بوده باشد:
पेलव adj. pelava soft
फेनवत् ind. phenavat like foam
पिञ्ज m. pinja cotton
پیمانه (پت-ما-نه) که به معنی وسیلهٔ سنجیدن و اندازه گیری است، می تواند معنی ظرف خورش (پَیَ-مانه) را هم بدهد. باتمان مقیاس وزن ترکان نیز به همان صورت پات-مان (پَت - مان) در زبانهای ایرانی به معنی وسیلهٔ سنجیدن است. مولر اصل باتمان را از «پَتْمان فارسی میانه» می داند.
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر