دوشنبه، مهر ۲۶، ۱۴۰۰

مطابقت کدکستان با شهر ابیورد

به نظر می رسد نام شهر ابیورد (دژ گرداگرد پشتی) صورتی از نام ساسانی «کدکستان» به معنی محل در سایه و پشتی باشد که این نام در مُهر ساسانی به ریخت kadakestān ostāndār آمده است. (سرچشمه: خداداد رضاخانی، نگاه دوباره ساسانیان به شرق ایران، 2017 و Gyselen 2002: 224):
कदक m. kadaka awning
مطابق عنایت الله رضا، اَبیوَرْد، یا باورد، از شهرهای ایران در سده‌های میانه که در شمال خراسان بر دامنۀ شمالی کوههای هزار مسجد واقع بوده و شیب آن به سوی صحرای قراقوم کشیده می‌شده است. خرابه‌های این شهر کهن در جمهوری ترکمنستان، در حدود ۸ کیلومتری غرب ایستگاه قهقهه از راه آهن ماوراء خزر بر سر راه عشق‌آباد به مرو قرار دارد (مینورسکی، ۱۶۷؛ دانشنامه). دورتر از ابیورد کهنه، قریۀ دیگری واقع است که آن نیز در گذشته ابیورد نام داشت و اکنون پِشتک نامیده می‌شود (بارتولد، III / 130).
در متون قدیم نام ابیورد با یاء مجهول ضبط شده است (نک‍ : مارکوارت، ایرانشهر، 61). این نام را به صورت باورد و اَباورد نیز نوشته‌اند (ابن اثیر،۱/ ۲۳؛ ابوالفداء، ۴۴۵). ژوستن مورخ رومی، ضمن بحث دربارۀ شهر دارا، تختگاه تیرداد اشکانی، محل آن را در منطقۀ کوه زَاپه‌اورته‌نُن نوشته است (پیرنیا،۳/ ۲۲۰۷). ژوستن این نام را به صورت اپه اورته‌نن نیز آورده و پلینیوس نام ابیورد را اپه‌ورته‌نه ضبط کرده است (مارکوارت، «بررسیها ... »، 628، حاشیۀ ۱). از این‌ رو می‌توان گفت که کوه مزبور نیز به همان نام ابیورد نامیده می‌شده است. ایسیدوروس خاراکسی که در آغاز تاریخ مسیحی می‌زیسته، این نام را به صورت اپه‌ورکتیکه و منطقۀ ابیورد را به صورت اپه‌ورکتیکنه ضبط کرده و آن را محلی در دامنۀ شمالی جلگۀ پارتی نزدیک نسا (نیسایه) و بخش سفلای رود تجن نوشته که تا سرزمین سرخس گسترده شده است (پاولی، II / 2681-2682). این نام ترکیبی است از اَپه و وَرتکه. این منطقه در گذشته‌های دور خارج از سرزمین پارت واقع شده بود. چنین به نظر می‌رسد که نهر مشروب کنندۀ آن به تجن نمی‌رسید و در ریگزارها فرو می‌رفت (همانجا). به نظر می‌رسد که ابیورد در روزگار پارتیان وجود داشته است. به نوشتۀ پلینیوس اپه‌ورته‌نه در سرزمین پارت نزدیک شهرآبادِ دارا واقع شده بود (همانجا).
ابیورد منطقه‌ای مستحکم شامل پاسگاههای دفاعی مرزی بوده است که در برابر حملات مهاجمان دشتهای داخلی آسیا بنا شده بود. یزدگرد دوم پادشاه ساسانی نیز به منظور جلوگیری از حملۀ مهاجمان، دژ شهر یزدگرد را بنا نهاد. پس از او پیروز در همان ناحیه دژ شهر پیروز را ساخت که نام آن همراه ابیورد در سدۀ ۶ م به عنوان منطقۀ فعالیت نسطوریان آمده است (مارکوارت، ایرانشهر، 73). در مجمع کلیسایی بابای در سال دوم پادشاهی جاماسب (۴۹۹ م)، از اسقفهای طوس، ابرشهر، مرو و گرگان یاد شده است. در مجمع کلیسایی جاثلیق یوسف (۵۵۳ م)، اسقفهای مرو، مرو رود و ابیورد به نمایندگی حضور داشتند (همان، 61).
در ادوار بعد مردم خیوه سراسر این خطه را تاغ‌بویو، یا داغ‌بویو (جانب کوه) و مقابل آن را که منطقۀ مسیر سفلای آمودریاست، سوبویو (جانب آب) می‌خواندند. از آن زمان اصطلاح ترکی اَتَک که به معنای دامنه است، پدید آمد و سراسر خطۀ ممتد بر دامنه‌های شمالی کوهستان از جمله ابیورد، نسا، سرخس و آخال به همین نام اتک نامیده شد (بارتولد، III / 132).

هیچ نظری موجود نیست: