معنی ابیات پهلوی کافی کرجی غلام کیخسرو می که نیکش اندیشه بکا
(غلام کیخسرو هستم که اندیشۀ نیک بکرد)
ازی میانه بورت سحرمش کاله ورا یا
اجینی میانه بورت بهی تعش کالا رموا
(از این میانه بخشید کالای لازم برای معیشت و رامش مردم)
کیهان اره میزره بو بکشت کیحی نرسی
(جهان گذراست، میگذرد، هستی کش است، به کسی نرسی)
بپای کیحی دَنَشو کهان اره بوللکا
(به پای کسی نشو در جهان که زندگی تند گذر است).
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر