با توجه به اینکه در ایران باستان جشنی در ششم ماه تیر (خرداد روز) جشنی به نام نیلوفربا توجه به اینکه در ایران باستان جشنی در ششم ماه تیر (خرداد روز) جشنی به نام نیلوفر بر گزار میشده است. لذا باید آن در کتب پهلوی تحت نام دیگری معرفی شده باشد. مسلم به نظر میرسد نیلوفر معادل آبی و دریایی مرسوم همان گیاه مقدس هوم خشکیها (تاک و انواع دیگر درختچه ها با میوه دارای حالت تخدیری) است که گیاه مقدس و ایزد قبیله ای ایرانیان مادی و میتانی به شمار می رفته است و از اینجاست که به مسلم نظر می رسد از درخت مقدس هوم سپید (گل سفید دارای نیروی شادیبخش) همان گیاه نیلوفر آبی منظور شده باشد. ریشه و معنی نام نیلوفر (علی القاعده صورتی از نئیریو- فرا[خ] یعنی دارای نیروی فراوان ایزدی) هم به احتمال زیاد ربطی با نامهای آن در دیگر زبانهای دور و نزدیک داشته باشد. نام سانسکریتی آن یعنی پادما (به صورت پادَ- اَمه= پایگاه نیرو) دقیقاً به همین مفهوم است. نام اروپایی معروف نیلوفر یعنی لوتوس "شسته و تمیز و مرتب و شیک" است. نزد مصریان باستان نیلوفر ایزد و ایزد آن شِشِن (ریشه نام سوسن) از ریشه شش (تصویر و مصور) در رابطه با جادوگری است. لیینهوا (لوتوس-نیلوفر) در زبان چینی به معنی حامل بار و مسئولیت است. این معنی حاوی همان توصیف از هوم سفید کتب پهلوی یا گیاه ساحلی جاودانگی (گیوکرنه) ایرانیان است که دو ماهی کرَ (بُرنده، کوسه ماهی) از آن حفاظت میکنند و بیش از این مشابه با پادمای هندوان است که الهه زیبای قهر و جدایی و بیمرگی لکشمی (الههً درک و توجه) را بر غنچهً خود حمل میکند. ظاهراً پادماپانی (نگهبان نیلوفر) در اساس نام یا لقب دیگر وی بوده است. نظر به معنی لفظی ایرانی این گل آن در ایران به انواع و اقسام گیاهان زینتی و زیبا اطلاق شده است که چندان تشابه و همخانوادگی نزدیک با هم ندارند و این خود نشان از اهمیت دیرین نیلوفر (هوم سفید) در فرهنگ ایرانی دارد. بر اساس این گستردگی و عمومیت این نام است که آدم از توضیح فرهنگ دهخدا در باب نیلوفر تا حدودی دچار سرگشتگی و سر در گمی میگردد. گرچه با اندکی دقت منظور از نیلوفر همان نیلوفر آبی سفید بودن آن مشهود و محرز است. در اینجا به بررسی ها و توضیحاتی می پردازیم که قبلاً در باب نام و نشان گل نیلوفر انجام گرفته است:
نیلوفر (سایت میراث فرهنگی): نام گل نیلوفر در زبان سانسكریت پادما (padma) ،در زبان چینی لیینهوا(lien-hua)، به زبان ژاپنی رنگه (Range، رز پنبه ای) و در انگلیسی لوتوس (lotus) است. نیلوفر در شرق باستان همانقدر اهمیت دارد كه گل رز در غرب. در سده هشتم پیش از میلاد تصویر نیلوفر(احتمالا از مصر) به فینیقیه و از آنجا به سرزمین آشور و ایران انتقال یافت و در این سرزمینها گاهی جانشین درخت مقدس بوده است. الهههای فنیقی به عنوان قدرت آفریننده خود، گل نیلوفر در دست دارند. این گیاه در مصر باستان و در بسیاری از بخشهای آسیا مورد پرستش بود. جنبه تقدس نیلوفر به محیط آبی آن برمیگردد. زیرا آب نماد باستانی اقیانوس كهنی بود كه كیهان از آن آفریده شده است. نیلوفر كه بر روی سطح آب در حركت بود به مثابه زهدان آن به شمار میرفت. از آنجا كه گل نیلوفر در سپیدهدم باز و درهنگام غروب بسته میشود به خورشید شباهت دارد. خورشید خود منبع الهی حیات است و از این رو گل نیلوفر مظهر تجدید حیات شمسی به شمار میرفت. پس مظهر همه روشنگریها، آفرینش، باروری، تجدید حیات و بیمرگی است. نیلوفر، نماد كمال است. زیرا برگها، گلها و میوهاش دایرهای شكلند. و دایره خود از این جهت كه كاملترین شكل است، نماد كمال به شمار میآید. نیلوفر یعنی شكفتن معنوی. زیرا ریشههایش در لجن است و با این حال به سمت بالا و آسمان میروید، از آبهای تیره خارج میشود و گلهایش زیر نور خورشید و روشنایی آسمان رشد میكنند. نیلوفر كمال زیبایی نیز به شمار میرود. ریشههای نیلوفر مظهر ماندگاری و ساقهاش نماد بند ناف است كه انسان را به اصلش پیوند میدهد و گلش پرتوهای خورشید را تداعی میكنند. نیلوفر نماد انسان فوقالعاده یا تولد الهی است زیرا بدون هیچ ناپاكی از آبهای گلآلود خارج میشود. در فرهنگ آشوری، فینیقی و در هنر یونانی- رومی، نیلوفر به معنی تدفین و مجلس ترحیم و نشانگر مرگ و تولد دوباره، رستاخیز و زندگی بعدی و نیروهای نوزایی طبیعت است. نیلوفر در اسطورههای یونانی، رومی علامت مشخصه آفرردیت – ونوس است. در فرهنگ بودایی، ظهور بودا به صورت شعله صادره از نیلوفر تصویر میشود. گاهی بودا را میبینیم كه در یك نیلوفر كاملا شكفته به تخت نشسته است. در حقیقت در تعلیمات بودایی، نیلوفر تا حد زیادی در قلمرو ماوراطبیعه وارد میشود. در معابد بودایی، نقش نیلوفر وجود دارد و نیلوفر جزو هشت علامت فرخندگی در كف پای بودا است. در فرهنگ چینی، نماد پاكی، حفاظت، ظرافت روحانی، صلح، باروری و تجسم زنانه است و علامت تابستان (یكی از چهار فصل) نیز میباشد . چینیها، گل نیلوفر را مظهر گذشته و حال و آینده میدانند،، زیرا گیاهی است كه در یك زمان، غنچه می دهد، گل میكند و دانه میدهد. همینطور نماد نجابت است، به این دلیل كه از آبهای آلوده بیرون میآید اما آلودگی آن را نمیپذیرد. در اسطورههای مصری، چهار پسر هوروس (Horus) روی یك نیلوفر رو به روی ازیریس (osiris) ایستادهاند. گل نیلوفر به عنوان نشانه ایزیس (Isis) مظهر باروری و پاكی و بكارت است. رع، خورشید ـ خدا و آفریننده مصری به صورت كودكی مصور شده كه بر روی گل آرمیده است یا سر او از گل نیلوفر بیرون میآید. نیلوفر نشانه مصر علیا بود. سرستونهای معابد مصری را به گونهای میآراستند كه نیلوفر را بر روی آنها به صورت غنچه و گاه گشوده حجاری میكردند. در فرهنگ هندی، گل نیلوفر گلی است كه از خود به وجود آمده و نامیراست و نماد جهان به شمار می رود. گاهی كوه "مرو" (meru) به مفهوم محور جهان در مركز آن تصویر شده است. چاكراها به شكل نیلوفرهایی تصویر میشوند كه با نماد چرخ مرتبطند، هنگامی كه این مركز (چاكراها) بیدار شوند، نیلوفرها باز می شوند و میچرخند. Lotus نام یكی از حركات یوگا است. در اسطورههای هندی با سه خدای اصلی مواجه میشویم كه عبارتند از: برهما (خدای آفریننده)، ویشنو(خدای نگهدارنده) و شیوا(خدای نابودكننده). در یك اسطوره متأخر كه در ریگ ودا به آن اشاره شده است، آمده كه چگونه كیهان از نیلوفری زرین كه بر روی آبهای كیهانی در حركت بوده به وجود آمد و از آن برهما متولد شد. هنگامی كه مراسم او جای خود را به مراسم ویشنو داد وی را بعدها به صورتی مجسم كردند كه بر روی گل نیلوفری كه از ناف ویشنو میروید، نشسته است. یك الهه هندویی به نام پادماپانی (padmapani)وجود دارد كه به معنی زنی است كه نیلوفر در دست دارد. لاكشمی، همسر ویشنو و پارواتی همسر شیوا هم با نیلوفر در ارتباط هستند. در هندوستان كه رود برایشان اهمیت بسیار دارد، الهههای رودگاهی بر روی نیلوفر سوارند. در فرهنگ ایران باستان، هم گل نیلوفر را در تختجمشید و در نقش برجستههای آن مشاهده میكنیم. در حجاریهای طاقبستان كرمانشاه هم، گل نیلوفر مربوط به زمان ساسانیان دیده میشود. ظاهرا گلی كه در دستان پادشاهان حجاری شده در تختجمشید دیده میشود، نماد صلح و شادی بوده است . از آنجا كه این گل با آب در ارتباط است نماد آناهیتا ، ایزد بانوی آبهای روان است.
خبرگزاری میراث فرهنگی ـ گردشگری ـ مطلب فوق را با توضیح بیشتری آورده است: در فرهنگ دهخدا ذیل واژه “نیلوفر” آمده است: “…نیلوفر معمولی یا نیلوفر آبی، نزدیك به تیره آلالههاست… این گیاه آبزی است و در مناطق گرم و معتدل میروید… برگهایش قلبی شكل و مسطح است… این گیاه را غالبا به عنوان یك گیاه زینتی در استخرها و حوضچهها میكارند…”
...در مصر نماد باروری، تولد دوباره، نیروی سلطنتی و علامت مشخصه نیل علیا بود، درحالیكه پاپیروس نشانه نیل سفلی قلمداد میشد. در شمایلنگاری مصری، نیلوفر كنار گاو نر، شیر، قوچ، ابوالهول و مار دیده میشود.
در اسطورههای مصری، چهار پسر هوروس (Horus) روی یك نیلوفر رو به روی ازیریس (osiris) ایستادهاند. گل نیلوفر به عنوان نشانه ایزیس (Isis) مظهر باروری و پاكی و بكارت است. رع، خورشید ـ خدا و آفریننده مصری به صورت كودكی مصور شده كه بر روی گل آرمیده است یا سر او از گل نیلوفر بیرون میآید.
سرستونهای معابد مصری را به گونهای میآراستند كه نیلوفر را بر روی آنها به صورت غنچه و گاه گشوده حجاری میكردند. الهههای فنیقی به عنوان قدرت آفریننده خود، گل نیلوفر در دست دارند. از آنجا كه گل نیلوفر در سپیدهدم باز و درهنگام غروب بسته میشود به خورشید شباهت دارد.
در فرهنگ سومری و سامی در كنار ایزدان و ایزدبانوان دیده میشود و به عنوان نیروی مولد و آفریننده شناخته میشد. در فرهنگ چینی نشانه پاكی، صلح، تجسم زنانه و باروری است. آنها گل نیلوفر را مظهر گذشته و حال و آینده میدانند،، زیرا گیاهی است كه در یك زمان، غنچه میدهد، گل میكند و دانه میدهد.
در فرهنگ هندو، نماد خودزایی، نامیرایی، نوزایی ازلی، شكفتن همه ممكنات، پاكی، زیبایی، سلامتی، طول عمر و بخت است.
در اسطورههای هندی با سه خدای اصلی مواجه میشویم كه عبارتند از: برهما (خدای آفریننده)، ویشنو (خدای نگهدارنده) و شیوا (خدای نابودكننده). در یك اسطوره متاخر كه در ریگ ودا به آن اشاره شده است، آمده كه چگونه كیهان از نیلوفری زرین كه بر روی آبهای كیهانی در حركت بوده به وجود آمد و از آن برهما متولد شد. هنگامی كه مراسم او جای خود را به مراسم ویشنو داد وی را بعدها به صورتی مجسم كردند كه بر روی گل نیلوفری كه از ناف ویشنو میروید، نشسته است.
یك الهه هندویی به نام پادماپانی (padmapani)وجود دارد كه به معنی زنی است كه نیلوفر در دست دارد.
در هندوستان كه رود برایشان اهمیت بسیار دارد، الهههای رود گاهی بر روی نیلوفر سوارند.
در فرهنگ بودایی، ظهور بودا به صورت شعله صادره از نیلوفر تصویر میشود. گاهی بودا را میبینیم كه در یك نیلوفر كاملا شكفته، به تخت نشسته است. در حقیقت در تعلیمات بودایی، نیلوفر تا حد زیادی در قلمرو ماوراطبیعه وارد میشود. در معابد بودایی، نقش نیلوفر وجود دارد و نیلوفر جزو هشت علامت فرخندگی در كف پای بودا است.
نیلوفر در اسطورههای یونانی، رومی علامت مشخصه آفرردیت ـ ونوس است. نیلوفر با خورشید در ارتباط است: با طلوع خورشید باز و با غروب آن بسته میشود. خورشید خود منبع الهی حیات است و از این رو گل نیلوفر مظهر تجدید حیات شمسی به شمار میرفت. پس مظهر همه روشنگریها، آفرینش، باروری، تجدید حیات و بیمرگی است.
با چرخ نیز تداعی میگردد. در واقع چرخ خورشید و چرخههای ابدی هستی را شكل میدهد. میدانیم كه Lotus نام یكی از حركات یوگاست. در یوگا هفت چاكرا یا هفت مركز لطیف در بدن داریم. این چاكراها به شكل نیلوفرهایی تصویر میشوند كه با نماد چرخ مرتبطند (جالب اینكه واژه چاكرا با واژه چرخ از یك ریشه است)، هنگامی كه این مركز (چاكراها) بیدار شوند، نیلوفرها باز می شوند و میچرخند.
نیلوفر، نماد كمال است. زیرا برگها، گلها و میوهاش دایرهای شكلند و دایره خود از این جهت كه كاملترین شكل است، نماد كمال به شمار میآید.
نیلوفر یعنی شكفتن معنوی. زیرا ریشههایش در لجن است و با این حال به سمت بالا و آسمان میروید، از آبهای تیره خارج میشود و گلهایش زیر نور خورشید و روشنایی آسمان رشد میكنند.
نیلوفر نماد زیبایی نیز به شمار میرود. ریشههای نیلوفر مظهر ماندگاری و ساقهاش نماد بند ناف است كه انسان را به اصلش پیوند میدهد و گلش پرتوهای خورشید را تداعی میكنند.
نیلوفر نماد انسان فوقالعاده یا تولد الهی است زیرا بدون هیچ ناپاكی از آبهای گلآلود خارج میشود. همینطور نماد نجابت است، به این دلیل كه از آبهای آلوده بیرون میآید اما آلودگی آن را نمیپذیرد.
در ایران: نیلوفر در ایران نماد نور است. گل نیلوفر را در فارسی به نام گل آبزاد یا گل زندگی و آفرینش و یا نیلوفر آبی نامیدهاند. از آنجا كه این گل با آب در ارتباط است نماد آناهیتا ، ایزد بانوی آبهای روان است.
در فرهنگ ایران باستان، نقش این گل را حاشیه پیاله طلایی املش، روی سفال نقشدار سیلك، بر دسته خنجر لرستان و … میتوان دید.
گل نیلوفر را در تختجمشید و در نقش برجستههای آن مشاهده میكنیم: بر بدنه كاخ آپادانا، در دست بزرگان ملل، در حاشیه لباس هخامنشیان و بر روی پایه ستونها در زمان هخامنشیان این گل در مراسم رسمی و درباری متجلی شده است، ظاهرا گل نیلوفری كه در دستان پادشاهان حجاری شده در تختجمشید (در نقش بار عام) دیده میشود، نماد صلح و زندگی بوده است.
علاوه بر این، در تخت جمشید ریتونهایی پیدا شدهاند كه نقش این گل بر روی آنها حك شده است. در حجاریهای طاقبستان كرمانشاه، گل نیلوفر مربوط به زمان ساسانیان دیده میشود كه در نقش مربوط به اردشیر ساسانی زیر پای ایزد مهر قرار گرفته است.
در زمان ساسانیان، بر روی یك سری از گچبریهای تیسفون و بیشاپور نقش روزتهای ساسانی كه همان گل نیلوفر را تداعی میكنند، دیده میشود.
آناهیتا:آناهیتا اسطورهای جهان شمول است، چنانكه در بیشتر تمدنها همتا دارد. میتوان گفت كه ایشتار بابلی و عیلامی، نانای سومری، سرسوتی هندی، آرتمیس یونانی، دایانای رومی، آی خانم افغانی، ننه خاتون سغدی، اشی در مكتب زروانی لرستان و آناهیتای ایرانی با اختلاف جزیی، تقریباً همگی یك كاراكتر دارند.
از این میان، سرسوتی بیش از بقیه، به آناهیتا نزدیك است. این دو به اسطوره رودخانهای پیوستهاند كه به همه جهان آب داده است. در ریگ ودا از “سرسوتی” به عنوان “بهترین مادر"، “بهترین رود” و “بهترین ایزدبانو” یاد شده است. سرسوتی رودی آسمانی است و این نكتهای است كه آن را میتوان با آنچه درباره آناهیتا در باورهای اوستایی است، سنجید. سرسوتی از یك نظر دیگر هم با آناهیتا قابل سنجش است: او نیز بر گردونهای سوار است و آن را میراند و همچنین یكی از اسبهای سرسوتی یعنی “وایو” (باد) با یكی از اسبهای آناهیتا همنام است.
نام كامل این ایزدبانو، “اردوی سور اناهیتا” به معنی تقریبی “رود توانای پاك” است. آناهیتا را به عنوان ایزدبانوی آبهای روان میشناسیم. و از آنجا كه این ایزدبانو با آب در ارتباط است، نمادهای او عبارتند از: گل نیلوفر، ماهی، سبوی آب و …
موضوع جالب دیگری كه میتوان به آن اشاره كرد این است كه یكی از هفت چاكرا (چاكرای چهارم)، “آناهاتا چاكرا” نامیده میشود. این چاكرا در ناحیه قلب واقع شده و نشان آن نیلوفری با دوازده برگ است. به همسانی واژه آناهاتا و آناهیتا توجه كنید.
جشن نیلوفر:
در جشنهای مربوط به ماه تیر، از دو جشن “نیلوفر” و “تیرگان” یاد شده است. جشن نیلوفر كه در آثار الباقیه از آن یاد شده در روز ششم از ماه تیر (خرداد روز) برگزار میشده است.
به نقل از فرهنگ دهخدا داریم:
مولف برهان قاطع ذیل “مرداد” آرد: “مرداد…نام روز هفتم باشد از هر ماه شمسی و بعضی روز هشتم گفتهاند. و فارسیان بنابر قاعده كلی این روز را عید كنند و جشن سازند. و این جشن را جشن نیلوفر خوانند و در این روز هر كه حاجتی از پادشاه خواستی، البته روا شدی.
منبع: chn.ir
نیلوفر (مطابق لغت نامه دهخدا)
نیلوفر [ ف َ ] (اِ) نیلوفر معمولی یا نیلوفر آبی گیاهی است از تیره ٔ نیلوفرهای آبی که نزدیک به تیره ٔ آلاله ها است . این گیاه آبزی است و در مناطق گرم و معتدل می روید. برگهایش قلبی شکل و مسطح است . درازای دمبرگ طویل است و برگها در سطح آب شناورند. این گیاه را غالباً به عنوان یک گیاه زینتی در استخرها و حوضچه ها می کارند. ساقه ٔ خزنده ٔ این گیاه که در کف برکه ها و حوضچه ها می خزد به عنوان قابض در تداوی به کار می رود. از دانه های آن نیز جهت جلوگیری از ازدیاد قوه باه استفاده می شود.
نیلوفربزرگ : گونه ای نیلوفر آبی است که در برکه ها و حوضچه های نواحی گرم می روید. برگهای این گونه نیلوفر آبی دارای پهنه ٔ وسیع و جالب توجهی هستند به طوری که قطر پهنه ٔ برگهایش تا دو متر هم می رسد. لبه ٔ برگهایش که مانند دایره ٔ وسیعی بر سطح آب قرار می گیرند به طرف بالابرگشته است همین برگشتگی لبه ٔ برگهای این گیاه به طرف بالا با توجه به وسعت پهنه ٔ برگها حالت یک قایق کوچک مدوری را به برگهای این گیاه داده است به طوری که می تواند وزن طفلی را که بر روی آن قرار گیرد تحمل کند. گلهایش نیز نسبةً بزرگ و داری گلبرگهای فراوانی هستند. رنگ گلبرگهای محیط گل سفید است و هرچه بیشتر به طرف مرکز گل متوجه شویم رنگ گلبرگها متمایل به قرمز می شود. میوه اش کروی شکل و خاردار است و دانه هایش محتوی نشاسته ٔ فراوان و خوراکی است ازین جهت این گیاه را ذرت آبی نیز گویند.
نیلوفر سفید: یکی دیگر از گونه های نیلوفر آبی است که گلهای سفید دارد.
نیلوفر هندی : گیاهی است از تیره ٔ نیلوفرهای آبی که گلهایی شبیه نیلوفر آبی معمولی دارد. برگها و گلهایش بر خلاف نیلوفر معمولی از سطح آب در حدود یک متر بالاتر قرار می گیرد. دوگونه ازاین گیاه شناخته شده است یک گونه ٔ آن که دارای گلهای زردرنگ است و خاص مناطق گرم آمریکای جنوبی است . گونه ٔ دیگر دارای گلهای سفید یا قرمز است و در مناطق گرم آسیا و اروپا می روید. دانه هایش ذخائر غذائی فراوان دارند و به باقلای مصری و الفول المصری موسومند.
نیلوفر باغی : گونه ای نیلوفر یا پیچک است که بیشتر به نام لبلاب موسوم است . این گیاه خودرو است و به سرعت تکثیر می یابد گلهایی به رنگ سفید یا گلی دارد و در اکثر نقاط ایران در مزارع و باغچه ها می روید و نموش هم سریع است .این گیاه اگر در زمینی بروید که نزدیکش گیاهی یا تکیه گاهی نباشد روی زمین می خزد، اما همین که به تکیه گاه یا گیاه دیگری رسید دور آن می پیچد و از آن بالا می رود. از برگهایش به عنوان سبزی آش استفاده می کنند، خوراک خوبی نیز برای دامها محسوب می شود. اما این گیاه زیان زیادی به مزارع خصوصاً مزارع غلات و کتان و شاهدانه می رساند چون از رشد آنها جلوگیری می کند. ریشه کن ساختن آن نیز دشوار است زیرا ریشه های نازکش در اعماق زمین فرومی رود و از هر تکه ٔ کوچک یک پیچک تازه می روید. نامهای دیگر این گیاه حشیشه ٔ مهبوله و لوایه و پیچک باغی و لبلاب و لبلاب صغیر و علیق و مداد و طربوش الغراب و قهقهه و لبینة و عصب صغیر و بور طخیله است .
نیلوفر پیچ هندی : گونه ای نیلوفر یا پیچک است که دارای ساقه های خزنده و برگهائی پوشیده از کرک و گلهائی به رنگهای زیبای ارغوانی یا بنفش یا سفیداست که به صورت خوشه مجتمع می باشند. منشاء اصلی این گیاه امریکای مرکزی است اما در شمال افریقا و فرانسه نیز کشت می شود. ریشه های متورم این گیاه دارای 40 درصد مواد نشاسته ای و 20 درصد قندهای مختلف و 4 درصد مواد پروتیدی است ، از این جهت مورد تغذیه قرار می گیرد و مانند سیب زمینی از آن استفاده می شود. در جنوب ایران به ویژه بلوچستان گونه هائی از این گیاه می روید که در زبان محلی آن را گجر لاهوری می نامند. نامهای دیگر این گیاه حب النیل و عجب و قرطم هندی و حسن الساعه وحب العجب و دمةالعشاق و مرچایی و زیرکی و عجب گیاه و چهارمرجه است .
نیلوفر صحرائی : یکی از گونه های نیلوفر باغی است که پایا است و ساقه ٔ بالارونده و پیچنده دارد و گلهایش سفیدرنگ است . بزرگی گلها بین 3 تا 4 سانتی متر است و در اکثر مزارع و بیابانها به حالت وحشی می روید. نامهای دیگرش : سکرجا و لبلاب کبیر و پیچک صحرائی و اقسیان و حبل المساکین و عشاق الشجر و عصب و بدسغان و بدشغان و بداسغان و بدشگان وبدسکان و کف الکلب و راحةالکلب است .
نیلوفر فرنگی :انواع نیلوفر که در عهد ناصرالدین شاه از اروپا به ایران آوردند. (فرهنگ فارسی معین). نیلوفر در تداول امروزی قسمی پیچک است . گل آن چون شیپوری است به رنگ آبی سخت مطبوع یا سرخ کم رنگ و لطیف ، در نهایت صفا و طراوت که صبح زود باز شود و چند ساعت پس از زدن آفتاب بپژمرد. گل ازرق . آفتاب پرست . گل کبود. (یادداشت مؤلف ).
نیلوفر از اسپرغم هاست . (ذخیره ٔ خوارزمشاهی ). نیلوفر اسم فارسی است و کرنب الماء عبارت از اوست ، بیخش مانند زردک و ساقش نرم و طولش به قدر عمق آبها، برگش به سطح آب و ثمرش به قدر سیبی شبیه به قبه ٔ خشخاش و در آن تخمهای عریض سیاه و بالزوجت و گلش بیرون آب و اکثر او کبود و بعضی سرخ و آن هندی است و بعضی مایل به زردی و تیرگی و بعضی گویند که بری او نیز می باشد. (از تحفه ٔ حکیم مؤمن ). گلی است معروف که با آفتاب از آب سر برمی آورد و باز با آفتاب فرومی رود. (از برهان ). نبات او در مرغزارها و آب ها ایستاده بود و بعضی در آب پنهان باشد و باقی نبات او بر روی آب بود و گل او سفید بود شبیه به شکوفه ٔ سوسن و میان گل او زعفرانی بود. (از ترجمه ٔ صیدنه ٔ بیرونی ). آن را نینوفر نیز گویند، فارسی است ، و آن در آب ایستاده روید. (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). کلمه ای اعجمی است و گفته اند که مرکب از دو جزء است : «نیل » که بدان رنگرزی کنند و «فر» که به معنی پر و جناح است ، فکانه قیل : مجنح بنیل ، لان الورقة کانها مصبوغة بالجناحین . (از اقرب الموارد). نیلوفر دو قسم باشد آفتابی و ماهتابی ، آفتابی سرخ باشد به وقت طلوع آفتاب شکفته می شود و به هندی آن را کول گویند. دیگر ماهتابی و آن دو نوع است یکی سفید محض و دیگر سفید مایل به کبودی . این هر دو نوع به وقت شام شکفته می شود و در ادویه ٔ یونانیان همین را به کار برند. و خان آرزو در چراغ هدایت نوشته که نیلوفر سوای گل معروف است که درآب روید، گلی است دیگر که بیاره ٔ آن بر درخت دیگر پیچد و آن نیلی باشد. (از غیاث اللغات ). و رجوع به انجمن آرا و فرهنگ رشیدی شود:
کبت نادان بوی نیلوفر بیافت
خوشش آمد سوی نیلوفر شتافت
وز بر خوشبوی نیلوفر نشست
چون گه رفتن فراز آمد نجست . رودکی.
از وی [ بلخ ] ترنج و نارنج و نیشکر و نیلوفر خیزد. (حدود العالم ).
گفتم چو برگ نیلوفر بود پیش ازین
گفتا کنون ز خون عدو شد چو ارغوان . فرخی (دیوان چ دبیرسیاقی ص 273).
تا به دی ماه گل سرخ نباشد در باغ
تا به نوروز نباشد گل نو نیلوفر. فرخی.
تا بود لعلی نعت گل نار
چون کبودی صفت نیلوفر. فرخی.
گفتی که درزدند هزاران جای
آتش به گرد خرمن نیلوفر. ناصرخسرو.
گر به روی تازه سوی روی آتش بنگری
روی آتش را همی تو تازه نیلوفر کنی . ناصرخسرو (دیوان ص 453).
چرا پناه دل من به زیر زلف تو کرد
چو باشد از شب تاری نفور نیلوفر. قطران .
مشنو از شب پرک حکایت خور
گرد حربا برآی و نیلوفر. سنائی.
حوض ز نیلوفر و چمن ز گل سرخ
کوه نشابور گشت و کان بدخشان . مختاری.
همچو چنبر باد چفته همچو نیلوفر کبود
قدو خد حاسدت از رنج و از بداختری . سوزنی.
رای تو که آفتاب فضل است و هنر
گر یاد کند نیم شب از نیلوفر... انوری.
ز آسیب دست دلبرش نیلی شده سیمین برش
سیاره ها نیلوفرش بر آفتاب انداخته . خاقانی.
روی چو آفتاب به چشم چو نرگست
آن تازگی دهد که به نیلوفر آفتاب . خاقانی.
نیلوفر خورشید جمال تو منم
خاکستر آتش خیال تو منم . خاقانی.
چو عاجز گشت زین خاک جگرتاب
چو نیلوفر سپر افکند بر آب . نظامی.
چشم نیلوفر از شکنجه ٔ خواب
جان درانداخته به قلعه ٔ آب . نظامی.
فلک را کرد نیلی پوش پروین
موصل کرد به نیلوفر به نسرین . نظامی.
چو نیلوفر در آب و ماه در میغ
پری رخ در میان پرنیان است . سعدی.
خیری و خطمی و نیلوفر و بستان افروز
نقشهایی که در او خیره بماند ابصار. سعدی.
آه اگر وقتی چو گل در بوستان یا چون سمن
در گلستان یا چو نیلوفر در آبت دیدمی . سعدی
آنکه چون لاله ازین پیش جگرسوخته بود
همچو نیلوفر ازین پس سپر افکند بر آب . ابن یمین.
نیلوفر از آب سر برآورد و نمود
مژگان کبود و دیده ٔ زراندود. (از تاج المآثر؟).
نیلوفر ماتم- ؛ گل نیلوفر که از جهت سیاهی رنگ وی بر سرنمی زنند الا سیه پوشان ماتم . (آنندراج ). سیه پوشان ماتم گل نیلوفر را از جهت سیه رنگی بر سر زنند. (غیاث اللغات ) (از مصطلحات الشعراء) :
شمع نیلوفر ماتم زده از شعله به سر
ظلمت اندوخت شبم بس که ز هجران کسی . صائب (از آنندراج ).
۲ نظر:
سلام خدمت دوست و برادر عزيزم آقا جواد
عرضم به خدمت عالي اينكه يه سلامي كرده باشم دوم اينكه در قسمتي از وبلاگم عكسهاي قديم مراغه را كذاشتم كفتم شايد شما هم در اين زمينه عكسي داشته باشي اگه درعكس قديمي درهر زمينه باشد فرق نميكنه داشتي وميخواي تو وبلاكم كذاشته بشه لطفا جايي آپلود كن وآدرسشو بده تا بردارم
موفق باشي
با تشكر ايوب فارابي
با درود
از جدیدها و معاصرین که بگذریم تعدادشان فراوان است. در گذشته از این شهر عبدالقادر مراغه ای، اوحدی مراغه ای و زین العابدین مراغه ای در عرصه فرهنگ و هنر برخاسته اند. از این میان عکس زین العابدین، اولین رمان نویس مدرن ایرانی که به عهد ما نزدیکتر است؛ باقی مانده است.
. اگر تصویر جالبی در باره مراغه و مردم آن پیدا کردم؛ تقدیم حضورتان خواهم نمود.
ارسال یک نظر