حمدالله مستوفی در نزهت القلوب در صفحه 81 و 82 در باب شهر خلخال می آورد: "خلخال شهر وسط بوده است و اکنون (در عهد مغول) دیه است. کمابیش صد موضع به چهار ناحیه و خامده بیل (خوانیده میل؛ اندبیل حالیه)، سجسرود (سنجسر-رود، سنجبد، گیوی)، انجیلاباد (زرنجلاباد، زرج آباد حالیه) از توابع اوست و میسیجین (هیشجین). در سابق شهر فیروز آباد نام که بر سر گریوهً بردلیز بوده و حاکم نشین آن دیار بوده است و حکامش را آغاجریان می گفته اند. بعد از خرابی فیروز آباد، خلخال حاکم نشین شد. اکنون آن نیز خراب است." مستوفی در ذکر مسافت طرق باز از این ناحیه یاد میکند (ص.180): " به راه اردبیل به دیه توت سواری هفت فرسنگ. از او تا شهر کاغذکنان هفت فرسنگ. از او تا دیه سنجیده و خلخال شش فرسنگ. گریوهً برولژ (بردلیز، بروله) که بر آب سفید رود است و بر این راه است."
در این منطقه روستایی به نام فیروز آباد بر سر تقاطع دو راه و دو رودخانهً آرپاچای (علی القاعده همان هرو رود) و سنگورچای قرار دارد. نام شهرک در واقع بی- روذ-آو بوده است یعنی محل تقاطع دو رودخانه که به صورت فیروز آباد و بی روذه (علی القاعده بیروله، بروله) تلفظ شده است.
در مورد شهر گیوی (کیوی) گفته شده است که "یکی از ویژگی های بارز شهر کیوی که پلکانی بودن آن است، و آن به این دلیل می باشد که این شهر در یک دره با شیب زیاد واقع شده است." (از وبلاگ معرفی شهرهای آذربایجان) بر این پایه نام شهر کیوی به معنی شهر واقع در خمیدگی و سراشیبی و گریوه (از ریشه اوستایی "کوئی- وی" (دارای خمیدگی) یا نتیجه تلخیص کلمه فارسی گریوه ایه (شهر واقع در دامنه) است. به نظر میرسد نامهای سنجسر- رود و سنجبد (سنگ- پت= سنگ سرور) از آن جایی عاید شده که در کنار خود این شهر در بالای کوه، سنگ معبد دیرینی است که سنج-رئو-پیر یعنی سنگ پیر با شکوه و جلال گفته میشود و حال دیگر تفریحگاه مردم خصوصاً در ایام سیزده بدر می باشد.
در وبلاگ آنایوردوم خلخال مطلب جالبی در باره خلخال باستانی بین ارمنستان و اران ذکر شده است که کمک شایانی برای تعیین معنی لفظی خلخال می نماید: "برخی از نويسندگان نام خلخال را با نام شهر قديم خلخال واقع در ناحيه اوتی در ماورای قفقاز كه در منابع ارمنی ميان قرن دوم و پنجم ميلادی به عنوان اقامتگاه زمستانی شاهان ارمنستان و سپس آلبانی ( آران ) آمده است مرتبط می دانند، ناحيه اوتی بر ساحل راست رود كورا در حدود گنجه و شمكور كنونی واقع بوده است." از اینجا می توان نتیجه گرفت که نام شهرخلخال در اساس کهن ایرانی خود خارخار (خارهار) بوده است یعنی دژ نگهبانی سترگ.در فرهنگ برهان قاطع نام شهر خلخال با صفت زر (پیر؛ دیرین و باستانی) همراه است: "زیر کار آن حلقه بر کرد سر که خوانندش امروز خلخال زر (وبلاگ ماجلان)".
می دانیم در عهد باستان شهری دیگری به نام خارخار در محل شهر دیوان دره کنونی قرار داشته است و آشوریان از آن به عنوان پایگاهی برای غارت نواحی ماد تصرف و مستحکم نموده بوده اند. نام دیوان دره را اگر مرکب از دیو-ان (حالت جمع مظهر سترگی) و دار-ه (منسوب به دار=خانه) بگیریم به مترادف همان نام خارخار باستانی آنجا میرسیم. در تاریخ ماد تصویری از این دژ که در کتیبه های آشوری نقر شده، و در ویرانه های دور- شاروکون باستانی محفوظ مانده، در صفحه 178به تصویر کشیده شده است. در وبلاگ همه امپراتوریها تصویر کاملتری از همان تصویر دژ با صحنه تصرف آن آورده شده است که آن هم در کنار رودخانه ای نشان داده شده است. این وبلاگ نویسان خاخار را با خلخال یکی دانسته اند در حالی که این خارخار مصور کتیبه آشوری همان دیوانه دره حالیه است، نه خلخال کنونی که همانند خلخال اران صرفاً همنام وی بوده است.
تصویر شهر باستانی خارخار (دیواندره کردستان) که نزد برخی از محققین به سهو با خلخال استان اردبیل مطابقت داده شده است.
www.allempires.net/route-of-sharrukin_topic21620_post402771.html
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر