شنبه، اسفند ۱۹، ۱۳۹۱
معنی واژه رُخ در داستان یازده رخ یا دوازده رخ شاهنامه چیست؟
دکتر معین آن را (با استناد به شا.بخ.1141.5) به معنی جنگجو و پهلوان آورده است ولی در لغت نامه دهخدا بدین معنی آن بر نمی خوریم.
Salar Partavi خالقی مطلق، یادداشت های شاهنامه،بخش دوم و سوم ص: 123:
ما پیش از این نشان دادیم که عنوان دوم ( یازده رخ ) مناسبتر است...و اما رخ به معنی چهره - رزمندۀ نامدار است. رخ در همین معنی در بازی شطرنج بکار رفته است. اگرچه رخ را از اصل اوستایی ratha به معنی گردونه می دانند و امروزه گویا به معنی باروی دژ گرفته می شود.
عبدالحسین نوشین توی کتاب واژه نامک دو معنی 1- روی و چهره و صورت 2- نام یکی از مهره های شطرنج رو برای رخ آورده (صفحۀ 260 - 261).
Javad Mofrad شاید به جای تصور تبدیل رَثه= گردونه به رُخ بهتر باشد که برای رُخ ریشه روجَ سانسکریت به معنی شکست دهنده و ویرانگر قائل شویم چه در فارسی-پهلوی حرف ج به وساطت غ به خ قابل تبدیل بوده است.
واژه های کُردی رَوُخان (خراب کردن) و رَوُخاو (خراب شده و منهدم) هم حاوی این معنی سانسکریتی می باشند. در واقع رُخ-قلعه سیّار شطرنج هم یک دژکوب است. از سوی دیگر کلمه اوستایی "رئو-ک" یعنی "آسان بودن در راندن (مانند ارابه)" آلترناتیو منطقی دیگری برای واژه رُخ شطرنج است.
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر