دوشنبه، مهر ۱۴، ۱۳۹۳
معانی محتمل نام سکا
اگر کلمه سکا را با ساکه/شاکه در سانسکریت به معنی گیاه و علف یکی بگیریم، در این صورت نام سکا بر گرفته از نام سکائیان برگ هئومه یا همان دروپیکیان پارسی (دربیکان، دری ها) است که می توان نام شان را به معنی دارندگان آب و شیره گیاه (بوته و گیاه دارویی) گرفت: مرکب از واژه های اوستایی و سانسکریتی دائورو/دارو (درخت، بوته، گیاه) و پَیه (آب، شیره) بعلاوه پسوند اسمی "ک" (آَک). در این رابطه گفتنی است گزنفون در کوروشنامه خود نام ساقی آستیاگ را ساکاس آورده است که می تواند اشاره به معنی "تهیه کننده شراب گیاه مقدس هوم" آن بوده باشد. لابد شاک پهلوی در این رابطه به معنی شاخه، اشاره به گیاه هوم شراب مقدس بوده است ولی شاک پهلوی همچنین در معنی شاخ می توانست در این باب اشاره به شاخ و پیالۀ شاخی (شغا) از شاخ گاو شاخدار بوده باشد که در آیین های کهن برای شراب و شادی استعمال داشته است. بر این اساس ساکها/شاک در سانسکریت به معنی شاخه و ساقه است و ریشه هند و ایرانی این واژه های هندوایرانی. لذا مسلم به نظر میرسد از سکول (از ریشه سکوزه فارسی) و اسکیث (در زبان یونانی) - که نامهای سکاییان پادشاهی و به معنی جام بوده اند- همان جام شاخی منظور شده است. در سانسکریت شاکا/ساکا همچنین نام حیوانی گریزان و علف خواری ذکر شده است ولی نوع آن مشخص نگردیده است. دوست گرامی حسن در این باب در وبلاگ فرهنگ و اندیشه گزارش دادند: "در زبان محلی مردم استان بوشهر به بز کوهی یا قوچ، اشکا می گویند و جالبتر به بز کوهی نر کراشکا می گویند که شبیه به نام کورش می باشد". کوروشک یا کوریشَک در گزیده های زادسپرم آن حیوان وحشی است که زرتشت کودک را شیر می دهد و چون مادر زرتشت می آید او از آنجا فراری میگردد. بر روی بازوان جسد رئیس قبیله پازیریک تصاویر بزکوهی و گوزن نقش بسته است. بر این پایه نام ایشکوزا (اشکا/اوز) به معنی پرستنده بزکوهی است. چنانکه محمد جواد مشکور بدان توجه نموده نام برخی پادشاهان آخری کوشانی به ایشکا (بزکوهی) ختم میشود، شاید اشاره تروگ پمپی به اینکه چگونه آسیانها (پرستندگان موجود تند و تیز) نزد تخارها پادشاه شدند، اشاره به نام و عنوان همین خاندان باشد.
در تأیید مفهوم اخیر این جانب قبلاَ به پیروی از علی مظاهری و با توجه به کلمۀ شوکا (بزکوهی) در فارسی، تور (نوعی بزکوهی در قفقاز)، کُرد (موجود کوهستان بلند، دارنده توتم بزکوهی) و شاک در زبان کُردی (قوچ دو ساله)، واژه سکا را غالباَ به معنی بزکوهی گرفته ام. در این رابطه وجود کلمه اسکول کُردی و بلوچی به معنی آهو را می توان دال بر آن گرفت که واژه اِشکوز (اسکیث) هم که از جمله در نام ماساگت (مه- اسکیث) – که در رابطه با نام آلان با یلن= گوزن بزرگ، مطابقت می نماید- به معنی دام وحشی (از جمله گوزن و بزکوهی) بوده است. ریشه نام ساسان را که آن را در رابطه با نام سکائیان دربیکی (دروپیکی) و ساکوراکه (سکاهای منسوب به قوچ جنگی) دیده ام در سانسکریت به صورت سَسَ به معنی گیاه، خشخاش و نیز به معنی فرمانروا و به صورت شَش (سَس) به معنی بزکوهی (قوچ وحشی)، آهو و خرگوش است.
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
۴ نظر:
آرامگاهی در استان بوشهر در منطقه دشتستان واقع است که بسیار شبیه به آرامگاه کوروش دوم ( طوس ) است و درکنار آن قبرستانی هم است که مردم عقیده دارند در گذشته جنگ بزرگی اینجا روی داده است ممکن نیست که این آرماگاه نوذر باشد از شما خواهشمندم تحقیقی در این مورد انجام دهید.
در زبان محلی مردم استان بوشهر به بز کوهی یا قوچ، اشکا می گویند و جالبتر به بز کوهی نر کراشکا می گویند که شبیه به نام کورش می باشد
ممنون از مطالب جالبتان. آن مقبره دوم را منتسب به گستهم (آریارمن) برادر توس (کوروش دوم) تصور میکنم.
کوروشک یا کوریشک در گزیده های زادسپرم آن حیوان وحشی است که زرتشت کودک را شیر می دهد و چون مادر زرتشت می آید او از آنجا فراری میگردد. بر روی بازوان رئیس قبیله پازیریک تصویر بزکوهی و گوزن نقش بسته است.
ارسال یک نظر