اگر آن ترک شیرازی به دست آرد دل ما را به خال هندویش بخشم سمرقند و بخارا را
بده ساقی می باقی که در جنت نخواهی یافت کنار آب رکن آباد و گلگشت مصلا را
فغان کاین لولیان شوخ شیرین کار شهرآشوب چنان بردند صبر از دل که ترکان خوان یغما را
ز عشق ناتمام ما جمال یار مستغنی است به آب و رنگ و خال و خط چه حاجت روی زیبا را
من ازآن حسن روزافزون که یوسف داشت دانستم که عشق از پرده عصمت برون آرد زلیخا را
اگر دشنام فرمایی و گر نفرین دعا گویم جواب تلخ میزیبد لب لعل شکرخا ر
نصیحت گوش کن جانا که از جان دوستتر دارند جوانان سعادتمند پند پیر دانا را
حدیث از مطرب و می گو و راز دهر کمتر جو که کس نگشود و نگشاید به حکمت این معما را
غزل گفتی و در سفتی بیا و خوش بخوان حافظ که بر نظم تو افشاند فلک عقد ثریا را
شکل و معنی کلمه تِرک در بیت این غزل معروف حافظ "اگر آن ترك شيرازي بدست آرد دل ما را به خال هندويش بخشم سمرقند و بخارا را" با توجه به کسرهً قرینه اش هندویش باید تِرک باشد از ریشه تِر (تیر در زبان کُردی) که به معنی سیر و پُر است. این معنی نام دختر کورش یعنی آتوسا بوده است که در تورات به صورت بتشبع (سیر و اشباع و پُر) ظاهر شده است. بنابراین این کلمه به خطایی بارز و شایع تُرک خوانده است و اصل آن تِرک بوده است. به ظاهر با توجه به کسر "ه" در قرینه هندویش آن، ریشه آن از "تَر-ک" (جوان و تازه رسته" به فتح "ت" هم پذیرفتنی به نظر نمی رسد؛ ولی چون وجود این قرینه در دو مصرع کاملاً مشخص نیست؛ لذا این معنی هم درست به نظر می رسد از اینجاست که شرح هروی میگوید: "ترک در ادبیات فارسی سمبل زیبایی است و ترک شیرازی ، یعنی زیباروی شیرازی". ولی وی به ریشه های پهلوی تِر-ک و تَر-ک این نام واقف نیست و تلفظ اصلی آن را همانا نام قوم تُرک پنداشته است. در حالی که تلفظ این نام به صورت تُرک به شرطی پذیرفتنی است که آن را با منظور داشتن تبدیل حروف فارسی "اِ" و "اَ" به "اُ" در سر کلمات، بپذیریم. ولی کلمه تُرک به معنی اخص آن یعنی نام قوم از ریشه تور (دارنده توتم حیوان وحشی و رمنده= سَکا) به معنی پرستنده بُزکوهی و یا دارنده توتم گرگ است. .
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر