به نظر می رسد واژۀ هَلیم که نام یکی از غذاهای سنتی منطقهٔ خاورمیانه است که با گوشت و گندم یا بلغور یا جو پخته میشود، از واژۀ اوستایی هَرِثرِم (خوراک، خوراکی) از ریشۀ هَر (پروراندن، خوراک دادن) به یادگار مانده است. چون واژۀ هَرِثرِم اوستایی می توانست در پهلوی به هَلِهلِم تبدیل و به هَلیم ساده گردد.
در مجموع نظر به کلمات همریشهٔ اوستایی هَرِث (پروراندن و خوراک دادن) و هَرِثرِم (هَلِهلِم) هر دو واژهٔ هریسه و هلیم خاستگاه ایرانی دارند.
۳ نظر:
می توان نینگیشزیدا و اینشوشیناک را با هادس Hades یونانی ها و پلوتون رومی ها سنجید. در یونان باستان، هادس را خدای جهان مردگان/زیرین می دانستن، همواره در کنار وی، سگ دوزخی 3 سری به نام سربروس (= Cerberus ) هست. در زبان اسپانیایی، واژه Cerebro به چمانی "مغز" می باشد. به لاتینی (Cerebrum(s به همان معنی آمده. در نزد رومیان، پلوتون(= Plouton ) "فرمانروای جهان زیرین" شناخته شده. آمیختگی و همانندی با Ploutos دارد، همان ایزدی که در نزد یونانیان به "خدای ثروت" شناخته می شود، میتوان گفت پلوتون نیز معنی خدای ثروت/ثروتمند می دهد. نکته ی جالبی هم که هست، این است که برای اژدهاک معنی "ثروتمند" نیاز آمده.
نینگیشزیدا که "فرمانروای درخت نیک" باشد، آشکارا با اره شدن جمشید به دست ضحاک، پیوند دارد. یک سری از چامه سرایان، درخت را با جمشید سنجیده و او را درخت دانسته اند. یاد بیتی از نظامی افتادم که فرمود: مزن اره بر سالخورده درخت / که ضحاک ازین گشت بیتاج و تخت
در اینجا روشن است که درخت را جمشید سنجیده. روشن می شود که پیوندی میان جمشید و ضحاک با نینگیشزیدا هست.
2 نکته ی جالبی که هست، این است که 1. شما برای اژدهاک معنی "ثروتمند" نیز آوردید. 2. در زمان باستان، مار را موجودی برای باروری زمین می دانستند. اگر به نگاره های مهری/میترایی دقت کرده باشید، در هنگام کشتن گاو، یک مار، مهر/میترا را همراه است و پس از کشتن گاو، مار با چشیدن خونش، زمین بارور می شود.
گویا در بابل باستان، مار که نماد باروری است را با آلت تناسلی مثال زدن؛ چرا که آلتِ دیوی مانند pazuzu را به شکل ما در آوردن.
در اساطیر آزتکی، ضحاک وجود دارد، به نام کواتلیکوئه، در تندیس های به جای مانده از او، در حال فرو خوردن انسان هاست. او نیز مانند ضحاک 2 مار بر شانه هایش رسته است. دسته ضحاکیان در اساطیر، جنبه ی جهان شمولی دارند.
ارسال یک نظر