ابوریحان بیرونی در فصل بیست و نهم تاریخ الهند خود میگوید که منجمان و جغرافی دانان هندو؛ اقلیم به نام یمه کتی (سرزمین یمه، ایزد مرگ و میر و جهان زیرین) را در شرق جهان قرار میدهند. کتاب پهلوی شهرستانهای ایران نیز این اقلیم را تحت نام آموی (یعنی سرزمین واقع در سرچشمه های رود تند جاری شونده=آمودریا/جیحون) خوب می شناسد و میگوید که "آن سرزمین را زندگ پرمرگ (ایزد مرگ و میر جهان زیرین یعنی یمه) آفرید". می دانیم که اکنون نیز آن نواحی به نامهای پامیر (پایگاه مرگ؛ پروپامیزعهد باستان به معنی جایگاه بسیار مرگبار) و شغنان (آنهایی که در مساکن زیر زمینی زندگی میکنند) خوانده میشوند. ظاهراً کل ناحیه کوهستانی همیالیا-پامیر مکان ایزد جهان پس از مرگ یعنی یمه (جم) به شمار میرفته است چون در باورهای دینی کهن هند کوهستان هیمیالیا در سرچشمه رود گنگ، کوهستان مرو (ارواح مردگان) خوانده به عقیده هندوان اقلیم لنکه (سری لانکا= سرزمین باشکوه و زیبا) در جنوب و اقلیم رومکه (متصرفات امپراطوری روم) در غرب است. جالب این که اقلیمی که در سمت شمال هند و غرب یمه کتی (پامیر) است که به نام سیدذه پورای یعنی شهر رهبر آرمانی و پیروزمند (یعنی مکان گوتمه بودا) خوانده شده است مطابق با بلخ شایگان یعنی شهرهای باستانی دوگلوی بلخ مزارشریف و بلخ است. می دانیم که گائوماته بردیه داماد و پسر خوانده کورش سوم از جانب کورش و پسر سنگین وزنش وه یزداته بردیه از همین مراکز بلخ بر شمال غربی سرزمین هند و نیمه شرقی فلات ایران به مدت نزدیک سه دهه حکومت عادلانه خود را گسترده بوده است. بازوی نظامی وی دربیکان سمت شمال بلخ یعنی سکائیان برگ هئومه (دروپیکیان، دربیکان، دریها) بوده اند. یعنی گائوماته (دانای سرودهای دینی) یا همان سپیتاک زرتشت پسر سپیتمه و گوتمه بودا (حافظ خردمند سرودهای دینی) فرد واحدی بوده اند. از اینجاست که منابع چینی زمان و مکان گوتمه بودا ملقب شکیامونی(یعنی مربوط به قبیله سکاها) را همان قرن ششم پیش از میلاد و نواحی شمال غربی می دانند. نگارنده در اثبات این همانی اینان به کرّات سخن گفته ام که در اینجا به تکرار نیاید.
امّا مطلب جامع تر و منحصر به فرد در باب اقالیم جهان از نظر هندوان را حمدالله مستوفی در کتاب نزهته القلوب خود بیان کرده است که ظاهراً ایرانشناسان و همچنین علمای هند از وجود آن غافل مانده اند: به گفته وی حکمای هند ربع مسکون را به سه در سه نهاده اند. بخش جنوبی را دکشن (دکن= جنوب وی به سهو آن را سرزمین تازیان یعنی عربستان تصور کرده است). بخش شمالی را اوتر (دیار زنان؛ سرزمین آمازونها، سئوروماتها) خوانند و آن سرزمین ترکان است. بخش شرقی را بورب (سرزمین گاوان و چهارپایان بزرگ) خوانند. می دانیم که یونانیانیان در شرح لشکرکشی اسکندر به نواحی شرقی دره سند در سرزمین مردمی به نام آس ساکنیان (مردم دارای بوستانهای باشکوه= راولپندیان) و آسپیان (پُر اسبان) در سمت کنار خوئس (کونار) از گاوان درشت آنجا سخن به میان آورده اند. می دانیم که اوستا نیز آن نواحی سمت هندوستان را اقلیم چهارپاپرور خوانده است. در آن سمت نام شهر پیشاور را می توان در ترکیب کلمات پشو و ور به معنی سرزمین پر چهار پا گرفت. بعد به سوی جنوب شرق در سر راه اسکندر شهر بزیرا قرار داشته که با شهر هازرو حالیه مطابقت می نماید. حمدالله مستوفی در اینجا نیز دچار سهو شده و این اقلیم بورب (سرزمین چارپاپرور، پیشاور) را با چین و ماچین برابر نهاده است. در حالی که بعد به درستی میگوید بخش زاویه ما بین شرق و شمال را ایشن (کشور ثروتمند= همان اقلیم سوهی اوستا) خوانند که قوم ختای و ختن (چین و ماچین) را است. بخش غربی را بسجم (سرزمین ایزد شراب خوب=ماد و پارس) است . ولی وی به سهو آن را دیار مصر و بربر انگاشته است.بخش ما بین شرق و جنوب را آگنی (منسوب به ایزد آتش) گویند. مسلم به نظر میرسد نام بنگلادش به معنی کشور بنگ گرفته شده؛ بنگی که اختصاص به ایزد تدخین و سرمستی آگنی داشته است. بخش زاویه ما بین شمال و غرب (در اساس غرب) را بایب (مکان خدا= بابل) گویند ولی مستوفی به سهو آنجا را روم و فرنگ انگاشته است. و بخش زاویه ما بین غرب و جنوب را نیرت (سرزمین کم ثروت و فقیر) که همان عربستان (ویدذفشوی اوستا یعنی سرزمین نامناسب برای چهارپایان) است. اما مستوفی کمی دورتر رفته و منظور از آن را سرزمینهای مردم قبط و بربر و افریقا و اندلس گمان کرده است. در پایان حمدالله مستوفی تصور میکند که نام مدویش یعنی سرزمین میانی و مرکزی همان ماد ایران است. در حالی که از قرار معلوم هندوان نیز نظیر چینیان و ایرانیان سرزمین خود را مرکز کره زمین به شمار می آوردند. درباب هفت اقلیم و هفت دریای نوشابه ای هندوان گفتنی است که در اساس آن صرفاً نام ایزد جهان زیرین و سرما یعنی جم (یمه) در رابطه با کوهستان همیالیا-پامیر (کوه مرو) نهفته بوده وچون نام جمبو (یعنی جهان جم) به معنی دیگر آن یعنی سیب گرفته شده و شش کشور خیالی پیرامون آن هم گلها و گیاهان را برخود گرفته اند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر