سه‌شنبه، مرداد ۰۳، ۱۴۰۲

معنی هندوایرانی نام عید قربان

در اوستا از قربانی کنندگان [قربانی کنندگان کودکان و احشام] با نامهای کرپن (با خنجر برندگان) و کاوی (نبی، کاهن) نام برده شده که از غیر ایرانیان بوده اند. از گفتن قربانی کودک، پرهیز شده، و اِلاّ قربانی احشام را خود مغان نیز داشته اند. مأخذ نام عید قربان (اضحی اعراب) را نیز همین کرپن اوستایی و سنسکریت (بُریدن) دانسته اند. این سنت نکوهیده به خصوص در شمال شبه جزیرهٔ عربستان رایج بوده است:
कार्पाण n. kArpANa sword-fight
कृपाण m. kRpANa dagger, sword
कल्पन n. kalpana (karpana) cutting
कवि m. kavi prophet
कवि m. kavi seer
ریشۀ هندوایرانی واژۀ عید
در فرهنگ سنسکریت-فارسی جلالی نائینی واژۀ ایدا iDA به معانی تفریح و تفرج و آسایش و سرزندگی آمده است. این واژه به وضوح می تواند اصل واژۀ معرّب عید باشد؛ چون واژۀ عید در قاموس لغات قرآن ذکر نشده است:
इडा f. iDA refreshment,
इडा f. iDA recreation,
इडा f. iDA comfort.
کلمۀ اوستایی ایژَ به معنی خوشبختی و آسایش و آرامش شکلی از این واژۀ سنسکریتی ایدا به نظر می رسد.
تکمله:
امروز مطلبی را در مورد خدای فینیقی اشمون (شنیده شده) مترادف اسماعیل (شنیده شده توسط خدا) پیدا کردم که خدایی قربانی شونده و در ضمن نجات دهنده است و مظهری است از تموز/آدونیس (یعنی جنبهٔ خدایگانی عیسی مسیح) و پسر الهه هاگیا (قدیسه=ماریا) یا هیگیا (سلامتی دهنده) که این الهه خود قابل قیاس است با هاجر مادر اسماعیل. بدین ترتیب معلوم میگردد که فرزند ذبیح ابراهیم (انکی) همان اسماعیل (اشمون) است که مانند همانند جوان خویش آدونیس (تموز) شوهر اِشتارته (ایشتار) به شمار می رفته است. اسحق به معنی خندان از سویی با آشّور (حندان) خدای آشوریان و از سوی دیگر با ایشپاکای اسکیت کشور گشا از خاندان تارگیتای (پدر عالی، ابرام) همانند است و در اساس اسطورهٔ قربانی شدن نداشته است.

هیچ نظری موجود نیست: