آبزَن (آبذان، آبدان). [زَ] (اِ مرکب) حوض و خزانۀ حمام، مرادف آبشنگ (آب شَیَنگ، محل آب).
قیف: به نظر می رسد اصل این واژه یعنی گیف از کلمۀ اوستایی گَفَیه (یعنی دارای ژرفا و گودی) گرفته شده است. حرف «اَ» اوّل برای سادگی علی القاعده به اِ/ای تبدیل شده است.همچنین می توان گفت در آن حروف «ف» و «ی» پس و پیش گردیده اند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر