شنبه، تیر ۱۰، ۱۴۰۲
نامهای کهن اردبیل به معنی محل چشمهٔ مقدّس به نظر می رسند
(The ancient names of Ardabil seem to mean the place of the holy spring)
معنی بیل و اردبیل و سلسبیل:
بیل به معنی چشمه و ارد-بیل به معنی شهر "چشمهٔ مقّدس" (سرئین، چشمهٔ زیبا) و سلسبیل هم به همین معنی چشمهٔ زیبا است. مطابق یک حدیث نبوی از عجایب المخلوقات در کوه سبلان چشمه ای از چشمه های بهشتی روان است:
सरस adj. sarasa (salasa) fresh, beautiful, juicy, powerful
बिल n. bila opening, fountain
बिल्व n. bil[va] pool, overspread fountain
vi: overspread
بیل کشاورزی هم به معنی وسیلهٔ شکافتن از همین ریشه است:
बिलति{बिल्} verb 6 10 bilati[bil] cleave
बिलति{बिल्} verb 6 10 bilati[bil] split
هیئت ارمنی کهن نام اردبیل یعنی ارت-وَت هم به اوستایی (مادی) به معنی محل چشمهٔ پاک و مقدّس است.
ऋत adj. Rta enlightened، holy
वेग m. vega (Vedha) stream, fountain
نام اردبیل در منابع اورارتویی یعنی روتومانی نیز به معنی محل چشمهٔ مقدّس به نظر می رسد:
ऋत adj. Rta enlightened، holy
वन n. vana (mana) fountain
بر این اساس نام سُغدبیل در سمت تفلیس به معنی محل چشمهٔ آبتنی خوب بوده است. خود نام تفلیس را به محل چشمهٔ آبگرم گرفته اند:
सु- su- (“good”) ("pure")
गाढ adj. gADha bathed in
बिल n. bila opening, fountain
बिल्व n. bil[va] pool, overspread fountain
vi: overspread
دریاچۀ قلۀ کوه هُکر (سبلان) محل مینوی پرهیزگاران (ایزد ارد) به شمار می رفته است
طبق حدیث نبوی منسوب به کوه سبلان که در نزهة القلوب حمدالله مستوفی می یابیم: "روح مرده بعد از خروج از تن به صورت دانۀ برفی بر کوه سبلان و ماسبلان (سبلان بزرگ) فرود می آید. قبری از قبور انبیاء (منظور ایزد ارد) و چشمه ای از چشمه های بهشت (منظور سرئین) در کوه سبلان واقع هستند."
متقابلاَ مطابق کتاب بندهش به روایت مهرداد بهار: مینوی پرهیزگاران (=ایزد ارد) برای پاکی زمین آفریده شده است که چون بر او (=زمین) دیوان به شب پلیدی فراز برند، او (=مینوی پرهیزگاران) پاکیزه بکند. او را این خویشکاری نیز هست که هر غروبی از هر آفریدۀ ایزدی فرّه ای باز به پیش هرمز شود، به اوشهین گاه آن فره به ستارۀ پایه آید و اوشبام (آن را) بپذیرد، به بامدادگاه به دریای اورویس [در قلۀ کوه هُکر (سبلان) که رود اردویسور ناهید از آن سرچشمه میگیرد] در آید و مینوی پرهیزگار [آن را] بپذیرد و به رَی (ارابه) که گردونه است، آید و به هر جانوری فرۀ خود را بسپارد. او که زمین را رامش بخشد یا بیازارد، آن گاه [از او] سپندارمذ آسوده یا آزرده بُوَد.
کوه سبلان که در کتابهای پهلوی بیشتر تحت نام کوه هوگروائوسیند (کوه خوب کنش درخشان از برف) معرفی شده همان کوه اوشیدم، اوشیدرن (کوه درخشان) زامیاد یشت اوستا به نظر می رسد. چون در زامیاد یشت نام کوه مقدس هُکر (هوگر) تحت این نام خود ذکر نشده است. به نظر می رسد نام ایزد ارد در اینجا با نام الهه اردویسور اناهیت کوه هُکر و دریاچهٔ اورویس آن (سلطان سبلان) مرتبط بوده باشد.
उर्वीश m. urvisa sovereign
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر