دوشنبه، شهریور ۱۲، ۱۴۰۳
معنی نامهای گروه فرمانروایان محلی ساسانی، نهکانبدان و اناهبذان
نام این دو گروه نظامی نهکانبدان و اناهبذان (ناهاپتان، ناخاپتان) را که طبری و ابوریحان بیرونی آورده اند می توان مشترکاً به معنی سروران شریف گرفت:
अनह adj. anaha well, noble
pat: master
یک مسألهٔ لغوی و تاریخی و ذکری از مرحوم استاد زریاب (از یادداشتهای سید احمد رضا قائم مقامی)
چیزی که این جا میپرسیم ممکن است جوابش بر اهل تاریخ روشن باشد. نویسندهٔ این سطور چون پاسخ را نمیداند این جا از اهل تاریخ استمداد میطلبد.
در تاریخ طبری دربارهٔ خاندانهای بزرگ ایران در دوران ساسانی، که بنا بر مدعای کتاب نسب به کسانی در عصر گشتاسپ کیانی میبرند، گفته شده است (مطابق نقل استاد زریاب در مقالهای که نامش خواهد آمد):
فکان ممّن رتّب بشتاسب من المراتب الشریفة و سمّاهم عظماء نهکانند و مسکنه دهستان من ارض جرجان و قارن الفهلویّ و مسکنه ماه نهاوند و سورین الفهلویّ و مسکنه سجستان و اسفندیار الفهلویّ و مسکنه الرّی.
مرحوم استاد زریاب مقالهای کوتاه با عنوان "نام یکی از هفت خاندان بزرگ دورهٔ پارثی و ساسانی" دارد که در بزمآورد او (صص ۵۵-۵۸) چاپ شده است. در آن مقاله بر نظر استاد کریستنسن اشکال کرده که یکی از هفت خاندان بزرگ دوران ساسانی را خاندان شاهی برشمرده و بر نظر استاد مارکوارت اشکال کرده که اناهبذ مذکور در آثار باقیهٔ ابوریحان را مصحّف اسپاهبذ تصوّر کرده و نهکانند (کاملاً بدون نقطه) مذکور در تاریخ طبری را مصحّف صفاهبذ. توضیح این گفته این است که ابوریحان در کتاب خود گفته است که لقب پادشاهان گرگان اناهبذ است و طبری نیز لقب امرای دَهستان را نهکانند (کاملاً بدون نقطه) ذکر کرده. از این جا استاد مارکوارت به این عقیده مایل شده که این دو عنوان یکی است و هر دو تصحیف دو لقب هممعنی است و مقصود از آن خاندان اسپهبدان است. مرحوم استاد زریاب ضعف این نظر را نشان داده است، ولی یکی بودن آن دو لفظ، یعنی اناهبذ و نهکانند (کاملاً بدون نقطه)، را پذیرفته.
مرحوم استاد زریاب همچنین گفته است که آن لقبی که ابوریحان گفته با لقب nahapet در نوشتههای ارمنی یکی است و هم با لقب nhwpty که در کتیبهٔ پایکولی نرسی (سطر ۴۵ پارسی) لقب امیر همان نواحی دهستان است. نیز متوجه شده به اینکه این هر دو با نهبد صول و نهابدهٔ صولیه در تاریخ طبرستان ابن اسفندیار هم یکی است.
کمی پیش از این، خانم استاد شومون نیز در یادنامهٔ استاد نیبرگ (اکتا ایرانیکا ۴، صص ۱۱۶-۱۱۷) از جهتی دیگر متعرّض مسأله شده و به یکسانی القابی که در کتاب ابوریحان و ابن اسفندیار و منابع ارمنی آمده اشاره کرده است.¹
در شهرستانهای ایرانشهر نیز عبارت مبهمی دربارهٔ کوهیاران، یعنی امیرانی که در نواحی کوهستانی امارت دارند، هست که خواندن عنوانها و القاب آنان دشوار است. آقای رهام اشه در خواندن و ترجمهٔ آن عبارت یک عنوان nahagānbad
را بازساخته و آن را با آن لقب مذکور در تاریخ طبری و کتیبهٔ پایکولی سنجیده است².
اما ظاهراً اشکالی در نظر استادان مارکوارت و زریاب و اشه هست و آن اینکه اناهبذ و نهبد و nahapet همه یکی هستند، ولی آن لفظ که طبری گفته از این سه لفظ دور است و نمیتوان با استاد زریاب موافقت کرد که آن لفظ که طبری نقل کرده "در حقیقت ... صورتِ قدیمترِ اناهبد و نهبد بوده است". چنین چیزی با توجه به اشتقاقی که ما از nahapet ارمنی میدانیم (رجوع شود به همان شرح استاد شروو و مراجعش) ممکن نیست. مقایسهای نیز که آقای اشه میان آن لفظ مبهم رسالهٔ شهرستانهای ایرانشهر و آن لفظ منقول از کتیبهٔ پایکولی کرده به همین اشکال آوایی دچار است و همین اشکال راه ما را بر شناخت لقب منقول در تاریخ طبری بسته است، مگر آنکه بگوییم آن لقب که طبری نقل کرده بکلی مصحّف است. این بود شرح استمداد ما.
——
۱. عنوان مقالهٔ خانم شومون چنین است:
"États vassaux dans l'empire des premiers Sassanides,” in Monumentum H. S. Nyberg I, Acta Iranica 4 (Téhéran - Liège, 1975), pp. 89-156.
از لطف آقای دکتر سلمان علییاری که در این بیکتابی نسخهای از مقالهٔ خانم شومون را برای نویسنده فرستادند بسیار ممنون است. این مقاله ظاهراً در مراجع خانم پورشریعتی در کتابی که دربارهٔ این خاندانها پرداخته نبوده است. به شرح آقای استاد شروو بر بند ۹۳ کتیبهٔ پایکولی نیز رجوع شود.
۲. این رسالهٔ آقای اشه به لطف دوستان تازه به دست نویسنده افتاده. آقای دریایی آن کلمه را āhagān خوانده و با خاندان آهیِ امروزی اهل رودهن سنجیده. ظاهراً نباید التفاتی کرد.
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر