مهراب می تواند به معنی محل زمزمۀ سرودهای دینی یا زمزمه کنندۀ بزرگ باشد:
mitha (mih, meh): place
mah: big
रव m. rava (rap) humming
रपति{रप्} verb rapati[rap] talk
اگر جزء مهر در نام مهراب کابلی را با مهر فارسی یکی بگیریم بدین معانی مهراب می رسیم:
मित्रभाव m. mitrabhAva friendly disposition
मित्रभाव m. mitrabhAva state of friendship
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر