در جغرافیای تاریخی بطلمیوسی- موسی خورنی که با منابع ارمنی کهن دیگر آن را تکمیل نموده اند، در این منطقه از شهری به نام آدامکرد ( که در اصل باید آدار- اوم کرد یعنی شهر واقع در پایین و زیر) باشد اسم برده شده است که همان حّکاری (منطقه واقع در جایی حکاکی شده و گود) یا به لفظ کردان جوله مرگ (چاله مرغزاری و بید زاری) است؛ چه در شمال آن از آگ باغ (منطقه آبزاری و پرآب) و در خود منطقه آدامکرد و جنوبش نام پت- اک باغ (محل آبزاری پایینی) دیده میشود این نام ربطی به نام شهر عمادیه یعنی شهر واقع در سر ستون ندارد. در جغرافیای منسوب به موسی خورنی اسم عمومی منطقه حّکاری به صورت نور-شیرکان (نی-ور-شیرکان= یعنی محل شهر باغ دژ پایینی) هم دیده میشود. بالاتر از آن واسپورکان (منطقه پر از مار سمی) دیده میشود که منظور مردم سکایی الاصل مارپرست کُردان شپاک (مارپرستان) است که موسی خورنی ویشپازوننر (اژدها زادگان مادی) اطراف کوه آرارات و شکاف دره های اطراف آن آورده است.
در سمت جنوب و جنوب غربی این کُردان مردمان میتره پرست از تبار اعقاب میتانی ها- هوریها می زیسته اند که آیین مهر پرستی ایشان در نزد یزیدیان و کردان سمت اورامانات در آیینهای یزیدی و علی الهی و غیره باقی مانده است. دانای سیمیار (دانای آیین "سود رسان= سئوشیانت، مهر ایزد") و پیر شالیار (پیر مردی که غذای آبگوشتی بین مردم تقسیم میکند)، ملک طاووس (جانشین شده به جای رهبر آیینی میترایی کلاغ)، شیخ عدی مسافر ( پیشاهنگ گردنده یاور فقرا)، یزید انیسه (ایزد مهر و مؤانست پیشاهنگ خورشید، مهر) یادگار این سنت هستند.
در سمت شمال مناطق کردنشین قله کوه آرارات (ارزوره اوستا یعنی کوه غربی) به قول کتب پهلوی قلهً آنجا محل تجمع آیینی بیگانه کیشان (منظور اورارتوئیان پرستنده خالدی خدای ماه) بوده است. در واقع نام قرآنی جودی (گودی، گادی) هم به زبان عبری به همین معنی محل تجمع است. در پای این کوه سه قصبه قدیمی به نامهای محشر (به عبری یعنی محل تجمع مردم، روزنگلی حالیه) و ارگاور (محل ارگ) و ایگدیر (محل پر آب و آبزار) وجود دارند. از این میان معنی لفظی اولی بیانگر خبر منابع اوستایی و پهلوی و مفاهیم دومی و سومی بیانگر رسیدن کشتی نوح (کشتی ماه خالدی= ایزد ماه) به کوه آرارات یعنی کوه آزاد به لفظ هیتی است که می دانیم در نزد ارامنه نیز به همین نام کوه معروف بوده است.
.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر