دوستمان رضا مرادی غیاث آبادی این معبد هخامنشی را با توجه به نوشتار مورخین و جغرافی نویسان قدیم عهد اعراب رصد خانه و باستانشناسان کاوشگر آنجا آن را صرفاً معبد دانسته اند. برداشت غیاث آبادی در باب نام این معبد که درست به نظر میرسد، از این قرار است: "از آنجا كه ابوريحان بيروني در «تحديد نهاياتالاماكن» قديميترين رصد را از آن صاحبان «زيج سندهند» ميداند و نيز بسياري از جغرافينويسان قديم ايران از جمله ابن خردادبه در«مسالك و ممالك» از رود هيرمند به نام رود «هندمند» نام ميبرند، بعيد نميدانم كه «سندهند» و «هندمند» که در تاریخ نجوم اهمیت فراوانی دارد، بر يك جايگاه اطلاق شده باشد و منظور ابوريحان از زيج سندهند، زيج اخترشناسان سیستان یا نيمروز بوده باشد.
در اين باره چند دليل ديگر مي توان پيدا كرد: ابوالفدا در «تقويمالبلدان» از شمال سيستان به نام زمين هند نام ميبرد. ابوريحان در آثارالباقيه ثغور خراسان را به هند متصل ميداند و نيز به صراحت مينويسد: “آفتاب در اول ادوار سندوهند در ميان دو نهايت عمارت زمين بوده است.” (آثارالباقيه، ص.71) كه نشاندهنده يكي بودنِ سندهند و نيمروز است. همچنين ابنحوقل در «صورهالارض» از هند به عنوان بخشي از سيستان نام ميبرد و نيز سيستان را از شمال محدود به هند مي داند."
در تأیید درستی نظر غیاث آبادی در باب نام سندهند این معبد گفتنی است که نگارنده با مراجعه به لغتهای سانسکریت یادداشتی خود به سادگی کلمات سانسکریتی "سندهیا-اند" و "نابها-روج" (ریشهً نام نیمروز، طبق قاعدهً تبدیل حروف "ب" و "م") هر دو را به معنی معبد و نمازخانه مرکزی در می یابد. لذا اگر هم آنجا مرکز نجومی به حساب می آمده است، این نجوم در خدمت تعیین دقیق اوقات معین نمازهای آنجا بوده است. انتساب این مکان به زرتشت سپیتمان (به نظر هرتسفلد همان سپیتاک پسر سپیتمه و پسرخواندهً کورش، که به نظر نگارنده این خود همچنین همان گائوماته مغ داماد کورش و حاکم بلخ است) اساس درستی ندارد؛ چه مطابق شواهد تاریخی گائوماته مخالف وجود معابد بوده و آنها را مکانهای عوامفریبی در می یافته و بنا به کتیبه داریوش در بیستون وی امر به تخریب آنها داده بوده است. قاضی صاعد اندلسی گوید: در علم نجوم هندیان را سه مذهب است :"یکی سند هند، دومی ارجیهر و سومی ارکند". چنانکه گفتیم سندهند به معنی معبد و نمازخانه مرکزی است. ارجیهر به معنی محل رفتن و غروب خورشید (غربی) و ارکند به معنی محل بر آمدن خورشید (شرقی) است.
در سایت اسلامی بنات در باب نماز نزد هندوان توضیحاتی آمده است که با اضافاتی بر توضیح منو اسمریتی از این قرار است:
از شرايط آن، حمام كردن و پوشيدن لباسهاى تميز به رنگهاى سفيد يا زرد است. البته دستها ودهان نيز بايدبا آب خوشبو شسته شوند. مرد، نماز را به يك شكل و زن به شكل ديگر انجاممىدهد. مرد چهار زانو و زن دو زانو مىنشيند.
اما كيفيت اداى نماز به نحوى است كه خواهد آمد.
«در آيين هندو نماز جمعه و جماعت وجود ندارد و همه نمازها فردى است» اين عبارت شلبى دركتاب «اديان الهند الكبرى» است.
اما از جهت وقت نمازها: در كتاب منّواسمريتى (قوانین دینی به یاد سپردنی مرد دانا؛ مهمترین فقه عدالت) آمده است كه هندوها روزانه، دو نوبت نمازمىگزارند ؛ صبح و شام. نماز صبح بايد از طلوع فجر تا طلوع آفتاب به صورت ايستاده به جاىآورده شود. و نماز مغرب «شب» به صورت نشسته خوانده مىشود. تا زمانى كه ستارگان درآسمان آشكار گردند. نماز صبح، گناهان شب را از بين مىبرد و نماز شب گناهان روز را. در منواسمریتی این نکته به عبارتی دیگر بیان شده است: " کسی که این پنج گروه را تغذیه نکند –خدایان، مهمانان، افراد تحت تکفل، نیاکان و خود- زنده نیست، گرچه نفس می کشد". به نظر می رسد بعض متون فهرستی از ارزشهای اخلاقی هندوان را ارائه نموده باشد. منواسمریتی این نکته را به عبارتی موسع بیان می دارد: "عدم خشونت، صدق، امتناع از تصرف غیرقانونی آنچه به دیگری تعلق دارد، پاکدامنی و حفظ تمام اعضای بدن. از نظر منو، اینها مجموعهء تمامی دارمای چهار کاست است". به رغم تأکید بر تکالیف، تقابل عامل مهمی در نظام تعهدات هندوان است. بسیاری از متون به شکلی کاملاً واقع بینانه تأکید دارند که نیروی انگیزش در حیات انسان، و به طور کلی در این جهان، هوس بوده و خواهد بود. منواسمریتی در این مورد چنین می نویسد: "اینکه انسان تنها به خاطر پاداش عمل کند، قابل ستایش نیست؛ درواقع انسان در این جهان، بندرت از این هوس خلاصی می یابد. مطالعه ودا، و نیز انجام اقدامات مقرر در ودا بر پایه هوس مبتنی است."
در متون بسیاری برای بعضی اعمال وعده پاداش داده شده است؛ مثلاً منواسمریتی می نویسد: "کسی که همواره تکالیف مقرر را به نحو صحیح انجام دهد، به حالت بی مرگی رسیده، و حتی در این زندگی، به تحقق همه آرزوهایی که در اندیشه دارد، نائل می شود".
در آيين هندو اهميت زيادى به نماز داده مىشود به طورى كه در كتاب منّواسمريتى تصريح شدهكه ترك كننده نماز از راندهشدگان (شودراها) مىشود. و يا اينكه از حقوق دوباره تولد يافتگان (يعنى كسانى كه روح كنونى بدن آنها سابقاً در بدن ديگرى بوده است)، محروم مىگردند.
از آنجائى كه هندوها حرص و ولع شديدى به انجام مناسك عبادى و عزلت در جنگلها و اطراف رودها دارند مىگويند: «به جاست كه انسان اعمال عبادى را هرچند با خواندن يك كايترى درنزديكى رودخانهاى يا جنگل بجاى آورد در حالى كه حضور قلب و آرامش داشته باشد.»
هندوها در آيينهاى مذهبى كه به همراه كاهن انجام مىدهند، به غير از آب كه براى طهارت استفاده مىكنند ـ از آتش نيز براى تهيه بخور به همراه گلها استفاده مىكنند.
نمازى كه در معبدها خوانده مىشود به دو گونه است، كه شلبى ذكر كرده است:
«كاهن وردهاى مرسوم و سنتى را مىخواند و بعد از آن شخصى با حالت تضرع به پاى بت به سجده مىافتد... كاهن دعاهاى سنتى را مىخواند... هر طبقهاى از مردم هنگام خواندن دعاهاحالت خاصى دارند... و در پايان، كاهن دعاى مخصوصى را مىخواند... سپس شخصنمازخوانده و مقدارى آب پاشيده، خارج مىشود. »
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر